نامه انجمن های میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی به وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی

انجمن های میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی در نامه ای به وزیر میراث فرهنگی نوشتند که مجموعه‌های جهانی این استان مانند پایگاه میراث جهانی بازار تبریز و پایگاه کلیساها دچار سو مدیریت هستند.

به گزارش انجمن نیوز ، انجمن‌های میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی در نامه‌ای به ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور نوشتند: آذربایجان یکی از مناطق مهم و استراتژیک ایران در تمامی حوزه‌های سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی، تاریخی، اجتماعی، طبیعی و به‌ویژه فرهنگی هست که در طول تاریخ نقش بی‌بدیلی در رخدادهای گوناگون کشور و منطقه من‌جمله انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایفا کرده است.

همچنین به اذعان پژوهشگران ملی و بین‌المللی این استان از حیث وجود آثار تاریخی_ باستانی متعدد از دوره‌های مختلف تاریخی جایگاه بسیار ارزشمندی در منطقه و جهان داراست. چنان‌که مجموعه بازار بزرگ تاریخی تبریز و مجموعه کلیساهای آذربایجان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌اند.

نظر به این جایگاه مهم و تمامی تلاش‌های صورت گرفته درگذشته و با تقدیر از مدیریت فعلی، متأسفانه موانعی وجود دارد که میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی جایگاه درخور خود را نیافته و همواره با مشکلات فراوانی مواجه است. ازجمله این مشکلات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- بودجه‌های اختصاص‌یافته به این استان نسبت به بودجه‌بندی استان‌های هم‌تراز با توجه به تعدد آثار و ابنیه تاریخی بسیار اندک بوده و درشان این استان نیستند.

۲- مجموعه‌های جهانی این استان (پایگاه میراث جهانی بازار تبریز و پایگاه کلیساهای آذربایجان) دچار سو مدیریت شدید بوده و سالهاست در حالت سکون باقی مانده‌اند.

۳- روند رو به نابودی بافت تاریخی شهرهای مهم استان از جمله تبریز، مراغه، اهر، مرند، شبستر، هشترود و اسکو.

۴- علیرغم پتانسیل ثبت جهانی مجموعه برج مقبره‌های ایلخانی مراغه و ایجاد پایگاه پژوهشی رصدخانه مراغه هنوز این مهم انجام نیافته است.

۵- عدم توجه جدی وزارتخانه و سایر ارگان‌های دخیل به جایگاه مهم گردشگری استان.

۶- ضعف شدید بدنه کارشناسی میراث فرهنگی استان که نیازمند استفاده از کارشناسان و متخصصان مرتبط میراث فرهنگی است.

۷- لزوم ورود وزارت میراث فرهنگی به پروژه مقبره الشعراء تبریز که سال‌هاست به دلیل سو مدیریت، بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی ارگان‌ها و سازمان‌های مربوطه به‌صورت اسفناکی به حال خود رهاشده است.

۸- پروژه‌های مهم و نیمه‌تمام استان نظیر مجموعه ربع رشیدی، مجموعه شنب غازان، قلعه اوجان، قلعه بختک، محوطه گوی مسجد (مسجد کبود)،میدان صاحب‌الامر (حسن پادشاه) که نیازمند توجه جدیست.

۹- لزوم اقدام برای ثبت جهانی شدن باغ ائل گؤلی تبریز و باغ مزار شیخ شهاب الدین اهری.

در خاتمه با آرزوی توفیق مجدد، از آن مقام عالی تقاضا داریم تا عنایت و توجه ویژه‌ای به این خطه انباشته از میراث کشورمان داشته باشید تا انشالله در زمان ریاست جنابعالی، کاستی‌های گذشته برطرف شوند.

انجمن‌های میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی نیز ، به‌عنوان سازمان‌های مردم‌نهاد (Ngo ، آمادگی خود را جهت هرگونه همکاری با جنابعالی و سایر زحمت کشان وزارت میراث فرهنگی، جهت تعالی جایگاه میراث فرهنگی کشور و استان آذربایجان شرقی اعلام می‌دارند.

نگاهی اجمالی به محموطه های باستانی ایران - ۲۱ - گوهرتپه

سیامک صحافی*

این اثر باستانی مهم به شماره ثبت ملی ۵۴۰۶  ​یکی از محوطه‌های بزرگ پیش از تاریخ شمال ایران در استان مازندران شهرستان بهشهر ۲ کیلومتری شمال غربی شهر رستمکلا یا کیلومتر ۳۰ جاده ساری - بهشهر قرار گرفته‌است . 

وجه تسمیه

الف) آثار و گورهای به دست آمده در گوهرتپه در ارتفاع بسیار کمی از سطح زمین‌های زراعی قرار داشته و با شخم زدن اهالی جهت کشاورزی به گوهر و گنجینه‌های تپه دست پیدا می‌کردند به همین دلیل آن را گوهر تپه نامیدند.

ب) معمولاً در نام‌گذاری تپه‌ها از نام آخرین مالک تپه یا زمین زراعی استفاده می‌شده‌است.

انسان‌هایی که در غارهای باستانی مازندران چون غار گمیشان، غار هوتو و غار کمربند زندگی می‌کردند پس از خروج از غار به مرور باعث پیدایش گوهرتپه شدند، این تپه انسان‌ساز است. یعنی با گذشت زمان، مردم ساکن با از بین رفتن مکان‌های قبلی به مکان‌های بالاتر آمده‌اند. در عصر نوسنگی شکل زندگی روستا نشینی داشته و در دوره برنز و مفرغ مورد توجه قرار گرفته و حالت شهرنشینی پیدا کرده‌است. احتمالاً تا دوره برنز میانی فضای مسکونی و محل دفن در یک مکان بود. اما در دوره برنز متأخر (۴۰۰۰ سال قبل) هم از وسعت شهر کاسته شد و هم قبرستان را به خارج از فضای مسکونی انتقال داده‌اند. در بین دوره برنز و آهن حدود ۲۰۰ سال این منطقه خالی از سکنه شد و در عصر آهن قبرستان را به خارج از مکان مسکونی بردند و مکان دارای سراشیبی را برگزیدند تا شاهد نفوذ آب نباشند. اقوام این منطقه پس از فروپاشی شهر و کوچ به مناطق کوهستانی اجساد نیاکان خود را برای تدفین در زادگاه‌شان به گوهر تپه حمل کرده و همراه با مراسم آیینی در این منطقه به خاک می‌سپردند. (این رسم همچنان در میان کوچ نشینان منطقه رایج است و نیاکان خود را در زادگاه‌شان تدفین می‌کنند)

این محوطه باستانی در دشت رسوبی واقع شده که در جنوب آن ارتفاعات با پوشش جنگلی و کوهستان سرسبز قرار گرفته‌است. همچنین تراس‌های مناسب و دشت‌های میان کوهی در ارتفاعات منتهی به دشت‌ها از مکان‌های قابل جذب نخستین گروه‌های ساکن در منطقه بود که شواهدی از دوران پارینه سنگی و فرا پارینه سنگی در این دره‌ها به دست آمده‌است.

در جریان دوران‌های زمین‌شناسی غارهای زیادی در این منطقه تشکیل شده که در نتیجه، استقرارهای بعدی انسان در آنها ایجاد شده‌است. گوهرتپه یکی از استقرارگاه‌های پیش از تاریخی ایران است که در دوران مس و سنگ (۳۵۰۰ ق. م) شکل گرفته‌است. قرار داشتن این محوطه در حد فاصل دره‌ها و غارهای باستانی همچون غار هوتو، غار کمربند و غار کومیشان اهمیت آن را دو چندان کرده‌است. با توجه به سرچشمه‌های آبی، جنگل، دریا، غارها، منابع مصنوعات سنگی و شرایط مطلوب منطقه همراه با پتانسیل‌های موجود دیگر، گوهرتپه به صورت تدریجی مسیر توسعه را پیمود و در دوران مفرغ (۱۸۰۰–۳۰۰۰ ق. م) به شهری بزرگ با وسعت ۵۰ هکتار تبدیل شد بود.

بقایای آثار فرهنگی به دست آمده در میان لایه‌های دوره مس و سنگ (کالکولتیک) و عصر مفرغ (برنز) و شیوه توزیع و پراکنش آن در سطح تپه بیانگر آن است که توسعه گوهرتپه روند تدریجی داشته و این محوطه در دوره مفرغ میانی (۲۴۰۰ ق. م) به بالاترین حد وسعت رسید، هم چنین بقایای تدفین دروه مفرغ جدید (۱۷۰۰ ق. م) بر روی لایه‌های مفرغ میانی گویای این مطلب است که در دوره مفرغ جدید از وسعت گوهر تپه کاسته شده و گورستان به خارج از فضای مسکونی هدایت شده‌است. تحول تدریجی اواخر دوره مرغ جدید تا عصر آهن II (۱۱۰۰ ق. م) با پژوهش و مطالعه بر روی آثار فرهنگی همچون سفال، اشیا مفرغی (برنزی)، مهر، اشیا تزیینی، ساختارهای معماری قابل شناسایی می‌باشد.

چنین به نظر می‌رسد آنچه به عنوان مواد فرهنگی دوره مفرغ جدید (۱۷۰۰–۲۰۰۰ ق. م) در لایه IIIc تپه حصار دامغان و گورستان قیطریه تهران در عصر آهن I (۱۵۰۰ ق. م) به دست آمده، در گهرتپه در میان تدفین‌های عصر آهن II (۱۱۰۰ ق م) قابل پیگیری می‌باشد. آثار معماری بدست آمده در گوهر تپه استفاده از چینه، خشت و سنگ را در پی بناها تأیید نموده که به وسیله تیرک‌های چوبی و افقی و نی اندود شده، پوشش دهده شده‌اند. در گوهرتپه ابزارهای سنگی زیادی بدست آمده که از آن جمله می‌توان به تیغه‌ها، تراشه‌ها و هاون‌های سنگی اشاره کرد که از کانی‌های چرت و فلینت در میان لایه‌های سنگ آهک منطقه به دست آمد و کاربرد این ابزارهای سنگی جهت درو کردن غلات، تکه کردن گیاهان و گوشت حیوانات و آسیاب کردن گندم و دانه‌های گیاهی بوده‌است.

از جمله آثار شاخص یافت شده طی کاوش‌های علمی باستان‌شناسی در گوهرتپه می‌توان به جنگ‌افزارهای مفرغی و آهنی شامل سرنیزه، خنجر و هم چنین اشیاء تزیینی (آویز، گردنبند، دستبند و …) و مهره‌های سنگی، پیکرک‌های حیوانی و انسانی، ریتون‌های سفالی به شکل لاک‌پشت و پرنده و ابزار استحصال و نمونه‌های مختلف دوک، سردوک، فلاخن و ژتون و دیسک‌های سفالی اشاره کرد . 

* کارشناس گردشگری و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان

قدیمی‌ترین محوطه تاریخی جهان کدام است؟

برخی از محققان و باستان‌شناسان رد قدیمی‌ترین محوطه تاریخی جهان را تا کشور اتیوپی و برخی آن را تا کنیا گرفته‌اند.

به گزارش ایرنا، وقتی حرف از قدیمی‌ترین محوطه‌های تاریخی در میان باشد، احتمالا اولین جایی که به ذهنتان می‌رسد اهرام جیزه، قدیمی‌ترین و بزرگترین هرم از مجموعه سه‌گانه اهرام مصر، یا محوطه سنگی استون هنج در انگلیس است. اما شاید برایتان جالب باشد که این محوطه‌های معروف باستان‌شناختی در مقایسه با تاریخ بلند بشریت قدمت چندانی ندارند.

به نقل از مطلب جدیدی که در پایگاه اطلاع‌رسانی لایو ساینس منتشر شده، اجداد ما از ۶ میلیون سال پیش در زمین زندگی می‌کردند و هنوز محققان و باستان‌شناسان درباره آن که قدیمی‌ترین محوطه تاریخی که میزبان این انسان‌های اولیه بوده کدام است، با هم اختلاف‌نظر دارند. همان‌طور که یوناتان ساله (Yonatan Sahle) استاد ارشد رشته باستان‌شناسی در دانشگاه کیپ تاون آفریقای جنوبی می‌گوید، این پرسش که قدیمی‌ترین محوطه باستان شناسی تاریخ کجاست موضوعی است که در بین جامعه باستان‌شناسی جهان دو دستگی ایجاد کرده است.

ده‌ها متخصص حوزه باستان‌شناسی پیشاتاریخی و انسان‌شناسی در گفت‌وگو با لایو ساینس از نظریات خود در این باره گفتند. اولین محوطه باستانی که گفته می‌شود شایسته عنوان قدیمی‌ترین محوطه تاریخی جهان است، لومکوی ۳ (Lomekwi ۳) نام دارد که در یک تپه واقع در غرب دریاچه تورکانا در کنیا قرار داشته و استخوان‌های انسان هومینین و ابزارهای سنگی در آن یافت شده است. محققان در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۵ در مجله Nature منتشر شد، گزارش دادند با تعیین قدمت رسوباتی که این ابزار در آنها کشف شده‌اند، قدمت این محوطه تاریخی حدود ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار سال تخمین زده می‌شود. براساس تحقیقات مربوطه، این ابزار احتمالا توسط انسان‌ریخت جنوبی عفاری (Australopithecus afarensis) ساخته شده‌اند، یک نوع هومینین که آن دوران جمعیت آن در این منطقه رشد کرد.

محوطه تاریخی مذکور در یک منطقه جنگلی روی تپه‌ای کوچک در نزدیکی دریاچه تورکانا قرار دارد. به گفته محققان، انسان‌ریخت جنوبی عفاری به احتمال زیاد از این ابزارهای سنگی برای شکستن میوه‌هایی که پوست سخت داشتند، استفاده می‌کرده است.

جیسون لوییس (Jason Lewis) معاون موسسه ترکانا و از مولفان این پژوهش در ایمیلی تاکید کرد: لومکوی ۳ قدیمی‌ترین محوطه باستان شناختی جهان است.

جرمی دی سیلوا (Jeremy DeSilva) استادیار رشته انسان‌شناسی در کالج دارتموث آمریکا با تایید این ادعا اذعان کرد همه دانشمندان و محققان در این باره اتفاق نظر ندارند و گفت: لومکوی یک منطقه مورد مناقشه است و برخی از همکارانمان در مورد قدمت ابزار پیدا شده در این محوطه قانع نشده‌اند.   

دیوید براون (David Braun) استاد انسان شناسی دانشگاه جورج واشنگتن در همین راستا در گفت‌وگو با لایو ساینس گفت: چند مقاله جدید منتشر شده که وضعیت دست‌سازه‌های تاریخی یافت شده در منطقه لومکوی ۳ را زیرسوال می‌برد با این استدلال که این دست‌سازه‌ها در شرایطی کشف نشده‌اند که بتوان در مورد قدمت آنها مطمئن بود. به عبارت دیگر قدمت این مصنوعات ممکن است با قدمت رسوباتی که در آن کشف شده‌اند، یکی نباشد.

ساله یکی از این باستان‌شناسان مردد است. وی می‌گوید: برای بسیاری از ما، از جمله خودم، شواهد بی‌چون و چرای قدیمی‌ترین محوطه باستان‌شناختی جهان از ابزارهای سنگی کشف شده در محوطه‌ی تاریخی گونا (Gona) در کشور اتیوپی می‌آید که ۲ میلیون و ۶۰۰ سال قدمت دارند.  

به گفته این استاد باستان شناسی، تاریخ‌های به دست آمده درباره محوطه لومکوی ۳ بحث برانگیز است و وی تردید دارد دست سازه های تاریخی یافت شده در این محوطه واقعا ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار سال قدمت داشته باشند. همچنین پژوهش‌ها درباره محوطه لومکوی ۳ نسبتا تازه هستند در حالی که تحقیقات مربوط به محوطه گونا طی چند دهه منتشر شده‌ و از سد بررسی‌ها و موشکافی‌های دقیق علمی و دانشگاهی عبور کرده‌اند.

ابزار سنگی کشف شده در محوطه تاریخی گونا احتمالا به دست گونه استرالوپیتکوس گارهی (Australopithecus garhi) ساخته شده‌اند، یکی از اجداد انسان که حدود ۲ میلیون و پانصد سال پیش در شرق آفریقا زندگی می‌کرد. فسیل‌های این گونه در نزدیکی ابزارهای سنگی پیدا شدند. همچنین به استناد آنچه در سایت پروژه خاستگاه انسانی اسمیتسونین آمده، این گونه یکی از اولین اجداد انسانی بودند که ابزارهای سنگی پیچیده ساختند.  

تیم وایت (Tim White) از مدیران مرکز تحقیقات تکامل انسان در دانشگاه کالیفرنیا در این باره می‌گوید: ادعاهایی که درباره محوطه لومکوی وجود دارد به هنگام اعلام به اندازه کافی تشریح نشدند و با وجود انتقادات به‌جایی که به مطالعه منتشر شده در مجله Nature وارد شد، تاکنون هیچ شواهد جدیدی در این باره ارائه نشده است.

بنابراین وایت هم تایید می‌کند محوطه باستانی گونای اتیوپی شواهد بی‌چون‌وچرایی دارد که ثابت می‌کند قدیمی‌ترین محوطه تاریخی جهان است.

با وجود این برخی محققان از این ایده که لومکوی در مقایسه با گونا قدمت بیشتری دارد، دفاع می‌کنند. ریک پاتس (Rick Potts) مدیر برنامه خاستگاه انسان اسمیتسونین یکی از این محققان است. وی می‌گوید: براساس شواهد متقن موجود از برخورد سنگ به سنگ، لومکوی ۳ قدیمی‌ترین محوطه تاریخی جهان است که اجداد انسان‌ها در آن مصنوعات سنگی ساخته‌اند.  

به گفته وی، دست‌سازه‌های سنگی کشف شده در لومکوی ۳ با آنها که در گونا یافت شده‌اند، تفاوت دارند. این سنگ‌ها زمخت‌تر هستند و ممکن است اصلا به عنوان ابزار مورد استفاده قرار نگرفته باشند. روی مصنوعات سنگی یافت شده در لومکوی ۳، جای عجیب ضربه دیده می‌شود، از جمله فرورفتگی‌های بزرگ و عمیق که احتمالا حاصل به هم خوردن سنگ‌ها هستند. پاتس می گوید مردمان لومکوی ۳ ابزارهای سنگی درست نمی کردند و فقط سنگ‌ها را به دلایل نامعلوم به هم می‌کوبیدند. اگرچه مصنوعات سنگی لومکوی به عنوان ابزار مورد استفاده قرار نمی گرفتند اما همچنان دست سازه انسانی در نظر گرفته می‌شوند.

فارغ از آن که کدام یک از این دو محوطه تاریخی قدیمی‌ترین منطقه باستان‌شناختی در جهان است، به جرات می‌توان گفت اهرام جیزه که حدود چهار هزار و پانصد سال قدمت دارند و سنگ‌های استون هنج با پنج هزار سال قدمت در مقایسه با هردوی آنها نسبتا نوپا هستند.

کشف چند کتیبه تاریخی در اطراف میراث جهانی تخت‌جمشید

مدیرکل میراث‌فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس اعلام کرد: چند کتیبه تاریخی مهم در اطراف مجموعه میراث جهانی تخت جمشید در دامنه کوه رحمت کشف شد.

به گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس روز سه‌شنبه در مطلب ارسالی از قول هادی شه‌دوست شیرازی افزود: این کتیبه‌ها احتمالاً مربوط به  اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی است که به خط فارسی باستان و در دل‌سنگ نگاشته شده است.
او گفت: مضمون یکی از این کتیبه مربوط به یک شخص است که اسم آن آسیب‌دیده است و واژه دبیر و سال چهارم یزدگردی و منطقه در آن مشاهده‌شده است که متعلق به یک استودان (استخوان دان) دبیر بوده است.

شه‌دوست شیرازی ابراز کرد: کتیبه‌ها از طبقه‌بندی مهم‌ترین اسناد تاریخی به شمار می‌رود و اهمیت این کتیبه‌ها به تواتر خط و زبان فارسی بازمی‌گردد و بسیاری واژه‌ها در کتیبه‌ها و پیشینه زبان فارسی را در بعضی از کتیبه‌ها می‌بینیم.
مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس افزود: دشت مرودشت به علت وجود تمدن‌ها و پیدایش حکومت‌هایی چون هخامنشیان و ساسانیان و وجود آثاری از پیش‌ازتاریخ همچون تل باکون یکی از غنی‌ترین دشت‌های کشور و دنیا در علم باستان‌شناسی محسوب می‌شود و وجود آثار مهمی چون مجموعه جهانی تخت جمشید، نقش رستم، نقش رجب و شهر استخر و ده‌ها آثار دیگر برگ مهمی از تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین را به نمایش گذاشته است.
او بیان کرد: مرکز پژوهش‌های کتیبه شناسی در تخت جمشید برای خوانش کتیبه‌ها فعال‌شده است.

منطقه باستانی تخت جمشید در شمال شرقی شهر شیراز و مرودشت قرار دارد. فاصله شیراز تا تخت جمشید ۷۰ کیلومتر است و مرودشت نیز در ۱۱ کیلومتری جنوب غربی تخت جمشید قرار دارد. 

غذاهای سنتی لرستان ظرفیت مغفول صنعت گردشگری

لرستان سرزمین آبشارها بهره‌مند از مواهب بی نظیر الهی، طبیعت بکر و مردمانی با تاریخ و تمدن چندین هزارساله مهد جاذبه‌های گردشگری تاریخی و طبیعی است که غذا و خوراک‌های سنتی آن تاحدودی در میان این همه ظرفیت مغفول مانده است.

به گزارش ایرنا دیار کهن لرستان جلوه ای از زیبایی ها است که بر تارک ایران زمین خودنمایی می کند و سرزمینی تاریخی با هزاران اثر باستانی و طبیعی، آبشارهای خروشان و کوههای سربه فلک کشیده است که از آن به عنوان یکی از مهمترین مناطق باستانی ایران نام برده می شود.

بسیاری از مردم و حتی مسوولان، لرستان را به نام آثار و بناهای باستانی و تاریخی همچون قلعه فلک الافلاک، پل های منحصر بفرد، غار، آبشار، جنگل، چشم اندازهای طبیعی چون دریاچه کیو و صنایع دستی همچون مفرغ و فرش می شناسند در حالیکه غذاهای سنتی و دیرین این استان از ظرفیت های پنهان و مغفول گردشگری است که از چشم مردم بومی و سایر ایرانیان دور مانده است.

سبک زندگی تاریخی مردم این دیار و زندگی عشایری یکی از جاذبه های گردشگری در این استان است که می تواند توجه بسیاری از گردشگران را در کنار جاذبه های بوم گردی به خود جلب کند و در این میان گردشگری خوراک یکی از حوزه های غنی است که سالانه در نمایشگاه و جشنواره ها مشتاقان و علاقه مندان فراوان را به خود جلب می کند اما در عمل چندان مورد توجه نیست.

مردم دیار لرستان به واسطه بهره مندی از تاریخ و تمدنی کهن، در حوزه خوراک نیز آئین و رسومی منحصر به فرد دارند که در مناسبات و سنت های کنونی نیز تاحد زیادی پایبند به آنها هستند.

غذاهای اصیل و سنتی لرستان علاوه بر طعم و عطر جذاب و دلپذیر به دلیل سبک و اتصال به آئین های عزا و عروسی و اصول مذهبی از اهمیت و توجه بسیاری بهره مند هستند.

۱۸ نوع غذای سنتی لرستان در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است

معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان گفت: ۱۸ نوع خوراک محلی این استان به ثبت ملی رسیده است که از این مجموع جگروز، کباب سنتی، خورشت کدو حلوایی، خوراک زرشک، شامی کباب، سغدو، کنگر و شیر و نان بلوط بیشتر از بقیه شناخته شده هستند.

اسکندر فلاحوند افزود: غذاهای بومی لرستان شامل چهار دسته آش ها، غذاهای اصلی با پایه گوشت، نان و شیرینی ها هستند که غذاهای اصلی اغلب با پایه گوشت تهیه می شوند و از این میان می توان به جگروز، کباب سنتی، آش گوشت و شامی کباب اشاره کرد.

وی با بیان اینکه غذاهای بومی لرستان همواره در جشنواره و نمایشگاه های کشوری و استانی دارای جایگاه و علاقه‌مندان فراوانی هستند ادامه داد: این خوراک ها در تمام جشنواره های استان در معرض نمایش قرار می گیرد تا غذاهای سنتی هرچه  بیشتر معرفی شود.

وی اظهار داشت: یکی از اولویت های این اداره کل در حوزه گردشگری نیز، معرفی هرچه بیشتر غذاهای بومی و نحوه طبخ آنها است.

فلاحوند ادامه داد: در زمان شیوع ویروس کرونا با وجود اینکه امکان کمتری برای حضور در نمایشگاه و جشنواره ها مهیا شده اما با فعالیت در حوزه مجازی، تهیه کتابچه و بروشور سعی در معرفی غذاهای بومی استان شده است و سال گذشته نیز با برگزاری جشنواره فرهنگ و اقوام در لرستان، پنج نمایشگاه دایر شد که معرفی هر چه بیشتر فرهنگ لرستان از جمله خوراک های بومی و محلی در دستور کار آن قرار داشت.

وی با بیان اینکه ۳۸ مرکز اقامتی با ظرفیت یکهزار و ۵۰۰ تخت در لرستان وجود دارد افزود: در مجموع ۱۴۲واحد اقامتی از جمله هتل، مهمانپذیر، اقامتگاه بوم گردی، سفره خانه‌های سنتی و مجتمع‌های خدماتی بین راهی لرستان به مسافران ارائه می کنند که ۲۲ هتل با ظرفیت یکهزار و ۷۰۵ تخت و ۱۰ مهمانپذیر با ظرفیت ۲۹۰ تخت از جمله این مراکز هستند.

در این گزارش به پرطرفدارترین و معروفترین غذاهای محلی لرستان اشاره می شود.

چلو گوشت(زیربرنجی)

این غذای خوشمزه محلی غذای شهر خرم‌آباد است که از آن بیشتر در مناسبت‌ها (اعیاد، عروسی و مراسم سوگواری) استفاده می‌شود.

برای سرو این غذا از سینی گرد بزرگ ( مجمعه) استفاده می‌شود و نحوه چیدمان این غذا سبب لذت چند برابر در زمان خوردن می‌شود، به این صورت که پلو را در کف مجمعه ریخته و گوشت‌های پخته را در وسط برنج می‌ریزند و روی آن را با برنج می‌پوشانند به‌طوری‌که گوشت دیده نشود و با زرشک و زعفران تزیین می کنند، سپس غذا را با نان می‌پوشانند تا سرد نشود، به طور معمول در کنار این غذا دوغ هم پذیرایی می شود.

جگروز

غذای محلی جگروز یکی از محبوب‌ترین غذاهای لرستان است که بعد از تهیه، مانند کباب به سیخ کشیده می شود و روی آتش قرار می‌گیرد، مواد اولیه استفاده‌شده در جگروز جگر، لیمو، نمک و گوجه وز است،  برای بهتر شدن طعم این غذای سرشار از انرژی در کنارش گوجه را کباب می کنند.

دنده کباب لرستان

دنده کباب که در گویش محلی به آن "دنه کواو" می‌گویند از خوشمزه‌ترین کباب‌ها و غذاهای محلی لرستان است، فرق این غذا با دنده کباب‌هایی که در سایر شهرها پخته می‌شود در نوع برش دادن گوشت، طبخ آن و سس غلیظ و مخصوصی است که برای تهیه آن استفاده می‌کنند.

چزنک رغو
چزنک رغو نوعی غذای سنتی است که از نان فطیر و روغن حیوانی درست می‌شود و برای تهیه آن خمیر نرم را روی ساج یا تاوه گرم می کنند تا برشته شود، بعد از پشت‌ و رو کردن نان آماده می‌شود سپس قبل از سرد شدن روی آن روغن حیوانی و خاک قند یا شیره انگور اضافه و میل می‌کنند.

آش ترخینه
از معروف‌ترین و محبوب‌ترین آش‌های این استان آش ترخینه می باشد که به ثبت ملی رسیده و پایه آن پودر گندم، دوغ و پونه است، این مواد را به صورت دایره های کوچک ( مانند کتلت) آماده و خشک می کنند تا برای فصل سرما و یا افطار ماه رمضان طبخ کنند.

مواد اولیه و طعم آن سوای از آش استان‌های دیگر است، برای تزیین روی آش مانند سایر آش‌ها از نعناع داغ و پیاز استفاده می‌شود، مواد به‌کاررفته در این آش پیاز، اسفناج، تره، گشنیز، جعفری ساطوری، شوید، عدس، نعناع، نمک و فلفل و زردچوبه است.

آش ورکواز
این آش محلی و سنتی ازجمله آش‌های بسیار مقوی و معروف است و همان‌طور که از اسمش پیداست برای تهیه آن از یک نوع سبزی به نام "ورکواز" که به‌صورت خودرو می‌روید استفاده می‌شود که این نوع سبزی را فقط در اطراف دشت‌های بروجرد می‌توان پیدا کرد که طبیعتی گرم دارد.

این آش بسیار خوشمزه و مقوی است که در درمان بیماری‌های مفصلی و روماتیسمی و همچنین بهبود عملکرد روده بسیار مفید است.

آش برتله
این آش غذای سنتی ساده‌ای است که بیشتر در مراسم مذهبی تهیه می‌شود و مواد اولیه آن شامل شیر، گندم و نمک است.

آش شله ماش

این آش خوشمزه یکی دیگر از آش‌های محلی لرستان و مزیتش این است که هم می‌توان به‌عنوان پیش غذا و یا به‌عنوان غذای اصلی در نظر گرفته شود، جزو پرخاصیت‌ترین و مقوی‌ترین آش‌های ایرانی محسوب می‌شود که در درمان برخی بیماری‌ها می‌توان استفاده کرد.

برای تهیه این آش از لوبیا چیتی، برنج، عدس، پیاز، آب‌گوشت، ماش، زعفران، نعناع داغ و نمک و ادویه استفاده می‌شود.

آش بادمجان

آش بادمجان ازجمله آش‌های محلی است که در بروجرد طبخ می‌شود، این آش یک وعده غذایی کامل به‌حساب می‌آید که در آن از مواد اولیه‌ای همچون گوشت، لوبیا سفید و قرمز، نخود، بلغور گندم، پیاز و سیر، نعناع خشک و بادمجان استفاده می‌شود.

آبگوشت دوگوله دودار

این نوع غذای محلی به معنی آبگوشت دوغ دار است که در زبان محلی "دوگوله دودار" گفته می‌شود و به "آبگوشت کشک لری" هم معروف است، این آبگوشت در فصل سرما بسیار طرفدار دارد و مواد اولیه استفاده‌شده برای آن، گوشت، نخود، لوبیا، بادمجان، پیاز سرخ‌کرده، سیر، کشک، نعناع داغ، ادویه و روغن مایع است.

دنورو (آش دندانی)

دنورو در واقع نوعی سوپ یا آش محلی لرستان است و به نشانه شادی روییدن اولین دندان کودک پخت می‌شود و برخی از مردم معتقدند که اگر هنگام رویش دندان کودک پخت نشود در بزرگسالی دچار دندان‌قروچه می‌شود، بنابراین پخت این نوع غذا بیشتر جنبه آیینی دارد و مواد استفاده شده برای آن نخود، لوبیا، عدس، باقلا، گندم و نمک است.

سغدو (دلمه سیراب شیردان)

غذای محلی "سغدو" از جمله غذاهایی است که از شکمبه گوسفند تهیه می‌شود،  افرادی که دوستدار کله‌پاچه هستند با سفر به لرستان و خوردن این نوع غذا می‌توانند طعم جدید و خوشمزه‌تری از کله‌پاچه را تجربه کنند و شاهد تقویت معده خود با خوردن این غذا باشند.

برای تهیه سغدو برنج، آلو بخارا، گردو، روغن، آب و ادویه را باهم ترکیب کرده و سپس داخل شکمبه ریخته و آن را با نخ و سوزن می‌دوزند و بعد از اضافه کردن آب و ادویه روی حرارت ملایم قرار می‌دهند.

خورشت سیب‌درختی

این غذا یکی از غذاهای اصیل استان لرستان است و برای افرادی که ناراحتی عصبی دارند بسیار آرام‌بخش است، موادی که در این غذا استفاده می‌شود سیب‌درختی، سرکه، نشاسته، ذرت و گوشت ران گوسفند، پیاز داغ، شیره انگور و ادویه‌جات است.

گوله ریزه

غذای سنتی گوله ریزه همان گوشت خورشت قل‌قلی است و یکی از مزیت‌های این غذا زمان درست کردن آن است که می‌توان در مدت‌زمان کم خورشت گوله ریزه را برای مهمانان آماده کرد.

برای تهیه گوله ریزه برنج خردشده، آردگندم و سیب‌زمینی را باهم ترکیب کرده و سپس در مرحله بعد رب گوجه‌فرنگی، روغن، نمک و فلفل را اضافه می کنند.

دلمه برگ مو

دلمه برگ مو نیز جزو غذای محلی لرستان بشمار می‌رود که با دلمه‌ معمولی فرق چندانی ندارد و فقط سه مواد باقلا، ماست و روغن حیوانی افزوده می‌شود که وجود این مواد مزه دلمه را چند برابر می‌کند.

خورشت کلیه‌ترش

خورشت کلیه‌ترش از گوشت گوسفندی، سیب‌زمینی، رب انار، پیاز، نمک، زردچوبه و فلفل استفاده می‌شود.

کوفته‌نخودچی

مواد به‌کاررفته در این نوع غذای محلی به‌گونه‌ای است که کوفته‌ نخودچی طعم بسیار متفاوتی با کوفته‌های دیگر دارد و برای تهیه آن از گوشت چرخ‌کرده، آرد نخودچی، پیاز، روغن، زعفران، شکر، تخم گشنیز، نمک، فلفل و زردچوبه استفاده می‌شود.

خورشت قلیه ترش

قلیه ترش یا قلیه لری از خورشت‌های خوشمزه لرستان و یکی از انواع غذاهایی که نامش با خطه جنوب ایران گره‌خورده است، اصل این خورشت با گوشت تهیه می‌شود ولی بعضی‌ها با مرغ هم سرو می‌کنند، مواد به‌کاررفته در این نوع خورشت مرغ یا گوشت قرمز، سیب‌زمینی، شیره تمر هندی، پیاز، روغن و نمک و فلفل است.

آمریکا لوح گیلگمش را به عراق برمی‌گرداند

آمریکا لوح باستانی «رویای گیلگمش» را پس از ۳۰ سال به عراق بازمی‌گرداند.

به گزارش روزنامه گاردین، آمریکا یک لوح ۳ هزار و ۶۰۰ ساله را که بخشی از حماسه گیلگمش روی آن حک شده است، فردا (پنجشنبه، ۱ مهر ۱۴۰۰) طی مراسمی به عراق بازمی‌گرداند. 

این لوح که لوح رویای گیلگمش نام دارد، بخشی از یک شعر سومری از حماسه گیلگمش را نشان می‌دهد که یکی از قدیمی‌ترین متون دینی شناخته شده در جهان است. به گزارش سازمان یونسکو، این لوح در سال ۱۹۹۱ از موزه‌ای در عراق دزدیده شده و در سال ۲۰۰۷ با کلاهبرداری و حقه بازی به خاک آمریکا آورده شد. شرکت خرده فروشی آمریکایی هابی لابی (Hobby Lobby) در سال ۲۰۱۴ این لوح را برای نمایش در موزه کتاب مقدس خود خرید و وزارت دادگستری آمریکا در سال ۲۰۱۹ آن را توقیف کرد. مراسم استرداد رسمی این لوح روز ۲۳ سپتامبر (۱ مهر) در موسسه اسمیتسونین در واشنگتن برگزار می‌شود.

 اودری آزولای دبیرکل سازمان یونسکو که سخنران این مراسم خواهد بود، گفت: این استرداد استثنایی یک پیروزی بزرگ علیه افرادی است که میراث فرهنگی را ناقص کرده و سپس آنها را قاچاق می‌کنند تا از پول آن برای تامین بودجه خشونت و تروریسم استفاده کنند. با بازگرداندن این اشیاء که به صورت غیرقانونی به دست آمده‌اند، مقامات آمریکایی و عراقی به مردم عراق اجازه می‌دهند با صفحه‌ای از تاریخ خود دوباره ارتباط برقرار کنند.

موزه کتاب مقدس خرده فروشی هابی لابی که توسط موسس این خرده‌فروشی یعنی استیو گرین بنیانگذاری شده، در سال ۲۰۱۷ قبول کرد ضمن پرداخت ۳ میلیون دلار غرامت، از هزاران اثر باستانی که از عراق به دست آورده دست بکشد. گرین آن زمان گفته بود این کمپانی باید به وقت خرید این آثار دقت بیشتری به خرج می‌داد.

سازمان یونسکو استرداد لوح رویای گیلگمش را پیروزی قابل توجه در مبارزه علیه قاچاق میراث فرهنگی دانست و افزود سرقت و قاچاق غیرقانونی آثار باستانی یکی از منابع اصلی برای تامین بودجه گروه‌های تروریستی و دیگر موسسات فعال در حوزه جرایم سازمان یافته است.

بازی‌ها و سرگرمی‌های مردم سمنان، بخشی از فرهنگ عامه از گذشته تا امروز

محمد عموزاده* 

بازی‌های بومی و محلی همواره بخشی از فرهنگ عامه بوده و علاوه بر ایجاد شور و نشاط در کودکان، زمینه اجتماعی شدن آن‌ها را فراهم می‌کنند.

بازی‌های مردم سمنان نیز اگرچه سنتی و ابتدایی بوده‌اند ولی تمام بازی‌ها با فعالیت جسمانی و بدنی همراه بودند که با تحرک و ورزشی صحیح و سالم و بدون دغدغه و دلهره به‌طور دسته‌جمعی، خیلی پرشور و با نشاط برگزار می‌شد. 

البته تمرکز و هوشیاری نیز لازم داشت یعنی اگر بازیکنی هوشیار و پرتحرک نبود، سریعاً از دور بازی حذف می‌شد. ولی در حال حاضر کودکان با محیط کوچه و محل کمتر سر و کار دارند و بیشتر اوقاتشان در محیط‌های بسته و آپارتمان می‌گذرد و اکثراً بازی‌ها با رایانه و موبایل و پلی‌استیشن است و معمولاً در سکون و به تنهایی برگزار می‌شود و علاوه بر اینکه کودکان با بدن و عضلاتی غیر ورزیده به بار می‌آیند، باعث فرسایش روح و روان آن‌ها هم خواهد شد. 

در ادامه برخی از بازی‌های سنتی و محلی سمنان معرفی شده‌اند. 

بازی بیخ‌دیواری

این بازی به صورت دو نفره یا گروهی صورت می‌گیرد، در این بازی هرکدام از بازکنان باید یک نوع سکه انتخاب کنند. نفر اول سکه را به طرف دیوار پرتاب می‌کند، سپس منتظر آرام گرفتن سکه می‌شود و بعد نفر دوم سکه را به سمت دیوار پرتاب می‌کند، به طوری که با قِل خوردن به سکه نفر اول نزدیک شود اگر فاصله بین دو سکه زیاد بود نفر اول سکه خود را برداشته و مجدداً پرتاب می‌کند تا به سکه نفر دوم نزدیک شود و بازی به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند تا فاصله سکه‌ها به یک وجب یا کمتر از یک وجب برسد در این صورت نفری که سکه را به دیوار پرتاب کرده است برنده می‌شود و سکه بازنده را برمی‌دارد. قسمت جالب بازی این است که اگر فاصله دو سکه بیشتر از یک وجب است فرد با سعی و تمرکز و تلاش با استفاده از انگشتان نشان دهد که فاصله بین سکه‌ها یک وجب است و حریف که خطر از دست دادن سکه خود را حس می‌کند سریع بر روی زمین دراز کشیده و شروع به فوت کردن سکه می‌کند تا فاصله بین دو سکه را از یک وجب بیشتر کند. در زمان قدیم کوچه‌ها خاکی بوده است و با فوت کردن، خاک‌ها از زیر سکه جا به جا می‌شد و سکه، میلی‌متری حرکت می‌کرد. 

مواقعی که به صورت دسته‌جمعی بازی می‌کردند، سرگروه کسی بود که دست بزرگ‌تر، یا در فوت کردن قدرت بیشتر داشت و سکه بازیکنان دست سرگروه بود، بعد از برنده شدن، سکه‌ها بین افراد گروه برنده تقسیم می‌شد. 

بازی بیدّییا

این بازی علاوه بر مفرح بودن یک بازی دسته‌جمعی برای کودکان است. این بازی به دو صورت اجرا می‌شود، در این بازی تعداد کودکان به شش یا هفت نفر است و گاهی بیشتر می‌شود. در محیط باز این بازی را انجام می‌دهند، در شیوه‌ای از این بازی، تمام بازیکنان به صورت نیم‌دایره دور هم حلقه می‌زنند. یکی از بازیکنان شخصاً یا با انتخاب سایرین گرگ می‌شود و پای خود را تا کرده و لی‌لی‌کنان به سمت سایرین که در محوطه پراکنده هستند می‌رود تا آن‌ها را بگیرد. اگر دست گرگ به هرکدام از بازیکنان بخورد باخته و از دور خارج می‌شود به همین ترتیب این بازی ادامه دارد تا تمام افراد از دور خارج شوند. اگر در حین بازی گرگ خسته شود با مشورت همدیگر یک نفر دیگر را جایگزین گرگ می‌کنند تا بازی ادامه پیدا کند. 

در شیوه‌ای دیگر، در محوطه باز، افراد به دو گروه تقسیم شده و هر گروه پشت خط به صورت نیم دایره قرار می‌گیرد، یکی از بازیکنان از گروه شروع‌کننده لی‌لی‌کنان به سمت گروه مقابل رفته و دست خود را به اعضای گروه میزند و فرار می‌کند در همین حین باید اعضای گروه فرد مهاجم را بگیرند و اجازه فرار ندهند. در صورتی که مهاجم نتوانست فرار کند از بازی خارج می‌شود اما در صورت فرار مهاجم فردی که دست مهاجم به آن خورده است از دور خارج می‌شود و به همین ترتیب بازی تا نفر آخر ادامه پیدا می‌کند. 

این بازی رایج در سمنان، توسط هندی‌ها و به نام خود و به اسم «کبدی» ثبت جهانی شده است. 

بازی زو

این بازی باعث تقویت دم و بازدم شش‌ها شده و بدون هیچ هزینه‌ای باعث تقویت حرکات جسمانی و تند و تیز شدن بازیکنان می‌شود. در تابستان، جوان‌ها برای آوردن آب از آب‌انبار مسابقه می‌دادند و بعد از اینکه چند نفس عمیق می‌کشیدند هر وقت اعلام آمادگی می‌کردند نفس‌های خود را حبس کرده و به محض شروع مسابقه همگی با صدای بلند «زو» کشان به سمت پایین میرفتند، هرکس که صدای «زو» گفتنش لحظه‌ای قطع می‌شد بازنده بود و کسی که زودتر به شیر آب‌انبار می‌رسید برنده می‌شد و این بازی را موقع بالا رفتن از پله با کوزه پر آب نیز انجام می‌دادند. 

بازی بتراش

یکی از پردردسرترین بازی‌های دسته‌جمعی است که به طور مستقیم یا غیره مستقیم باعث کتک خوردن حریف می‌شود. وسایل بازی عبارت‌اند از یک کمربند، یک دستمال بزرگ، تکه‌ای طناب یا نخی ضخیم و قوی. ابتدا یک محدوده را مشخص می‌کنند اگر بازیکنی از آن محدود خارج شود سوخته است. در این بازی یکی را به عنوان «اوستا» یا استاد، انتخاب می‌کنند و او یک اسم از پرندگان، درندگان، گیاهان و… انتخاب می‌کند و یکی از بازیکنان را انتخاب می‌کند که او را «یاور» می‌نامد و اسمی که انتخاب کرده است را در گوشش می‌گوید و گروهی از اسامی که انتخاب کرده است را به بقیه اعلام می‌کند. به عنوان مثال اگر «گرگ» را انتخاب کرده است، بلند نام گروه «درندگان» را می‌گوید و کمربند را به یاور می‌دهد، یاور به یکی از بازیکنان کمربند را می‌دهد اگر درست نگوید کمربند را گرفته و به نفر بعد می‌دهد. به محض درست گفتن کلمه مورد نظر با صدای بلند رو به بازیکن «بتراش، بتراش» را می‌گوید فردی که کمربند به دست دارد به سمت سایرین می‌رود تا با کمربند آن‌ها را بزند. وقتی اوستا با صدای بلند «جا، جا» را می‌گوید فردی که کمربند در دست دارد به سمت اوستا و یاور می‌رود. در این موقع سایر بازیکنان به دنبال فرد رفته تا او را بگیرند اگر نتوانند فرد را بگیرند مجدد یاور دستور «بتراش، بتراش» را می‌دهد و او به دنبال سایرین می‌رود. اگر دیگر بازیکنان او را بگیرند، چشمانش را می‌بندند و لباس‌هایش را درمی‌آورند و دست و پاهایش را می‌گیرند. او باید تشخیص دهد هر تکه از لباس‌هایش در دست کیست و صاحبان دستی که او را گرفته‌اند حدس بزند و به همین ترتیب بازی ادامه پیدا می‌کند. 

موسو کَه وازی

ابتدا بازیکنان یک تکه سنگ یا پاره‌آجر به نام «موسوک» به صورت عمودی می‌کارند و بازیکنان سنگی به نام «لیس» در دست داشته باشند و هر یک به نوبت بایستی با پرتاب آن موسوک را بر روی زمین بخوابانند فردی که موسوک را انداخته از بازی خارج می‌شود و دوباره موسوک را می‌کارند به همین ترتیب بازی ادامه پیدا می‌کند تا به نفر آخر برسد و اگر آخرین بازیکن نتواند موسوک را بخواباند باید به همه برندگان کولی (سواری) دهد. 

بازی کَلّ و کَلّ و کَلّ

یک نوع بازی رقابتی و پر تحرک است که تعداد بازیکنانش بیش از دو نفر است و وسیله بازی تشکیل دهنده آن عبارت از کمربند یا یک تکه طناب، یک عدد ریگ و یک محدوده مشخص است. در این بازی دو گروه را تشکیل می‌دهند و هر گروه یک بازیکن را به عنوان «اوستا» انتخاب می‌کنند و بقیه اعضای هردو گروه به صف مقابل همدیگر بر روی زمین می‌نشینند. اوستا گروه اول همان‌طور که بین بازیکنان حرکت می‌کند بدون اینکه بقیه اعضای گروه حریف متوجه شود ریگ را در دامن یکی از اعضای گروه می‌اندازد و اوستا گروه دوم که بین صف اعضای خود حرکت می‌کند دست بر روی سر یکی از اعضا می‌گذارد و با صدای بلند می‌گوید: «کَلّ و کَلّ و کَلّ» و ناگهان خطاب به یکی از بازیکنان که در تصور او، ریگ در دست اوست، می‌گوید: «بده کَلِّۀ ماقوچ». 

اگر اوستا درست حدس زده باشد او برنده شده و اوستا گروه حریف این کار را تکرار می‌کند، اما اگر اشتباه گفته باشد دور مچ دست او را اوستا حریف با کمربند یا طناب به زانو وی می‌بندد با همان وضعیت باید به دنبال دیگر بازیکنان رفته و به آن‌ها ضربه بزند، اگر توانست به کسی ضربه بزند طرف مقابل باید به همین صورت مچ دستش را به زانو ببندد و دنبال دیگر بازیکنان رود به همین ترتیب بازی ادامه پیدا می‌کند. 

یورَه وازی (گردو بازی) 

این بازی به دو نفر بازیکن و به تعدادی گردو و یک محدوده مشخص نیاز دارد. نفر اول گردوها را کاشته و نفر دوم با گردوهای خود به طرف گردوهای کاشته شده پرتاب می‌کند اگر بتواند به گردوها خود را به گردوهای کاشته شده بزنند برنده است و علاوه بر گردوهای خود گردوها جدا شده را برمی‌دارد اگر نتواند با پرتاب گردوها آن‌ها را جدا کند بازنده و برنده گردوها خود و گردوهای بازنده را تصاحب می‌کند به همین ترتیب بازی ادامه دارد. 

چالا چالا

تعداد بازیکنانش بیشتر از دو نفر و وسایل بازی آن‌ها هسته خرما، هسته هلو یا سکه‌های پول و… است. ابتدا یک چاله عمیق ۱۰ تا ۱۲ سانتی‌متری حفر می‌کنند و وسایل بازی خود را داخل آن می‌گذارند، سپس از فاصله مشخصی ابزارهای خود را به طرف چاله پرتاب می‌کنند. هر یک از بازیکنان بتواند وسیله خود را داخل چاله بیاندازد می‌تواند وسیله خود را بردارد در غیر این صورت داخل همان می‌ماند تا آخرین نفر این بازی ادامه دارد. اگر آخرین نفر بتواند داخل چاله بیاندازد تمام وسایل بازی موجود در چاه برای او می‌شود در صورتی که نتواند، بازی بین کسانی که نتوانستند پرتاب کنند ادامه خواهد داشت. 

قال قال (قایم باشک) 

تعداد بازیکن چهار نفر یا بیشتر است و از بین خود یک «اوستا» انتخاب می‌کنند، اوستا با دست یک حلقه درست می‌کند و بقیه بازیکن‌ها باید انگشت خود را داخل حلقه کرده و یک‌صدا «قال قال» بگویند. تا وقتی که اوستا یک انگشت را بگیرد. به محض گرفتن انگشت، سر بازیکن منتخب را روی پای خود می‌گذارد تا کسی را نبیند و بقیه یک‌جا پنهان می‌شوند و بعد از آن فرد منتخب دنبال بقیه می‌گردد. اگر فردی قبل دیده شدن خود را به اوستا برساند جایش امن است و اگر فرد منتخب کسی را پیدا کند و پیش اوستا بیاورد تا جایگزین خود کند به همین ترتیب بازی ادامه پیدا می‌کند. 

لال‌بازی

تعداد بازیکنان بیشتر از سه نفر است و کسی را که شوخ‌طبع است را از بین خود به عنوان «اوستا» انتخاب می‌کنند و بقیه به صورت نیم‌دایره رو به روی اوستا می‌نشینند، اوستا باید حرکت خنده‌داری را از خود دربیاورد یا به اصطلاح سمنانی‌ها «غولِکی بیرین اِوِرِه». بقیه بازیکنان موظف هستند عمل (غولک) را دربیاورند اگر در حین بازی بخندند، حرف بزنند یا عمل نکنند باخته‌اند و بازی به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند. 

لیس لیس

تعداد بازیکنان دو نفر و وسایل بازی دو قطعه سنگ است. بازیکنان باید یک سنگ به نام (لیس) که به سنگ‌های صاف و پهن می‌گویند بردارند. نفر اول باید به طرفی لیس خود را پرتاب کند و نفر دوم هم باید به صورتی لیس خود را به طرف لیس حریف پرتاب کند اگر به لیس حریف خورد برنده است و باید بازنده تا جلوی سنگ‌ها به برنده سواری دهد و برعکس اگر لیس خود به لیس دیگری نخورد بازنده است و باید به برنده سواری دهد. 

* پژوهشگر فرهنگ عامه استان سمنان

برای جهانی شدن میراث چه چیزی لازم است؟

ترجمه: آناهیتا رشیدی

دولاویرا در گجرات و معبد راماپا در تلانگانا از کشور هند، به تازگی در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌اند. با اضافه شدن این دو مکان، تعداد میراث جهانی هند به ۴۰ عدد رسیده، اما به دست آوردن اعتبار برای ثبت در میراث جهانی واقعا چگونه ممکن می‌شود؟

ماه گذشته اسپانیا رکورد گرما با حرارت ۴۷.۲ درجه سانتیگراد را ثبت کرد. با وجود گرما، مردم محلی در آلگا، شهری با حدود ۱۴۰۰ نفر جمعیت در جنوب اسپانیا، هر شب از خانه‌های خود بیرون می‌آیند تا بنشینند و با همسایگان خود گپ بزنند. به همین دلیل الگار به دنبال ثبت این مراسم در میراث جهانی یونسکو است. ایده این است که رسم گردهمایی‌های عصرانه در فضای باز و همچنین میراث شهر حفظ شود. 

میراث جهانی یک مکان دیدنی یا منطقه است که توسط یک کنوانسیون بین‌المللی از سوی یونسکو از آن محافظت می‌شود. هند نیز دارای چندین میراث جهانی از جمله غارهای آژانتا، قلعه آگرا، تاج محل و غیره است. همچنین، دولاویرا در گجرات و معبد راماپا در تلانگانا به تازگی ثبت جهانی شده‌اند. 

رتبه‌بندی یونسکو یکی از معتبرترین معیارها برای ثبت و ارزش‌گذاری میراث جهانی است که به حفظ بقایای یک مکان، آداب و رسوم و یا بنای تاریخی یا شهر کمک می‌کند و به این میراث ارزش و توجه می‌بخشد؛ اما سوال این است که چگونه این اعتبار برای ثبت در میراث جهانی به دست می‌آید؟ 

غرور و افتخار

مبحث «میراث جهانی» توسط یونسکو به منظور حفظ ارزش اماکن و تاریخ و فرهنگ جوامع متفاوت طراحی و تدوین شده است. هر سایتی برای ثبت در این فهرست جهانی باید با معیارهایی که نشان می‌دهد «میراث فرهنگی و طبیعی‌شان برای دنیا ارزشمند و مفید است» و نباید به فراموشی سپرده شود، به داوری گذاشته شوند. ثبت جهانی شدن هر سایی ارزش آن را ارتقا می‌دهد و آن را روی نقشه جهانی قرار می‌دهد. 

در بخشی از بیانیه یونسکو آمده است: «هنگامی که یک سایت در فهرست میراث جهانی ثبت می‌شود اعتبار حاصله اغلب به افزایش آگاهی شهروندان و دولت‌ها برای حفظ میراث کمک می‌کند. آگاهیِ بیشتر منجر به افزایش عمومی سطح حفاظت از میراث می‌شود. یک کشور همچنین می‌تواند از کمیته میراث جهانی برای حمایت از فعالیت‌های حفاظتی خود کمک مالی و مشاوره تخصصی دریافت کند.» 

به گفته کریشنا منون، معمار، برنامه‌ریز شهری و مشاور حفاظت از دهلی که بیش از ۴۰ سال در این زمینه فعالیت داشته است، ثبت یک اثر در فهرست جهانی را نشان‌دهنده افتخار و غرور برای کشور می‌داند. او می‌گوید: «میراث چیزی است که به آن افتخار می‌کنید. ثبت جهانی میراث توریست‌های بیشتری را به خود جلب می‌کند و مردم می‌خواهند از چنین مکان مهمی دیدن کنند. در این روند، سایت به یک جاذبه گردشگری تبدیل می‌شود. همچنین علاوه بر دارا بودن ارزش تاریخی، به رونق اقتصاد کشور مقصد نیز کمک می‌کند.» 

البته معیارهای انتخاب یک اثر برای ثبت در فهرست جهانی بسیار سخت‌گیرانه و دقیق است. آژانس فرهنگی سازمان ملل متحد در وبسایت خود اعلام کرده است که یک سایت باید دارای «ارزش جهانی برجسته» باشد و حداقل یکی از ۱۰ معیار موردنظر را برای درج در این لیست داشته باشد. هر سایت کاندید باید نشان‌دهنده «نبوغ بشر در خلق بنا یا رسوم خاص باشد» یا مدارک معتبر برای اثبات وجود سنت فرهنگی و تمدنی باشد که یا در گذشته حضور داشته‌اند و یا هم اکنون در میان جوامع امروزی به حیات خود ادامه می‌دهند. 

در مجموع، فهرست میراث جهانی یونسکو شامل ۱۱۵۴ اثر تاریخی در ۱۶۷ کشور است. ایتالیا در صدر این فهرست با بیشترین تعداد میراث جهانی قرار دارد. این کشوردارای ۵۸ مکان، از جمله مراکز تاریخی شهر روم و فلورانس و ساحل آمالفی است. چین دارای ۵۶ سایت است و آلمان با ۵۱ سایت رتبه سوم را دارد و از اسپانیا (۴۹) و فرانسه (۴۸) جلوتر است. هند هم با ۴۰ سایت در رتبه ششم این فهرست قرار دارد. ایران هم با ۲۶ سایت در رتبه دهم به لحاظ بیشترین تعداد سایت‌های میراث فرهنگی دنیا قرار گرفته است. 

۱۹۴ دولت عضو در یونسکو کنوانسیون میراث جهانی را تا ۲۳ اکتبر ۲۰۲۰ امضا کرده‌اند. تنها این کشورها که متعهد به حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی خود شده‌اند می‌توانند پیشنهاد نامزدی سایت‌های قلمرو خود را ارائه دهند. 

نماد وضعیت

رتبه‌بندی میراث جهانی به یک کشور کمک می‌کند تا گردشگری و فرهنگ خود را بهبود ببخشد. این برچسب همچنین به عنوان یک هویت برای شهر و مردم آن عمل می‌کند. علاوه بر افتخار به این میراث، با ثبت یک اثر در منطقه یا شهری خاص، اطمینان حاصل می‌شود افرادی که در اطراف آن زندگی می‌کنند از میراث خود حفاظت خواهند کرد. هر سایت دارای تمدنی است که در نوع خود درخشان است. به عنوان مثال، معبد راماپا ساخته شده در قرن ۱۳، به دلیل استعدادهای خلاقانه، هنری و مهندسی‌شده در دوره کاکاتیا (۱۱۲۳-۱۳۲۳) دارای ارزش جهانی برجسته‌ای است که حفاظت از آن را به امری مهم بدل می‌کند. 

دولاویرا نیز یکی از بزرگ‌ترین شهرهای هاراپان است که به دلیل تکنیک‌های پیچیده حفاظت از آب شناخته شده است. این شهر نمونه برجسته‌ای از برنامه‌ریزی شهری هاراپان است که با شهرسازی از پیش طراحی‌شده، استحکامات چندلایه، سیستم زهکشی و استفاده گسترده از سنگ به عنوان مصالح ساختمانی یک شگفتی منحصربه‌فرد به شمار می‌رود. دولاویرا همچنین دارای مخازن ذخیره آب باران و یا آب شیرین بود. همه این ویژگی‌ها نشان‌دهنده هوش و نبوغ در تمدن هاراپا هستند. همچنین در رابطه با سیستم برنامه‌ریزی شهری دولاویرا کتیبه‌هایی یافت شده است. 

ارتباطات تجاری بین‌منطقه‌ای در دولاویرا نیز به عنوان میراث مشترک بشریت شناخته شده است. یونسکو در بیانیه‌ای گفت: «مصنوعاتی از جنس‌های مس، صدف، سنگ، جواهرات ساخته شده از سنگ‌های نیمه‌قیمتی، سفال، طلا و عاج در این مکان یافت شده است.» 

نگاهی گذرا به گذشته به ما کمک می‌کند تا زمان حال را درک کنیم. بنابراین، حفظ و نگهداری چنین سایت‌هایی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ البته به گفته کارشناسان این امر تنها با پشتیبانی دولت‌ها امکان‌پذیر خواهد بود. سازمان‌های غیردولتی نیز باید نقش هماهنگی ایفا کنند. کشورها و سران باید تلاش کنند تا هیئت‌های بازدید را به این سایت‌ها ببرند، تا تمرکز بیشتر و دید بهتری نسبت به این میراث و سایت‌ها به دست بیاید. تنها در این صورت می‌توان گردشگری را در این مکان‌ها فعال کرد. 

میراث را می‌توان در سه دسته محلی، ملی و بین‌المللی قرار داد. همه آثار تاریخی به عنوان میراث جهانی به رسمیت شناخته نشده است. 

در سال ۲۰۱۷، احمدآباد با ۲۶۰۰ محوطه میراث و بیش از دوازده اثر حفاظت شده ASI به عنوان اولین شهر میراث جهانی کشور اعلام شد و به باشگاه ممتاز شهرهای میراث مانند پاریس، قاهره و ادینبورگ پیوست. باکتاپور در نپال و گاله در سریلانکا دو شهر دیگر از شبه قاره در لیست بودند. دو سال بعد، شهر دیواری جیپور، معروف به میراث معماری نمادین و فرهنگ فعال، به دومین شهر از این کشور تبدیل شد که به رسمیت شناخته شد. 

دهلی، با منطقه ییلاقی لوتین (lutyens) اعلام نامزدی کرد، اما در مه ۲۰۱۵ بدون ذکر دلیل آن را لغو کرد. منون توضیح می‌دهد که هر شهر شخصیت خاص خود را دارد و گاهی اوقات این شخصیت تغییر می‌کند. او می‌گوید: «اگر خانه‌های ییلاقی از دهلی در حال محو شدن باشند و یکی پس از دیگری به آپارتمان تبدیل شوند، دیگر نمی‌توانید آن را یک شهر ییلاقی بنامید. اما اگر آن را مانند منطقه ییلاقی حفظ کنید، به یک منطقه میراث جهانی تبدیل خواهد شد. مناطقی که به عنوان میراث جهانی به رسمیت شناخته شده‌اند می‌توانند برای حفظ تمدن و فرهنگ آن منطقه مفید باشند، اما گاهی اوقات تحت تاثیر دیگر کشورها قرار می‌گیرند. وقتی تغییررخ داد این منطقه دیگر قابلیتت ثبت جهانی شدن را نخواهد داشت.» 

با این حال، سوء‌استفاده از این مکان‌ها و آثار نگران‌کننده بوده است. گروهی از آثار تاریخی در هامی که در میراث جهانی فهرست یونسکو ثبت شده‌اند، در سال ۱۹۹۹ به دلیل ساخت قسمتی از پل معلق کابلی که یکپارچگی و اصالت این ملک را تهدید می‌کرد، در فهرست میراث جهانی در معرض خطر قرار گرفتند. 

اما گاهی اوقات حفاری در یک سایت اعلام‌شده می‌تواند بر ارزش آن مجموعه بیفزاید. محمد کاکا، مدیر سابق یکی از پروژه‌های حفاری در هندوستان، داستان جذاب کاوش، حفاری و کشف مناطق نزدیک فاتح‌پور سیکری در اوتارپرادش را توضیح می‌دهد که در طی آن نقاشی‌های ماقبل‌تاریخی پیدا شده است. او می‌گوید: «این امر مستلزم مرمت غارها، حفاظت از نقاشی‌ها و ارتقاء کل منطقه به عنوان یک مکان گردشگری است. همچنین دالان غارها بسیار خطرناک است پس باید آن را ایمن کرد.» 

رنگرزی زنجان ، هنری دیرین

مرضیه شوندی * 

خامه‌های رنگارنگ و زیبا که بر روی طنابی از این سر راسته صباغ‌ها تا آخر کشیده شده است، بازار زنجان را رنگین‌کمانی کرده و زیبایی خاصی به این مجموعه بخشیده است. از تاریخ دقیق صنعت رنگرزی در منطقه زنجان شواهدی در دست نیست ولی آنچه به‌یقین می‌توان گفت اینکه رنگرزی در زنجان همانند سایر نقاط ایران قدمتی به سابقه قدمت تولید فرش در منطقه دارد چراکه فرش و پارچه بدون رنگرزی الیاف آن‌ها و کارگاه‌های رنگرزی بی‌مفهوم است.

رنگرزی یا صباغی به رنگ کردن الیاف، نخ‌ها، پارچه و لباس گفته می‌شود که توسط مواد رنگ‌زا تحت تأثیر عواملی همچون زمان و درجه رنگ می‌شوند رنگرزی و یا رنگ کردن الیاف و نخ و پارچه را می‌توان از کهن‌ترین هنرهای برآمده از ذوق و قریحه‌ی بشر دانست که در چند سال گذشته در بزرگ‌ترین بازار سرپوشیده کشور از رونق خوبی برخوردار بود. دانش رنگرزی سینه‌به‌سینه منتقل و این حرفه فعالیتی موروثی بوده است. 

رنگرزی مهارتی است که طی آن ماده رنگ‌زا در درجه حرارت هدایت‌شده و زمان مشخص، داخل الیاف و یا کالای منسوج (بافته‌شده) نفوذ کرده و آن را رنگ می‌کند. در رنگرزی، ماده رنگ‌زا به‌طورکلی، به همه مواد طبیعی و یا شیمیایی که قابلیت رنگرزی الیاف و یا منسوجات رادارند اطلاق می‌شود. رنگ کالای رنگرزی شده نباید به‌آسانی در اثر شستشو و یا در برابر نور از بین برود. رنگرزی و چاپ دو روش رنگ کردن پارچه هستند که البته تفاوت‌های اساسی با یکدیگر دارند. رنگرزی سنتی و رنگرزی صنعتی دو روش متداول رنگرزی می‌باشند. کاربری رنگرزی سنتی با نوین شدن صنعت نساجی، رفته‌رفته کاهش پیداکرده است. 

هنر رنگرزی در استان زنجان از تنوع بالایی برخوردار است و این تنوع را می‌توان در تاروپود فرش‌های اصیل زنجانی مشاهده کرد. قدمت هنر رنگرزی سنتی در استان زنجان برمی‌گردد به دوران مردان نمکی که یک‌پایه تاریخی مستند برای استان زنجان است. با استناد به پارچه‌های رنگرزی شده مردان نمکی قدمت این هنر در زنجان به ۲۳۰۰ سال می‌رسد و می‌توان به جرأت ادعا کرد که در آن زمان در استان زنجان فعالیت‌هایی در زمینه رنگرزی پارچه و نخ انجام‌شده است. رنگرزی از صنایع وابسته و اصلی فرش‌بافی است و این صنعت از دیرباز بین خانواده‌ها مرسوم بوده است. رنگرزی هنری زیبا و درعین‌حال مشکل است و در رنگ کردن تاروپودها باید دقت زیادی شود چرا که این رنگ‌ها موجب ارزشمند شدن فرش‌ها می‌شود.

امروزه اساس کارگاه‌های رنگرزی در زنجان بر وجود چند پاتیل مسی یا چدنی و انواع رنگ‌های شیمیایی است و درگذشته به خاطر استفاده از رنگ نیل انواع خمره‌ها با تغار لعاب‌دار نیز در کارگاه در یک ردیف به ترتیب از غلطت رنگ بالا تا ضعیف استقرار داشتند. 

نتایج حاکی است که این استان از گذشته یکی از مناطق غنی رنگرزی ایران بوده است و در وضعیت موجود کاهش فعالیت رنگرزی، کاربرد رنگ‌زاهای جوهری و شیمیایی به‌جای رنگ‌زاهای گیاهی و طبیعی و رنگرزی خانگی به‌جای رنگرزی کارگاهی در تغییر روش رنگرزی الیاف فرش نقش اصلی را دارا است. تجارب و دانش گذشتگان در استفاده از رنگ‌های طبیعی گیاهان همچون پوست گردو و انار، حنا، برگ مو، روناس صمغ حاصل از درختان، زعفران و عناصری چون گل یا خاک رس و زاج و غیره شایع بوده و هنوز هم در بعضی از نقاط به‌ویژه روستاها کاربرد دارد. 

کارگاه‌های رنگرزی سنتی اشکال متفاوتی دارند و معمولاً یک ردیف پاتیل (خُم رنگرزی) در دیوار کارگاه تعبیه‌شده که بسته به نوع رنگ کاربردی، پاتیل‌ها از چدن یا مس ساخته‌شده و زیر هرکدام اجاقی قرار می‌دهند. ابتدا پشم موردنیاز را به‌صورت بی‌رنگ تهیه می‌کنند. آن را داخل آب به مدت ۲۴ ساعت می‌خیسانند. 

پشم‌ها با توجه به تعداد رنگ‌های موردنیاز و اندازه در نظر گرفته‌شده- جدا کرده و هر قسمت را درون نایلون جداگانه‌ای می‌ریزند. استفاده از نایلون در رنگرزی پشم، مانع از نمدی شدن آن در اثر جوشاندن زیاد شده و همچنین از تیره شدن رنگ بر اثر فعل‌وانفعالات شیمیایی درون ظرف جلوگیری می‌کند. دندانه موردنظر را در آب حل کرده و داخل پشم‌ها می‌ریزند. با هم زدن پشم دندانه را به تمام قسمت‌های آن می‌رسانند. سپس پشم را داخل ظرفی که آب آن جوشان است، قرار می‌دهند. به مدت یک ساعت داخل آب جوشان می‌ماند و بسته به تیرگی و روشنی رنگ مدت‌زمان جوشاندن را تنظیم می‌کنند و در تمام مدت الیاف را با چوب، زیر آب می‌گردانند. 

پس از دندانه کردن، سرد شدن پشم باید به‌تدریج صورت بگیرد (حدوداً ۲۴ ساعت)، پس از سرد شدن کامل، پشم را می‌شویند. رنگ‌دانه را به پشم اضافه نموده و خوب هم می‌زنند تا رنگ به تمام قسمت‌های آن برسد. مدت‌زمان جوشاندن پشم با رنگ‌دانه، حدوداً ۳ الی ۴ ساعت است. سرد شدن پشم در این مرحله نیز باید به‌تدریج صورت بگیرد. پس از سرد شدن پشم شستشوی نهایی انجام می‌گیرددر هر مرحله از شستشو از مواد شوینده‌ی ملایم استفاده می‌شود. میله چوبی محکمی درون دیوار بالای خمره‌ها قرار دارد که کلاف‌ها را روی این میله آویزان می‌کنند تا آب آن بچکد و الیاف هوا بخورد، ازآنجا کلاف‌ها را روی تیرهای ضخیم آویزان می‌کنند تا خشک شود. 

رنگ‌ها ازنظر منشأ آن به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم می‌شوند.

۱- رنگ‌های طبیعی: منشأ گیاهی، جانوری و معدنی دارند. رنگرزی با آن‌ها به زمان و مهارت زیادی نیاز دارد.

۲- رنگ‌های مصنوعی: رنگ‌هایی که از مواد شیمیایی و مصنوعی تهیه می‌شود که شامل رنگ‌های جوهری و کرُمی است. 

خوشبختانه استان زنجان به علت وجود توانمندی‌های بسیارش در کلیه ابعاد تخصص، کاربردی، اقتصادی و اقلیمی می‌تواند نقش مهم و گسترده‌ای را احیا و بازپروری این هنر و صنعت در طیف گسترده‌ای در بردارد و امیدواریم که با این بسیج همگانی در این گستره پهناور با تنوع محصولات کشاورزی و خودرو و توجه به گیاهان صنعتی و نگهدار گام‌های مؤثری در پرورش کاربرد بهینه این فناوری انجام دهیم. 

در زمان‌های گذشته در روستاها و خانه‌های شهری که قالیبافی رواج داشت، افراد در منزل خود از گیاهانی همچون برگ مو، روناس، پوست گردو، پوست پیاز، پوست انار و زاج برای ثابت شدن رنگ پشم استفاده می‌کردند و در بافت فرش و گلیم از آن استفاده می‌کردند. کارگاه رنگرزی و محل دادوستد الیاف پشمی و نخی این اقوام، جنب تیمچه بازار بوده که از بازار زنجان به‌طرف خیابان کمربندی خیام امتداد داشته است. 

ولی امروزه به علت رواج رنگ‌های شیمیایی شیوه رنگرزی سنتی کمرنگ شده است و تعداد اندکی از کارگاه‌های رنگرزی شیمیایی در کاروانسرای شاطر علی، حاج شامی بالا و پایین، سرای نهالی و حاج فتح اله مشاهده می‌گردد. رنگرزان ماهری چون: مرحوم ولی قره خانی، مرحوم حاج قربانعلی صباغی، مرحوم عبدالله اورنگی و مرحوم حاج احمد، زندگی می‌کردند که با تلاش، سخت‌کوشی و پشتکار و با استفاده از گیاهان رنگ‌زا الیاف پشمی و پنبه‌ای را رنگ‌آمیزی می‌کردند و قالی زنجان را غنا می‌بخشیدند. به علت رکود این صنعت اکثر پیشکسوتان رنگرز استان از این کار کناره‌گیری کردند و تنها چند نفر هنوز هم به این شغل اهتمام دارند که ازجمله: آقای بختیاری، حاج زید اله ندرلو و فرهاد یادگاری هستند.

* محقق هنرهای سنتی

نگاهی اجمالی به محموطه های باستانی ایران  - ۲۰ - تپه قبرستان دشت قزوین

سیامک صحافی*

تپه قبرستان دشت قزوین به شماره قبت ملی ۲۰۸۷ در ۶۰ کیلومتری جنوب شهر قزوین و حدود شش کیلومتری روستای سگزآباد قرار دارد و مطالعات باستانشناسی در این محوطه از سال ۱۳۴۹ به سرپرستی زنده یاد عزت‌الله نگهبان آغاز و تا سال ۱۳۵۷ به‌طور مستمر ادامه داشته و در حال حاضر نیز توسط دانشکده باستان‌شناسی دانشگاه تهران حفاری‌های علمی و مطالعات آن با همکاری و نظارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین صورت می‌پذیرد. در این محوطه تعدادی ساختمان مسکونی، کارگاه‌های سفالگری و فلز کاری وجود داشته و در اوج رونق خود وسعتی حدود ۱۰ هکتار را در بر می‌گرفته‌است. از ویژگی‌های سفال این منطقه، ظرافت بیش از حد در تکنیک ساخت است که در بعضی از آن‌ها ضخامت بدنه به یک یا دو میلی‌متر می‌رسد و طرحهای زیبای منقش در بدنه این سفال‌ها، نقش گیاهان و حیوانات به صورت انتزاعی بوده که نشان از فرهنگ و تمدنی غنی منطقه دارد.

تپه قبرستان در منطقه بوئین زهرا، بخش جنوبی دشت قزوین و در حدود ۲۵۷ کیلومتری جنوب تهران و در قسمت غربی تپهٔ سگزآباد در فاصله سیصد متری آن قرار دارد. اولین فعالیتهای باستان‌شناسی دانشگاه تهران در تابستان ۱۳۴۹ آغاز گردید و به مدت ده سال متوالی در سه محوطه پیش از تاریخ زاغه، قبرستان و تپهٔ سگزآباد در دشت قزوین ادامه پیندا کرد.

از هزارهٔ پنجم پیش از میلاد یا کمی قدیمتر، ای منطقه تا اوایل هزاره اول پیش از میلاد به تناوب مورد سکونت یا به عنوان قبرستان مورد استفاده قرار گرفته‌است. به نظر می‌رسد تقریباً در زمانی که استقرار در تپه زاغه متوقف شده؛ یعنی در حدود هزاره پنجم پیش از میلاد، استقرار در تپه قبرستان شروع شده‌است. در لایه‌های سطحی قبوری مربوط به اواخر هزارهٔ دوم و اوایل هزارهٔ اول پیش از میلاد مشاهده می‌شود که احتمالًا این تپه به صورت قبرستان استفاده می‌شده‌است. از اوایل هزارهٔ اول پیش از میلاد به بعد، تپه به کلی متروک مانده‌است. احتمالاً این اجتماع مورد حمله قرار گرفته و سپس به وسیله مهاجمان در اثر آتش‌سوزی از بین رفته‌است. از ترانشه اصلی تپه چهارده لایه به دست آمده‌است . 

* کارشناس گردشگری و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان

شرایط بازدید از آثار تاریخی اصفهان فراهم شد

ایرنا - شرایط بازگشایی بناها و آثار تاریخی و گردشگری اصفهان پس از حدود ۲ ماه تعطیلی با نارنجی شدن وضعیت همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ در این خطه فراهم شد و این اماکن فعالیت خود را از سر گرفتند.

مدیر امور فرهنگی و ارتباطات اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان روز دوشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: بناها و محوطه‌های تاریخی و گردشگری زیر پوشش این اداره کل در حدود ۲ ماه گذشته و به‌دلیل شرایط قرمز کرونایی تعطیل بودند اما در این هفته امکان بازگشایی آنها با نارنجی شدن وضعیت استان، فراهم شد.

شهرام امیری با بیان اینکه بازگشایی اماکن تاریخی و گردشگری در وضعیت نارنجی شهرها بر اساس مصوبات و دستورالعمل ستاد ملی مقابله با کرونا صورت می‌گیرد، افزود: آثار تاریخی اصفهان در ایام نوروز امسال فعال بودند اما پس از آن در موج چهارم تعطیل شدند.

وی با بیان اینکه در مدت کوتاهی قبل از موج پنجم کرونا نیز اماکن تاریخی و گردشگری اصفهان فعال بودند، خاطرنشان کرد: با شدت گرفتن موج پنجم کرونا و قرمز شدن وضعیت استان، فعالیت این اماکن نیز از اواسط تیر امسال  متوقف شد.

امیری با اشاره به اینکه حدود ۵۰۰ بنا و مکان تاریخی و گردشگری زیر پوشش اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان قرار دارد، تصریح کرد: تعطیلی این اماکن به درآمدهای این اداره خسارت زیادی وارد کرد.

وی با بیان اینکه واحدهای خدمات رسان مانند هتل ها در این مدت با ۵۰ درصد ظرفیت فعال بود، گفت: بناهای تاریخی و محوطه‌های گردشگری زیر نظر این اداره کل از ۲۸ شهریور بازگشایی شد.

استان اصفهان با پنج میلیون نفر جمعیت به‌عنوان قطب گردشگری جهان و ایران، بیش از ۲۲ هزار بنا و اثر تاریخی شناسایی شده دارد که از میان آنها افزون بر یک‌هزار و ۸۰۰ اثر ثبت ملی شدند.

هفت اثر از آثار تاریخی اصفهان به نام‌های میدان امام(نقش جهان)، کاخ چهلستون، باغ فین کاشان و مسجد جامع و سه قنات به نام‌های وزوان، مزدآباد و مون به ثبت جهانی رسیده و کانون توجه گردشگران داخلی و خارجی است.

 با عبور بیشتر مناطق کشور از قله موج پنجم و کاهشی شدن روند بستری، اصفهان از ۲۷ شهریور از وضعیت قرمز کرونا خارج شد و در وضعیت نارنجی (پر خطر) یا زرد (خطر متوسط) قرار گرفت.

بر اساس آخرین رنگ‌بندی همه‌گیری کووید-۱۹ در زمان حاضر هیچ شهری در استان اصفهان در وضعیت قرمز قرار ندارد و از ۲۸ شهرستان، فقط ۲ شهرستان خور و بیابانک و بویین میاندشت در وضعیت زرد (خطر متوسط) و سایر مناطق در وضعیت نارنجی ( پر خطر) قرار دارند.

تشکیل کمیته تشخیص نفایس ملی و منحصر به فرد

مرکز پژوهش های مجلس با بررسی  آسیب شناسی جایگاه نفایس ملی و منحصر به فرد در نظام قانون گذاری پیشنهاد کرد کمیته ای برای تشخیص نفایس تشکیل شود.

مهر - معاونت مطالعات مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی به آسیب شناسی جایگاه نفایس ملی و منحصربه فرد در نظام قانون گذاری پرداخت. در این گزارش آمده است طبق اصل ۸۳ قانون اساسی بناها و اموال دولتی که از نفایس ملی باشد قابل انتقال به غیر نیست مگر با تصویب مجلس. آن هم در صورتی که از نفایس منحصر به فرد نباشد. این اصل در واقع در واکنش به نقل و انتقالات بی قاعده اشیای نفیس و با ارزش کشور در دوران رژیم سابق به سایر کشورها طرح شد. هر چند این جابجایی اموال در هر گوشه دنیا نمایشی از فرهنگ و هنر ایران اسلامی است اما خروج بی قاعده و بی اصول شکلی از به یغما رفتن و سوداگری اموال عمومی است. بنابراین طرح شدن چنین اصلی در قانون اساسی میزان اهمیت و لزوم توجه به میراث فرهنگی را متذکر می‌شود.

نکته مبهمی که در سال‌های اخیر خود را نشان داده عدم تعریف دقیق نفیسه ملی و نفیسه منحصر به فرد است. بررسی گفتگوها و موضوعات مطرح شده از سوی تصویب کنندگان قانون اساسی راهگشاست اما از قوانین و مقررات عادی انتظار می‌رود به شفافیت و کاربردی شدن مبانی مدنظر قانون اساسی بیفزاید. متأسفانه در هیچ قانون بالادستی و عادی تعاریف، مؤلفه‌ها و معیارهای شناسایی نفیسه ملی تشریح نشده و مساله مذکور بدون چارچوب نظری و مبتنی بر نظر کارشناسی که غیرقابل تغییر است، تبیین شده است. تشکیل کمیته‌های مختلف در سازمان و وزارتخانه مرتبط با میراث فرهنگی در دهه‌های اخیر و تصمیمات و اظهارنظرهای ثبت شده از مدیران و کارشناسان این حیطه اسنادی است که تعیین کننده یک شکاف قانونی هستند. از سوی دیگر این اصل از قانون اساسی در مورد اموال دولتی صحبت کرده اما به نظر در مورد بخش دیگری از نفایس ملی که در اختیار افراد یا سازمان‌های غیردولتی هستند ضوابط دیگری باید حاکم باشد که در این اصل مورد اشاره واقع نشده است. در حالی که این دسته از نفایس ملی از حیث ارزش تاریخی، فرهنگی و ملی به گونه‌ای هستند که باید قانون گذاری مناسبی در مورد حفظ آنها انجام شود.

در این گزارش با استفاده از مستندات مذاکرات اصل ۸۳ قانون اساسی نظرات کارشناسان و قوانین مربوطه بررسی شده است. با بررسی نظر نمایندگان مجلس مشخص است که نفیسه ملی باید دارای جلوه برجسته ای از فرهنگ باشد و تکیه صرف به تاریخ اثر، منحصر بودن یا ساخت و سازه اثر کفایت نمی‌کند.

بنابراین نفایس ملی باید در ایران نگهداری شوند و در مواردی خاص که منحصر به فرد نیستند و نمونه‌های مشابهی از آنها وجود دارد با تصویب مجلس برای نمایش فرهنگی ایرانی امکان انتقال آن به سایر کشورها وجود دارد.

در بخش دیگری از این گزارش قوانین مرتبط با اصل ۸۳ قانون اساسی بررسی شده است. در اینجا نیز آمده است عدم شفاف سازی قانونگذار در مورد مفهوم نفایس ملی، عدم مشخص کردن معیارهای لازم برای شناسایی نفایس ملی، نامشخص بودن رویکرد حمایتی از مالکان خصوصی نفایس ملی و تعدد واژه‌های استفاده شده در مورد میراث فرهنگی یک شکاف به نظر می‌رسد.

در بخش‌های دیگری از این گزارش به ارتباط اصل ۸۳ با قوه مقننه و قوه مجریه پرداخته شده است. بر اساس این گزارش مشخص است اصل ۸۳ قانون اساسی بدون تعریف، توسعه و تفسیر باقی مانده است و باید حداقل سه اقدام اساسی توسط قانونگذار تعریف شود.

یک آنکه تعریف مشخصی از نفایس ملی و منحصر به فرد وجود ندارد و باید این تعریف مشخص و مصوب شود. مرجع تشخیص قابلیت انتقال یک نفیسه ملی باید مجلس باشد. همچنین معیارها و شاخص‌های شناسایی آن باید توسط قانونگذار تبیین شود.

دوم آنکه برای مدیریت و حفظ نفایس ملی و منحصر به فرد که در اختیار دولت قرار ندارند ساز و کارهای مشخصی در قانون تدوین شود.

سوم آنکه تغییر در قانون آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی برای استفاده از ظرفیت‌های اصل ۸۳ قانون اساسی لازم است.

همچنین لازم است کمیته‌ای مستقل به عنوان کمیته نفایس ملی فعال شود که دارای ماهیت فرادستگاهی باشد. وزارت میراث فرهنگی همچنین مکلف است شش ماه پس از تشکیل کمیته نفایس گزارشی از همه نفایس ملی و نفایس ملی منحصر به فرد احتمالی که در اختیار دولت و غیر دولت است تهیه و در اختیار کمیته قرار دهد.

کمیته نفایس ملی وظیفه دارد در مورد نفیسه بودن یا منحصر بودن بناها و اموال دولتی و غیردولتی اظهار نظر کند و به عنوان مرجع اصلی، فهرست نهایی نفایس ملی را اعلام و پس از تصویب در اختیار مجلس و رسانه‌ها قرار دهد. ‌

معاون میراث فرهنگی کشور منصوب شد

علی دارابی به عنوان قائم‌ مقام وزیر و معاون میراث‌ فرهنگی وزارت میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌ دستی منصوب شد.

به گزارش انجمن نیوز طی حکمی از سوی عزت الله ضرغامی، علی دارابی به عنوان قائم مقام و معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری منصوب شد.

وظایف محوله به وی به شرح زیر است:

سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در خصوص حفظ، مرمت، احیا، ساماندهی و مدیریت بناها، مجموعه بناها، محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی کشور و نظارت بر اجرای طرح‌ها و برنامه‌های مربوط

تدوین ضوابط و دستورالعمل‌های لازم در خصوص حفاظت، نگهداری، مرمت و احیا میراث فرهنگی غیرمنقول، اموال و اشیا تاریخی و نظارت بر حسن اجرای آنها در سطح کشور

برنامه‌ریزی به منظور شناسایی آثار و بافت‌های ارزشمند فرهنگی–تاریخی و پیشنهاد ثبت آنها در فهرست آثار ملی

بررسی ارزش و قابلیت آثار تاریخی غیر منقول، اموال فرهنگی–تاریخی، میراث معنوی و انجام اقدامات لازم برای ثبت آنها در فهرست جهانی

بررسی و پیشنهاد حریم محوطه‌ها، تپه‌ها، بناها و بافت‌های تاریخی و انجام اقدامات لازم برای تصویب آنها

بررسی طرح‌های اضطراری به منظور حفاظت، استحکام بخشی، ساماندهی، مرمت و احیا آثار تاریخی غیرمنقول و نظارت بر اجرای طرح‌های مذکور

ساماندهی اموال منقول تاریخی و تهیه شناسنامه فنی و فهرست مورد نیاز برای آنها

شناسایی و مستندسازی آثار تاریخی–فرهنگی موجود در محدوده جغرافیایی اجرای کلیه طرح‌های عمرانی و اعلام نظر تخصصی در خصوص طرح‌های مذکور از دیدگاه میراث فرهنگی کشور

بررسی و مطالعه به منظور توسعه پایگاه‌های میراث فرهنگی در آثار تاریخی مهم کشور و نظارت بر فعالیت و عملیات پایگاه‌های موجود

دارابی سیاستمدار و پژوهشگر ایرانی است او عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما و محقق در حوزه ارتباطات و انقلاب اسلامی بوده و امروز در سالن اجتماعات وزارت میراث فرهنگی به عنوان معاون کنونی وزارت میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران معرفی شد.

با فراخوانی کارشناسان آگاه از آنان مشاوره بگیرید

تهران- در نامه ای ، جامعه باستان‌شناسی ایران به وزیر میراث فرهنگی آورده است: کارشناسان آگاه و بادانشی که عموماً سرخورده از شرایط تلخ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور هستند را بخوانید، از آنان مشاوره بگیرید.

به گزارش ایرنا در ابتدای این نامه آمده است: بدرستی اشاره کردید، میراث فرهنگی به مثابه عاملی برای تقویت هویت ملّی است و تاکنون وزارت، حیات خلوت دولت­‌ها بوده و زخم‌­خورده از تصمیمات کارشناسی نشده و سلیقه­ های مدیرانی سیاسی است که به اشتباه به این حریم و حدود گام نهادند. شما بخشی از مشکلات و آسیب­‌های این وزارتخانه را بدرستی بیان کردید، شنیدیم و ما را بر این باور رساندید که هم خود تا حدّی به آنچه مأموریت یافته ­اید، آگاهی دارید و هم ما می­توانیم در این حوزه از دغدغه­‌ها و مشکلات موجود سخن بگوییم و برای برون رفت، راهی بیابیم.

در بخش دیگر آورده شده است: جناب آقای ضرغامی، شما با پیشینه‌ه­ای کاری در حوزه فرهنگ، امروزه به رسالتی تاریخی مأمور شده‌­اید. نگاهبانی و معرفی سرمایه­‌های فرهنگی یک ملّت فرصتی ارزشمند و امروزه در اختیار شماست تا با قدرشناسی، آگاهی، برنامه و تدبیر به آن بپردازید. در برنامه و سخنان شما جای خالی توجه به میراث فرهنگی و برنامه­ای مدوّن برای پژوهش و حفاظت از آثار تاریخی آشکارا دیده می‌­شود. از شما تقاضا می‌­شود کارشناسان آگاه و بادانشی که عموماً سرخورده از شرایط تلخ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور هستند را بخوانید، از آنان مشاوره بگیرید، برنامه و کار بخواهید و مدعیان بی­مایه کارشناسی و مدیریت را از که احتمالاً چون همیشه، همه­‌جا حاضرند، از محیط مدیریتی و تصمیم­گیری خود دور کنید ورنه تغییری حاصل نخواهد شد.

جامعه باستان‌شناسی در این نامه آورده است:‌ تغییر الزاماً نیازمند برنامه و نیروی کاردان است و شعار دادن تاریخ انقضا دارد.تقاضا داریم از تصمیم‌­های کارشناسی نشده و شتاب­زده بپرهیزید و در پی تدوین برنامه­ای جامع باشید که بتواند چشم­‌انداز آینده میراث فرهنگی و تمدنی ایران را تامین کند. این خیر شما و صلاح مملکت است. چنانچه کارشناسانی آگاه به تاریخ و فرهنگ در کنار شما می­بودند، احتمالاً آن اشتباه روایی در صحن علنی مجلس اتفاق نمی­افتاد.

در بخشی از این نامه درباره گردشگری آورده شده است: جناب آقای ضرغامی، پایه و بنیان گردشگری کشور، میراث فرهنگی و طبیعی است و جنس گردشگر ایران عمدتاً فرهنگی و تاریخی است. از شما که به ارزش و جایگاه فرهنگ و میراث فرهنگی آگاهید، توقع می­رود توازنی ماندگار و شدنی میان پیکرۀ وزارتخانه پدید آوردید تا چون گذشته، از این بی­توازنی رنج نبرد. تاکنون برخی این بی­توازنی را بهانه­ای برای نپرداختن به هر کدام از اجزاء این پیکر کرده­اند.

در نامه جامعه باستان‌شناسی آمده است: جناب آقای ضرغامی، نیک می‌­دانید میراث فرهنگی تنها تپه­‌های باستانی، بناهای تاریخی و اشیاء موزه­ای نیست. میراث ناملموس، آیین­‌ها و مناسک، تجربه­‌های مدیریتی و حکمرانی، متفکران و دانشمندان، الگوهای رفتاری و زیستی، هنرها و بسیار تا بسیار عناصر فرهنگی دیگر همگی در شمول میراث تمدنی، فکری و رفتاری نیاکان ما هستند. انتظار ما این است که نگاه شما به میراث فرهنگی به سبب جایگاهی که بر آن ایستاده­اید دقیق‌­تر و جامع­تر باشد و با بهره‌­گیری از رای و نظر صاحب­نظران و کارشناسان این حوزه برای آسیب­‌های فرهنگی و غیرفرهنگی کشور راه­ حل‌­هایی بیابید.

در این نامه امده است:‌ جناب آقای ضرغامی، مواریث فرهنگی و تمدنی کشور در دهه ­های گذشته از وجود نهادهای موازی به شدت آسیب دیده است. کم نیستند بناهای تاریخی که در اختیار وزارتخانه­‌ها و نهادهایی چون سازمان اوقاف، بانک­ها، نهادهای نظامی، قضائی، دانشگاه­‌ها و نظایر اینها هستند و کمترین نظارتی از سوی وزارتخانه بر آنها نمی­‌شود. فرصت‌­های آزمون و خطا در این حوزه به سر آمده است و ضرورت دارد تولیت مواریث فرهنگی کشور به گونه‌­ای ساماندهی شود که چابک، یکپارچه و کارآمد شود و این مهم همت چون شما را می­‌طلبد.

امید می ­رود، برخلاف آنچه گذشتگان در این حوزه کردند و به سخن و نگاه کارشناسان و صاحب­نظران پشت پا زدند، به نظرات­شان وقعی بنهید، آنان را فرا بخوانید و برای روزهای بهتر مواریث فرهنگی کشور جریانی قدرتمند و پایدار پدید آورید.

سایت موزه فضای باز در محوطه تاریخی ریوی مانه و سملقان ایجاد می‌شود

سرپرست اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان شمالی با بیان اینکه تا کنون هشت فصل فعالیت‌های باستان‌شناسی در ریوی انجام شده است، گفت: «ایجاد سایت موزه فضای باز برای رشد صنعت گردشگری استان از جمله اهداف ما برای آینده این محوطه تاریخی است.»

به‌گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان خراسان شمالی، علی مستوفیان روز یکشنبه ۲۸ شهریورماه ۱۴۰۰ اظهار کرد: «اهمیت محوطه ریوی در این است که وسعت آن در دوران هخامنشی به بیش از ۱۱۰ هکتار رسیده و به نظر می‌­رسد یکی از شهرهای مهم دوران هخامنشی در شمال شرق کشور بوده است.»

سرپرست اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان شمالی افزود: «تا کنون هشت فصل فعالیت‌های باستان‌شناسی در محوطه تاریخی ریوی انجام شده که دو فصل آن توسط کارشناسان اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان بود و شش فصل آن به‌صورت مشترک با همکاری موسسه باستان‌شناسی آلمان انجام شد.»

مستوفیان تصریح کرد: «در روند این کاوش‌ها، نتایج چشمگیری از وجود یک محوطه تاریخی بزرگ به دست آمد که از حدود ۹۰۰ سال پیش از میلاد تا اواخر دوران ساسانی، حدود ۱۵۰۰ سال تداوم استقراری داشته است.»

او عنوان کرد: «شناسایی و معرفی فرهنگ­‌های تاریخی منطقه شمال شرق کشور، سامان‌دهی و ایجاد سایت موزه فضای باز در محوطه تاریخی ریوی در راستای رشد صنعت گردشگری استان، فراهم آوردن زمینه مناسب برای تعاملات بین‌المللی علمی و فرهنگی و... از جمله اهداف فعالیت‌های باستان‌شناسی در محوطه تاریخی ریوی است.»

او گفت: «ریوی یکی از مهم‌ترین محوطه‌های دوران تاریخی شمال شرق کشور است که پژوهش‌های باستان‌شناسی هدفمند در آن می‌تواند موجب ارتقاء شناخت ما از هویت تاریخی منطقه و رشد صنعت گردشگری در استان شود.»

نگاهی اجمالی به محموطه های باستانی ایران -  ۱۹ - گودین‌تپه

سیامک صحافی*

تپه های باستانی ایران، گنجینه هایی هستند که بسیاری از کشورهای دیگر حسرت داشتن آن ها را می خورند. با کاوش، حفاری و مطالعه این تپه ها به تاریخ و تمدن و نحوه زندگی اجدادمان در هزاران سال قبل پی خواهیم برد و می توانیم آن ها را برای فرزندانمان در آینده حفظ کنیم. این تپه ها، در گذشته تپه نبوده اند! آن ها یا بخشی از یک شهر بزرگ و پر رونق، یک روستای تاریخی و یا قلعه و زیگوراتی باستانی بوده اند که امروزه با گذشت زمان به این شکل در آمده اند. مطالعه این تپه ها بهترین راه برای شناخت آداب و رسوم، هنر و باورهای معنوی مردمان دوران های گذشته است. یکی از این تپه های باستانی، که از قضا از مهم ترین آن ها نیز هست، گودین تپه کرمانشاه نام دارد.

یکی از کهن ترین مناطق استان کرمانشاه، تپه باستانی گودین تپه، در شهرستان کنگاور است. این تپه که در بخش های شمالی دره کنگاور و در حدود یک کیلومتری روستایی به همین نام قرار گرفته است، در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ شمسی) و در طی یک عملیات شناسایی زمین کشف شد. گودین تپه در شمال شرقی رودخانه گاماسیاب واقع شده، شاید وجود همین رودخانه، باعث ایجاد این محوطه باستانی در هزاران سال قبل شده است. برای اولین بار در سال ۱۹۶۵ میلادی، یک تیم حرفه ای باستان شناسی با رهبری فردی به نام “کایلر یانگ” به کرمانشاه سفر کردند تا این تپه را مورد کاوش و مطالعه قرار دهند.

پس از این حفاری ها، هفت دوره تاریخی برای گودین تپه در نظر گرفته شد. دوره هایی که قدیمی ترینشان به بیش از هفت هزار سال قبل باز می گردد. مساحت این تپه حدود ۱۴ هکتار است و از سطح زمین های مجاور حدود ۳۰ متر ارتفاع دارد. از قدیمی ترین لایه این تپه، آثار زیادی بدست آمده اند. بقایای دیوارهایی خشتی و گاهی سنگی از خانه های آن دوران از آن جمله اند. سفالینه های کشف شده از گودین تپه کرمانشاه، امروزه در موزه های سراسر کشور نگه داری می شوند. این سفال ها توسط باستان شناسان به دو دسته سفال های خشن و سفال های ظریف تقسیم شده اند. سفال های خشن معمولا در درجه حرارت کم پخته می شدند و نقش و نگار گیاهی داشتند، در حالی که سفال های ظریف نقش و نگار کمتری داشتند و در درجه حرارت بالا پخته می شدند.

باستان شناسان همچنین از لایه های پنجم و ششم این تپه تاریخی، بقایای دیوارهای یک قلعه را کشف کردند که از چند اتاق تشکیل شده بود. بر گرد این دژ، برج‌ها و دیوارهایی با شکاف‌هایی برای تیراندازی قرار گرفته بودند. تأثیر گذارترین اتاق، سالن تختگاه بود با پنج ردیف شش ستونه که قصر کوروش در پاسارگاد را از روی آن ساختند. در آن یک تخت شاهانه، یک آتشدان و نیمکت‌هایی در دور دیوارها قرار داشت. تالار ستون دار کوچک‌تری با نیمکت‌هایی در کنار دیوارها نیز وجود داشت. مخزن‌ها یا انباری‌های چندی در جانب شرقی قرار گرفته بودند. برای رفتن به طبقهٔ بالاتر راه پله وجود داشت. قدیمی‌ترین شواهد شیمیایی بدست آمده از ساخت آبجو متعلق به حدود ۳۱۰۰ تا ۳۵۰۰ پ. م در این شهر است.همچنین، کشف بقایای به جا مانده بر روی سفال‌های منطقه گودین‌تپه و تپه حاجی فیروز اثبات نموده که از ۳۱۰۰ تا ۲۹۰۰ پیش از میلاد آبجو و شراب در این مناطق فرآوری می‌گردیده است از یکی از این اتاق ها، چهل و سه لوح گلی ارزشمند کشف شدند. پس از اینکه دانشمندان این الواح را مورد مطالعه خود قرار دادند، مشخص شد که گودین تپه کرمانشاه حدود ۵ هزار سال قبل، بازاری بوده که کالاهای شوش در آن فروخته می شده است. از لایه های چهارم، سوم، دوم و اول این مجموعه هم آثار تاریخی گرانبهایی بدست آمدند. مطالعه لایه دوم گودین تپه کرمانشاه مشخص کرد که در دوران مادها، حاکمی در یک قلعه در این مکان حکومت می کرده است. این قلعه مادی از خشت ساخته شده و درون آن تالاری بزرگ و ستون دار هم دیده می شود. دوره مادها را می توان آخرین دوره و لایه ای دانست که در این مکان کشف شده است.

* کارشناس گردشگری و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان

امضای تفاهم‌نامه فی‌مابین یگان حفاظت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و پلیس آگاهی

تفاهم‌نامه همکاری فی‌مابین یگان حفاظت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و پلیس آگاهی نیروی انتظامی به‌منظور همکاری بیشتر و بهره‌مندی از ظرفیت‌های مشارکتی طرفین روز سه‌شنبه ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۰ به امضا رسید.

به‌گزارش روابط‌عمومی یگان حفاظت میراث‌فرهنگی، سردار حسن مهری فرمانده یگان حفاظت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی  روز سه‌شنبه ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۰ با سردار قنبری رئیس پلیس آگاهی ناجا دیدار کرد.

این دیدار در راستای تعامل و همکاری فی‌مابین یگان حفاظت میراث‌فرهنگی و پلیس آگاهی ناجا به‌منظور همکاری‌های بیشتر و بهره‌مندی از ظرفیت‌های مشارکتی، تقویت همگرایی و هم‌سویی در اعتلای فرهنگ حفظ و نگهداری از دارایی‌های ملی، تعامل در هم‌پوشانی وظایف و تبادل تجربیات مورد نظر در مأموریت‌های مشابه انجام شد و در حاشیه این دیدار تفاهم‌نامه همکاری فی‌مابین یگان حفاظت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و پلیس آگاهی نیروی انتظامی به امضا رسید.

این تفاهم‌نامه در چهار ماده منعقد شده است و شامل تبادل اطلاعات مجرمان در حوزه میراث‌فرهنگی، پیگیری پرونده‌های مشترک پس از هماهنگی با مقام قضایی در جرائم باندی و سازمان‌یافته کلان برضد میراث‌فرهنگی کشور، آموزش‌های تخصصی در رابطه با تحقیق و کشف جرائم و روانشناسی مجرمان، ابلاغ همکاری به روسای پلیس آگاهی سراسر کشور با یگان حفاظت میراث‌فرهنگی، اطلاع‌رسانی در خصوص صنایع‌دستی قاچاق، بدل‌اندازی عتیقه‌جات یا عرضه اشیای فرهنگی تاریخی مسروقه در حراجی‌های خارج از کشور که به روش‌های مختلف از مجامع بین‌الملل دریافت می‌شود، است.

در پایان این دیدار و امضای تفاهم‌نامه، رئیس پلیس آگاهی ناجا از موزه‌های مجموعه فرهنگی‌تاریخی سعدآباد بازدید کرد.

تل باکون، گسترده‌ترین کاوش یک محوطه پیش‌ازتاریخی فارس

 

فضل‌الله حبیبی *

محوطه باستانی تل باکون در ۱/۵ کیلومتری جنوب تخت جمشید واقع‌شده است. تپه کوچک باکون الف به ابعاد تقریبی ۲۰۰×۱۰۰ متر و ارتفاع ۴ متر است و تل باکون ب در جنوب تل باکون الف دارای دو نهشته فرهنگی متمایز، به نام‌های باکون ب ۱ و ب ۲ است.

این محوطه ابتدا توسط ارنست هرتسفلد در سال ۱۹۲۸ به‌عنوان بخشی از پروژه تخت جمشید مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو کاوش شد و از آن زمان به‌عنوان کانون توجه باقی‌مانده است. 

هرتسفلد تشابهات زیادی بین سفال‌های سطحی تل باکون الف و محوطه‌های پیش‌ازتاریخ سامرا در بین‌النهرین که خود او نیز آن‌ها را حفاری کرده بود، مشاهده کرد. می‌توان گفت که هرتسفلد، اولین شخص در جهت کشف پیش‌ازتاریخ حوضه رودخانه کر است. 

ارنست هرتسفلد از آن زمان که سفال‌های پیش‌ازتاریخ فراوانی در سطح این تپه‌ها پیدا شد، تصمیم به حفاری آزمایشی در تپه غربی، تل باکون الف گرفت. بعد از هرتسفلد، لانگسدورف و مک کان بیشترین کاوش‌ها را در سال ۱۹۳۲ از سوی مؤسسه شرق‌شناسی و چاپ مجلات بعدOIP، (جامع‌ترین انتشارات در مورد محوطه) را رهبری کردند چندین ترانشه کوچک توسط مک کان و اشمیت در سال ۱۹۳۷ حفاری شدند لانگسدروف و مک‌کان تل باکون الف را نیز در سال ۱۹۳۲ کاوش کردند در این فصل تنها بخش شمالی تپه (بلندترین بخش) تا خاک بکر کاوش شد در اینجا مجموعه‌ای از خانه‌ها، کوچه‌ها، فضاهای باز و ساختارهای دیگر آشکار شد. 

نتایج کاوش این فصل به شماره ۵۹ در سری انتشارات موسسه شرق‌شناسی در سال ۱۹۴۲ منتشر شد. 

لانگسدروف و مک‌کان قصد داشتند تا آنجا که ممکن است سطح بیشتری از تل باکون الف را کاوش کنند؛ اما این کار تا سال ۱۹۳۷ که اریک اشمیت به‌جای هرتسفلد سرپرست پروژه تخت جمشید شد، به تعویق افتاد.

فعالیت باستان‌شناسان ژاپنی با کاوش ترانشه‌های کوچکی در تل باکون الف و ب در سال ۱۹۵۶ آغاز شد. 

سرانجام عباس علیزاده سه ترانشه کوچک را در سال ۲۰۰۴ به‌عنوان بخشی از پروژه مشترک موسسه شرق‌شناسی و سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران کاوش کرد. درنتیجه این پژوهش‌ها، تل باکون الف، گسترده‌ترین حفاری یک محوطه پیش‌ازتاریخی در فارس رادار است. 

تل باکون، منبع اصلی اطلاعات درباره کهن‌ترین شواهد عینی از نهادهای حکومتی است که بعداً در مراکز شهری بزرگ اواخر هزاره چهارم ق. م دیده می‌شود. تا پیش از پژوهش‌های عباس علیزاده، فرهنگ باکون الف بیش از هر چیزی با سفال‌های منقوش پرکار و دست‌ساز آن شناخته می‌شد. 

اما شواهد و مدارک به‌دست‌آمده از آن درباره فلز گری، بازرگانی فرا منطقه‌ای، تخصصی شدن پیشه‌ها، معماری طراحی‌شده، مجزا بودن بخش‌های اداری، مسکونی و صنعتی از یکدیگر و مهم‌تر از همه؛ استفاده از مهروموم گِلی، به‌ویژه قفل‌های گلی در پژوهش‌های مرتبط با توسعه نهادهای حکومتی اولیه نادیده گرفته‌شده بود، نام باکون برای طبقه‌بندی استقرارهای دیگر فارس که به هزاره پنجم پ. م تاریخ‌گذاری می‌شوند و سفال‌های شاخص نخودی منقوش باکون، استفاده‌شده است. درنتیجه، محوطه باکون، دید اصلی برای آنچه ما شکل‌گیری جوامع پیش حکومتی در ارتفاعات تلقی کرده‌ایم؛ شده است و ما روزبه‌روز بیشتر از بافت ناحیه‌ای که تل باکون الف در آن قرار داشت، آگاه می‌شویم. 

در تل باکون ب در نهشته‌های زیری، یعنی باکون ب ۱، بقایای معماری به دست نیامد؛ اما متشکل از لایه‌های خاکستری و دورریز همراه با سفال قرمز خشن بود این نهشته به حدود ۵۰۰۰ ق. م. تاریخ‌گذاری شده است. 

نهشته‌های بالایی، یعنی باکون ب ۲ حدود ۴۵۰۰ ق. م نیز بدون بقایای معماری، اما شامل مخلوطی از سفال نخودی منقوش و سفال قرمز خشن باکون ب ۱ بود. اگر لایه‌های باکون ب ۲ در اصل دارای بقایای معماری بوده، این بقایا

شاید توسط تعدادی گور دوره اسامی که تا عمق ۵/۱ متری از سطح تپه شده، نابودشده‌اند. نتایج کاوش تل باکون ب هیچ‌گاه منتشر نشد، چون کشتی حامل مواد فرهنگی به‌دست‌آمده از آن در حین سفر به‌سوی آمریکا توسط زیردریایی‌های آلمانی غرق شد. 

محوطه باستانی تل باکون الف تنها محوطه‌ای از دوره پیش‌ازتاریخ در فارس مربوط به دوره روستانشینی پیشرفته است؛ که در اندازه بسیار بزرگ کاوش شده است. درنتیجه این کاوش‌ها مشخص شد که فضاهای معماری از یکدیگر تفکیک‌شده بودند. بخش جنوبی محوطه به فعالیت‌های کارگاهی و افراد با رتبه‌بندی بالاتر اجتماعی در سوی شمالی محوطه متمرکز بودند وجود رتبه‌بندی در استقرار باکون الف تنها محدود به مورد بالا نمی‌شد. 

شمار زیادی مهر و مهم‌تر از همه، قفل‌های گلی در سوی شمالی محوطه یافت شدند که نشان می‌داد، باکون، مکانی مرکزی برای کنترل مبادلات منطقه‌ای به شمار می‌آمد. موضوعی که تاکنون از هیچ‌یک از محوطه‌های هم‌زمان در منطقه فارس گزارش نشده است. البته این موضوع به حجم بسیار بزرگ کاوش این محوطه (تقریباً ۳۲۰۰ مترمربع) نیز مرتبط است. 

اما به هر ترتیب باوجود به دست آمدن شماری مهر از محوطه‌های مختلف هزاره پنجم پیش از میلاد فارس، قفل‌های گلی تاکنون از این محوطه‌ها گزارش نشده‌اند. 

ازآنجاکه اولین بار سفال‌های باکون از این محوطه شناسایی‌شده، نام دوره فرهنگی پیش‌ازتاریخ فارس را به خود اختصاص داد. دوره باکون در باستان‌شناسی پیش‌ازتاریخ فارس به سه دوره کوتاه‌تر تقسیم‌شده که هنوز مرز این سه دوره به‌طور کامل مشخص نیست. دایسون و وویت، بر اساس نوع نقوش به‌کاررفته در سفال‌های این دوره، سه زیر دوره قدیم، میانه و جدید را پیشنهاد کردند. 

سپس سامنر با استفاده از داده‌های سطحی، محوطه‌هایی که دارای استقرار باکونی بودند را به سه دوره کوتاه‌تر تقسیم کرد: 

باکون قدیم، شامل استقرارهایی بودند که سفال‌های شمس‌آباد و باکون داشتند؛ باکون میانی شامل دو گروه بود: گروه اول، محوطه‌هایی بودند که فقط سفال باکونی داشتند و سفال شمس‌آباد و لپویی در آن‌ها دیده نمی‌شد، گروه دوم، محوطه‌هایی بودند که سفال شمس‌آباد، باکون و لپویی را داشتند که این محوطه‌ها در زمره باکون قدیم و جدید نیز قرارگرفته‌اند؛ باکون جدید هم شامل محوطه‌هایی بود که فقط سفال‌های باکون و لپویی داشتند. 

بررسی‌ها درزمینه گاه نگاری مطلق دوره باکون در فارس اندک بوده و محدود به تاریخ‌گذاری‌های علیزاده از محوطه‌های دره رود کر و پروژه ممسنی در تل نورآباد است. به‌طورکلی مدارک موجود از توالی دوره باکون در ممسنی، تاریخی تقریبی از ۴۸۰۰ تا ۴۰۰۰ ق. م را ارائه می‌دهد. 

از شاخصه‌های مهم فرهنگ باکون ظروف منقوش باکون الف یا باکون جدید است که به‌طور ماهرانه‌ای با طرح‌های هندسی و تصاویر نمایشی تزیین یافته‌اند که اغلب تمام بخش‌های ظروف را پوشانده است و گاهی دارای طرح‌های منفی هستند. این ظروف در برخی مورد دارای بدنه نازک هستند. 

و تقریباً تمام ظروف این‌گونه، از گل رس ریزدانه‌ای نخودی رنگی ساخته‌شده که شاموت قابل مشخصی در آن دیده نمی‌شود. سفال دوره باکون الف دارای سطحی به رنگ نخودی بوده، ولی از نخودی مایل به زرد/ کرمی تا نخودی مایل به صورتی و گاهی حتی قرمز روشن متغیر است. بیشتر ظروف بارنگ قهوه‌ای نقش شده‌اند، اما رنگ‌های قهوه‌ای مایل به قرمز، خرمایی و حتی بنفش روشن نیز ممکن است به‌کاررفته باشد. نقوش بکار گرفته‌شده در این سفال‌ها شامل: نقوش هندسی پیچیده، گیاهی، حیوانی و انسانی است، نقوش حیوانی و انسانی این دوره کاملاً انتزاعی است.

* کارشناس ارشد باستان‌شناسی

نگاهی اجمالی به محموطه های باستانی ایران - ۱۷ - تپه سیلک

سیامک صحافی*

محوطه باستانی سیَلْک در پهلوی جنوب غربی کاشان و در سمت راست جاده کاشان به فین قرار دارد و از دو تپهٔ شمالی و جنوبی که در فاصله ۶۰۰ متری یک‌دیگر قرار دارند و دو گورستان تشکیل شده‌است . 

تپه سیلک در حقیقت ویرانه‌های قدیمی‌ترین زیگورات جهان و نیایشگاه مردمان باستانی ایران بوده که از گِل رس و سفال ساخته شده‌است. این مجموعهٔ تاریخی تا سال ۱۳۱۰ خورشیدی شناسایی نشده بود و در میان مردم کاشان به شهر نفرین شده معروف بود.بعد از انتقال شماری از آثار به موزه لوور فرانسه، کارشناسان این موزه متوجه دیرینگی این آثار شدند و رومن گیرشمن به ایران فرستاده شد و با همکاری آندره گدار فرانسوی که مدیر موزه ملی ایران بود توانست به کاوِش در این میدانگاه ادامه دهد

کاوِش‌های اولیه

هیئت باستان‌شناسی به سرپرستی رومن گیرشمن سه فصل کاوش در سال‌های ۱۹۳۳، ۱۹۳۴ و ۱۹۳۷ میلادی بر روی هر دو تپهٔ سیلک و دو گورستان نزدیک به آن انجام دادند و در سال ۱۹۳۸ (۱۳۱۷ خورشیدی) در دو مجلد با عنوان سیلک کاشان به زبان فرانسوی در پاریس چاپ کردند که بعدها به دست انتشارات میراث فرهنگی ایران به فارسی برگردانده شدند. تپه تاریخی سیلک در ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ با شماره ۳۸ در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. سیلک دارای ۲ تپه شمالی و جنوبی است. قدمت قدیمی‌ترین آثار به دست آمده از تپه شمالی به حدود ۷۵۰۰ سال قبل می‌رسد و آخرین آثار یافت‌شده از تپه جنوبی مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش است.

کاوش‌های جدید

در سال ۱۳۸۰ خورشیدی  زنده یاد دکتر صادق ملک شهمیرزادی از سوی سازمان میراث فرهنگی  جهت کاوش به منطقه فرستاده شد. گروه کاوش طی ۵ فصل کاوش که تا سال ۱۳۸۵ ادامه داشت، به نتایج جدیدی دست یافتند که در مجلدهای زیر به انتشار رساندند.

زیگورات سیلک (نتایج فصل اول کاوش)
سفالگران سیلک
نقره‌کاران سیلک
شکارچیان سیلک
در طی کاوش‌های این گروه نیایشگاه سیلک که به زبان اکدی زیگورات نامیده می‌شود، کشف شد این پرستشگاه را رومن گیرشمن (کاشف زیگورات چغازنبیل) نتوانسته‌بود پیدا کند . 

شرح کلی تمدن

* در خرابه‌های تپه باستانی سیلک چند اسکلت انسان و ظروف باستانی پیدا شده‌است که این اشیاء در موزه‌های لوور فرانسه، موزهٔ ملی ایران و موزهٔ باغ فین و موزه‌ای در کنار این مجموعهٔ باستانی قرار داده شده‌است. از نکات دیدنی این منطقه باستانی وجود خرده سفال‌های چند هزار ساله روی زمین و پیرامون این تپه‌ها است.

* پیداشدن دوک‌های ریسندگی و بافندگی نشانی از آشنایی این مردم در هزاره‌های پیش از میلاد از صنعت ریسندگی و بافندگی دارد. همچنین ساکنان این منطقه با ذوب کردن فلزات برای خود وسائل و ابزارهای کار می‌ساختند.

* با کشف کوره ذوب فلزات در بخش جنوبی این تپه، می‌توان شهر سیلک را جزو صنعتی‌ترین شهرهای آن دوران محسوب کرد.

* ساکنین سیلک برای محافظت خود از گرما و سرما در اتاق‌های کوچکی که با شاخ و برگ درختان می‌ساختند به سر می‌بردند و بعدها خانه‌های گِلین نیز بنا نهادند و تحقیقاتی که در محل مزبور انجام گرفته‌است نشان می‌دهد که مردم فلات ایران به امر کشاورزی پرداختند و حیوانات اهلی را نیز پرورش دادند. در خرابه‌های سیلک بقایای استخوان گاو و گوسفند شاهد بارزی بر توجه مردم آنجا به تربیت این‌گونه حیوانات است. در این محل ظروف سفالین قرمز رنگی نیز پیدا کرده‌اند که از لحاظ صنعت نسبت به ظروف پیش تا حدی کامل‌تر به نظر می‌آید و معلوم می‌شود که آن‌ها را در کوره‌های ابتدایی می‌ساختند. چون در همین محل مقداری دوک‌های سنگی و گِلین به دست آورده‌اند تصور می‌رود که مردم آن زمان با صنعت نساجی آشنایی داشته‌اند. در پایان عهد حجر پسین مردم این سامان آلات و ابزار خود را با مس می‌ساختند و کم‌کم این‌گونه ادوات جای ابزار سنگی را که تا آن زمان متداول بود گرفت و به تدریج کنده‌کاری بر استخوان نیز معمول شد و مردان و زنان به زینت‌آلات توجه خاصی نشان دادند و مردگان را در محل سکونت خویش به خاک سپردند.

* در هزاره چهارم پیش از میلاد مردم دشت‌نشین فلات ایران در کار زندگی پیشرفت بیشتری کردند و این پیشرفت در توسعه محل سکونت و توجه به تزیین منازل آن‌ها به خوبی دیده می‌شود، در قریه سیلک نموداری از آن وجود دارد، ساکنین این محل اتاق‌های خود را با اکسیدآهن و مواد دیگر نقاشی می‌کردند و ظروف سفالین ظریف می‌ساختند و تصویر پرندگان و حیوانات وحشی را بر روی آن‌ها با رنگ سیاه منقوش می‌کردند و به تدریج این ظروف شفاف‌تر و شکل آن‌ها منظم‌تر شد، از این‌جا می‌توان حدس زد که مردم آن ناحیه جهت انجام این عمل به اختراع چرخ نائل شده بودن، چرخ آن‌ها تخته باریکی بوده‌است که بر زمین می‌گذاشته‌اند و آن را با دست می‌چرخاندند و به این ترتیب به ظروف خود شکل زیباتری می‌دادند. تاکنون شبیه این‌گونه ظروف در هیچ‌یک از کشورهای آن دوران به دست نیامده است. چنین می‌توان نتیجه گرفت که ایرانیان در این صنعت سرآمد اقوام دیگر بودند و شاید اختراع مزبور ویژه آن‌ها باشد. با آن‌که سنگ در ساختن آلات و ادوات در این عهد به کار می‌رفت فلز نیز بیش از دوره پیش وارد صنعت گردید، مس را با چکش صاف می‌کردند، اما طرز ذوب کردن فلزات را نمی‌دانستند و با مس سنجاق و ظروف ظریف می‌ساختند. چون استخوان‌های نوعی اسب و سگ به دست آمده‌است این توهم حاصل می‌شود که مردم آن دوره از این‌گونه حیوانات در حمل و نقل استفاده می‌کردند و مسلماً توسعه کشاورزی مدیون همین امر بوده‌است. در این دوره تجارت نیز رو به پیشرفت نهاد. اما دادوستد بیش‌تر مربوط به محصولات کشاورزی مانند گندم و جو بود. مسئله دیگر که اهمیت دارد این است که کشت گندم و جو نخستین بار در ایران متداول شد.

* در اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد در سیلک خانه‌های قدیمی از میان رفت و به جای آن خانه‌هایی با در و پنجره کوتاه ساخته شد و در ورودی آن اجاقی مرکب از دو بخش وجود داشت، یکی برای آشپزی و دیگری مخصوص پخت نان. در این دوره غیر از ظروف سفالین بعضی تُنگ‌های کوچک از مرمر که گویا مخصوص نگهداری عطر بود در حفریات سیلک پیدا شده‌است و همچنین مقداری آئینه مسی جهت آرایش به دست آمده‌است. از ویژگی‌های این دوره وجود گوشواره‌هایی از طلا و لاجورد است. الواحی نیز با خط مخصوص پیدا شده‌است که هنوز نتوانسته‌اند آن را بخوانند و همین امر می‌رساند که نفوذ مردم بین‌النهرین پس از رخنه به شوش به سیلک نیز ادامه یافت. طبق تحقیقات دیگر گیرشمن این مسئله محقق شده‌است که مُهرهای استوانه‌ای شکل به جای مُهرهای پیشین با خطی خاص جهت کالایی که از سیلک به نواحی دیگر می‌فرستادند ساخته می‌شد. این مُهرها از گِل رس تهیه می‌شد. سیلک تنها ناحیه‌ای است که پیش از دوران هخامنشی در آن مدرک کَتبی به دست آمده و حدس می‌زنند که این مدرک صورت‌حساب و ارقام مربوط به مالیات یا دادوستد بوده‌است و از اینجا معلوم می‌شود که در هزاره سوم پیش از میلاد در ایران خط متداول بوده و ایرانیان تمدن برگرفته از مردم جنوب‌غربی و شمال‌شرقی را توسعه و به شکلی بهتر به مردم ممالک دیگر یا به همان ممالکی که از آن‌جا گرفته بودند انتقال دادند.

* از ظروف سفالینی که در سیلک به دست آمده‌است تصاویر بز کوهی و اسب و خورشید و همچنین اشکال هندسی فراوان دیده می‌شود و از این اکتشافات نتیجه می‌گیریم که با وجود آنکه آهن و مفرغ در تهیه آلات و ادوات گوناگون به کار می‌رفته‌است صنایع کوزه‌گری و سفال‌سازی رونق خود را حفظ کرده‌است. در این‌گونه اشیاء تصاویر مردانی ملبس به نیم تنه کوتاه و کلاهخودی بر سر مشغول زدوخورد با یکدیگر دیده می‌شود.

گورهای بومیان و مهاجران آریایی

* مردم سیلک گاهگاه مردگان را در نزدیکی اجاق خانه خویش در عمق ۱۵ تا ۲۰ متر دفن می‌کردند و بدنِ آن‌ها را با گِل اُخرا رنگ می‌کردند و برخی آلات و ادوات را با آنها در گور می‌گذاشتند.

* در نیمهٔ اول هزارهٔ نخستینِ پیش از میلاد، گورهای ایرانی وضع بهتری به خود گرفت و بامی برفراز آن با دو شیب متضاد شبیه به شیروانی امروزی تعبیه کردند و مجموعاً جمجمه‌هایی که از این گورها به دست آمده‌است مربوط به مردمی با جمجمه‌های گرد می‌شود. طبق تحقیقات جدید در مزارهای قدیمی سیلک مسلم شده‌است که مردم آن زمان شامل دو طبقه بوده‌اند. نخست طبقه اشراف و درباریان و سپاهیان که همراه جسد آن‌ها اشیای قیمتی بسیار دیده می‌شود، دیگر طبقه دهقانان و روستاییان و پیشه‌وران و شاید بومیان آن سرزمین که گورهای آن‌ها محقر و بدون بام شیب‌دار و دربردارنده اشیایی ساخته شده از مفرغ است.

* برخورد دو قوم ایرانی و بومی را می‌توان در آثار باستانی بازمانده در تپهٔ سیلک کاشان به خوبی دید. در آنجا دو گروه متفاوت با دو نوع آداب و رسوم و فرهنگ متمایز دیده می‌شود. در سیلک نزدیک روستای پیش از تاریخ بومیان آثار یک دژ مستحکم که دارای کاخ و محلهٔ مسکونی و شهر مردگان است، دیده می‌شود. درگذشتگان قوم تازه‌وارد مانند بومیان در زیر اتاق‌های مسکونی بخاک سپرده نشده‌اند. آنان را در شهر مردگان به خاک می‌سپردند و لوازم زندگی آن‌ها را مانند ظرف، سفالینه، کلاه خود، اشیاء زینتی و لوازم مربوط به اسب را همراه آنان در گور می‌گذاشتند. بر روی سفالینه‌ها نقش اسب دیده می‌شود و این نشان آنست که اسب در زندگی آن‌ها اهمیت بسیاری داشته‌است. اندیشهٔ زایش و مرگ یکی از نخستین اندیشه‌های فلسفی ایرانی‌ها بود. آن‌ها مرگ را تولد دیگر می‌دانستند و از اینرو درگذشتگان را به شکلی که کودک در شکم مادر دارد با پاها و دست‌های جمع شده بر روی سینه بخاک سپردند تا بهمان گونه که به این دنیا آمده‌اند به دنیای دیگر وارد شوند. بر روی گور که آن را همچون خانهٔ آخرت می‌پنداشتند سنگ‌ها و الواح گلی به صورت خرپشته و شیروانی مانند گذاشته شده‌است و این ادامهٔ سنت خانه‌سازی آن‌ها در مناطق باران‌خیزی است که از آنجا کوچ کرده‌بودند. این روش بام‌سازی در نخستین گورهای دوران هخامنشی مانند آرامگاه کورش نیز دیده می‌شود و نمودار آن است که این قوم ایرانی پیش از آمدن به فلات ایران چندین سده در نواحی باران خیز ساحل غربی و جنوبی دریای خزر زیسته‌اند و از آن راه به فلات ایران رسیده‌اند.

* کارشناس گردشگری و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان

همکاری ایران و آلمان در برگزاری سمپوزیوم سنگتراشی دوره هخامنشی

-- باستان‌شناس ایرانی و عضو موسسه باستان‌شناسی آلمان گفت: سمپوزیوم آنلاین «سنگتراشی دوره هخامنشی: روشها، تئوریها و تکنیکها» توسط موسسه باستان شناسی آلمان با همکاری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران برگزار می‌شود.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، زهره زهبری با اعلام این خبر گفت: در این راستا، تعداد زیادی از پژوهشگرهای ایرانی و غیرایرانی در حوزه‌های باستان‌شناسی، زبان‌شناسی، مرمت و باستان‌سنجی دعوت شده‌اند که در این برنامه راجع به پژوهش های جدید خود در قالب ۲۴ سخنرانی و طی سه روز سخن بگویند.

او افزود: سنگتراشی از جمله هنرهای بسیار کاربردی در دوره هخامنشی بوده و آثار منقول و غیرمنقول زیادی از جنس سنگ از این دوران به جا مانده است که نشانگر شناخت کافی شمار زیادی از سنگتراشانی است که برای دربار این شاهنشاهی خدمت می کرده‌اند.

عضو موسسه باستان‌شناسی آلمان اظهار کرد: بحث راجع به چگونگی کار با سنگ، ابزارهای به کار رفته، معادن سنگ مورد استفاده، تکنیک های به کارگیری شده در ساخت سازه های سنگی و مباحثی از این قبیل، دهه هاست که مورد پژوهش قرار گرفته است.

زهبری افزود: در این میان پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی، سال ها برای روشن شدن زوایای گوناگون این موضوع کوشش کرده اند ولی با این وجود، تاکنون برنامه سخنرانی منسجمی که تنها «بر هنر سنگتراشی دوره هخامنشی» متمرکز باشد، برگزار نشده بود و همواره این موضوع مهم در کنار سایر مباحث این دوره ارائه شده بود.

 این باستان‌شناس تصریح کرد: بدین منظور، موسسه باستان‌شناسی آلمان، شعبه تهران (DAI Eurasien-Abteilung, Außenstelle Teheran)، با همکاری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری ۲۶ تا ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی سمپوزیوم آنلاینی را به زبان انگلیسی با عنوان «سنگتراشی دوره هخامنشی: روشها، تئوریها و تکنیکها» که مشخصاً بر این موضوع مهم متمرکز است، برگزار خواهد کرد.

گفتنی است، این برنامه توسط یودیت تومالسکی (موسسه باستان شناسی آلمان)، زهره زهبری (موسسه باستان شناسی آلمان) و الکساندر ناگل (دانشگاه نیویورک) و با همکاری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری برنامه‌ریزی شده و مقالات مستخرج از آن پس از برگزاری سمپوزیوم، به زبان انگلیسی در آلمان منتشر خواهد شد.

طرح «شار» را در گردشگری دنبال کردیم

تیموری گفت: طرح «شار» به معنای شناسایی، ارزیابی و رتبه‌بندی جاذبه‌ها، محصولات و مقاصد گردشگری طی دو سال اخیر یکی از مهم‌ترین بسترهای حرکت و سیاست‌گذاری در حوزه گردشگری بوده است.

به گزارش روابط‌عمومی معاونت گردشگری وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ولی تیموری در نشست هم‌اندیشی گردشگری خوراک که امروز با حضور جمعی از فعالان علمی و حرفه‌ای این حوزه در محل سالن خلیج‌فارس معاونت گردشگری برگزار شد؛ گفت: موضوع گردشگری خوراک از چندین جنبه برای توسعه صنعت گردشگری کشور دارای اهمیت است که یکی از مهم‌ترین آنها برداشتن گامی دیگر به سوی تحقق هدف و سیاست کلی این حوزه یعنی تنوع‌بخشی محصولات و توزیع سفر به شمار می‌آید تا طبق این موضوع، گردشگری خوراک خود به عنوان جاذبه‌ای جدید سبب هدایت گردشگران به سوی مقاصد متنوع و کمتر شناخته شده شود.

تیموری افزود: طرح «شار» به معنای شناسایی، ارزیابی و رتبه‌بندی جاذبه‌ها، محصولات و مقاصد گردشگری طی دو سال اخیر یکی از مهم‌ترین بسترهای حرکت و سیاست‌گذاری در حوزه گردشگری بوده که از سوی معاونت گردشگری دنبال شده است. طبق پیشبرد این طرح که با همکاری مرکز تجارت جهانی (IPC) با هدف توسعه صادرات گردشگری انجام گرفته است؛ اولویت‌های کاری طبق عرضه و تقاضای این صنعت مشخص شده است. از این رو بر مبنای برنامه‌ریزی صورت گرفته موضوع گردشگری کشاورزی و خوراک در صدر برنامه‌های مربوط به محصولات جدید قرار دارد.
وی خاطرنشان کرد: طبق برنامه‌ریزی صورت گرفته حاصل از پیشبرد طرح شار، زمان پرداختن به موضوع گردشگری خوراک در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تعیین شده بود. پیش از این موضوع، گردشگری کشاورزی نیز با طی فرآیند اداری و عملیاتی به عنوان محصول جدید معرفی و بسیار مورد توجه قرار گرفت. از این رو انتظار می‌رود موضوع گردشگری خوراک نیز همانند کشاورزی بتواند با توجه به محبوبیت موضوع و در نظر گرفتن بحث عرضه و تقاضا در این زمینه به سرعت به پروتکل‌های اجرایی مورد نیاز دست یابد.

تیموری تصریح کرد: طبق روال کار، فرآیند و مسیر حرکت جهت ورود رسمی گردشگری خوراک به یکی از جاذبه‌ها و محصولات جدید قابل عرضه دراین صنعت، ابتدا تشکیل کارگروهی متشکل از صاحبنظران، فعالان وتشکل‌های حرفه‌ای است. سپس همزمان با شکل‌گیری دبیرخانه مربوطه، تهیه سند بخشی مربوط به توسعه محصول و بازار در حوزه گردشگری خوراک انجام خواهد گرفت و بعد از آن تدوین دستورالعمل اجرایی صدور مجوزهای فعالیت در این حوزه صورت می‌پذیرد تا پس از آن با ورود بخش‌های مرتبط معاونت گردشگری از جمله اداره کل آموزش یا دفتر بازاریابی و تبلیغات، همزمان اقداماتی ازجمله تعریف کارگاه‌های آموزشی ونیز تهیه بسته‌های تبلیغاتی انجام گیرد.

معاون گردشگری در ادامه سایر ابعاد اهمیت موضوع گردشگری خوراک در صنعت گردشگری را برشمرد و گفت: تنوع و غنایی که در خوراک و غذاهای محلی و خانگی وجود دارد؛ در رستوران‌ها و مراکز پذیرایی رسمی مورد توجه واقع نشده است؛ از این رو پرداختن به موضوع گردشگری خوراک می‌تواند این نقیصه را به صورت جدی رفع نماید و از ظرفیت‌های متعدد آن در راستای توسعه گردشگری کشور بهره گرفته شود.

تیموری افزود: در حال حاضر گرایش قابل‌توجهی هم در بعد داخلی و هم بین‌المللی به موضوع غذا و جذابیت‌های آن در حوزه گردشگری وجود دارد که این دیدگاه می‌تواند در رشد و تکامل این شاخه مهم گردشگری در کشور مؤثر واقع شود.

تیموری با اشاره به اینکه یکی از اقدامات پیشین که سبب حفظ اهمیت موضوع غذا در تأسیسات گردشگری شده است؛ لحاظ کردن این موضوع در فرآیند ارزیابی خدمات گردشگری است؛ گفت: به موازات تدوین ضوابط تخصصی برای هر مرکز پذیرایی و گردشگری که غذاهای بومی و محلی را در منوی خود وارد کنند؛ امکان اخذ رتبه بالاتر در فرایند ارزیابی لحاظ شده است.
معاون گردشگری در پایان ضمن تشکر از اقدامات و زحمات فعالین این حوزه تمرکز بر موضوع گردشگری خوراک و نیز وجود تشدید فعالیت‌ها در این حوزه را نشانه‌ای از اهمیت و جذابیت این موضوع خواند که می‌تواند به عنوان ظرفیت ملی کشور بدان پرداخته شود و دستاوردهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گسترده‌ای به همراه داشته باشد.

صرف جهانی شدن مشکلی از بافت تاریخی یزد حل نمی‌کند

رئیس مجمع نمایندگان یزد با بیان اینکه برنامه‌ریزی نادرست بافت تاریخی محل اسکان اتباع خارجی تبدیل کرده، گفت: صرف جهانی شدن، مشکلی از این بافت حل نمی‌کند و باید برای پیشرفت برنامه داشت.

به گزارش مهر محمدصالح جوکار صبح سه‌شنبه در دیدار با اعضای هیئت مدیره انجمن مرمت استان یزد اظهار داشت: وقتی بحث از شهرجهانی می‌شود به معنای آن است که تعاریف و شاخصه‌هایی برای آن در نظر گرفته شده است.

وی با بیان اینکه وقتی یزد به عنوان شهر جهانی معرفی می‌شود، باید یک سری استانداردها و چهارچوب‌هایی را رعایت کنیم، ادامه داد: تعاریف، مولفه‌ها و شاخص‌های شهر جهانی را باید تدوین کرده و اگر می‌خواهیم در همه زمینه‌ها موفق باشیم باید با این شاخصه‌ها حرکت کنیم.

جوکار عنوان کرد: اینکه صرفاً شهر جهانی، شعار و لقبی برای بافت تاریخی یزد باشد و فقط در مورد آن صحبت کنیم، کاری از پیش نخواهیم برد و این عنوان، پیشرفتی نیز برای شهر نخواهد داشت بنابراین لازم است دستگاه‌های مرتبط از جمله شهرداری، میراث فرهنگی و سازمان‌های مردم نهاد و انجمن‌ها برنامه‌ریزی برای این منظور انجام داده و کاری جدی برای بافت تاریخی یزد انجام دهند.

دبیر فراکسیون گردشگری مجلس با بیان اینکه در ارتباط با اقداماتی که باید در زمینه شهر جهانی انجام شود، قرار نیست از تهران تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی شود، اظهار داشت: باید خودمان اقدام به برنامه‌ریزی و طرح‌ریزی کرده و نتایج را به تهران اعلام کرده و برای انجام آن رایزنی لازم را انجام دهیم.

نماینده مردم یزد و اشکذر در مجلس افزود: موضوع حفاظت از بافت تاریخی یزد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که اگر حفاظت لازم از این بافت صورت نپذیرد و شاهد تخریب آثار ارزشمند این بافت باشیم، چیزی باقی نمی ماند.

جوکار بر ضرورت زنده بودن بافت تاریخی و جریان داشتن زندگی در آن تاکید کرد و افزود: برنامه‌ریزی‌های ما باید به گونه‌ای باشد که زمینه‌های حضور در بافت تاریخی برای شهروندان یزدی فراهم شود، در غیر این‌صورت این بافت از حضور شهروندان یزدی تخلیه شده و بیشتر به اسکان اتباع اختصاص پیدا می‌کند.

اهدای ۱۶۰ قلم آثار فرهنگی‌تاریخی به موزه بزرگ خراسان

مدیرکل میراث‌فرهنگی،گردشگی و صنایع‌دستی خراسان رضوی گفت: «یک خیّر فرهنگی بیش از ۱۶۰ قلم آثار فرهنگی‌تاریخی به موزه بزرگ خراسان اهدا شد.»

به گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی، سیدجواد موسوی امروز سه‌شنبه ۲۳ شهریور ماه ۱۴۰۰ با اعلام این خبر افزود: «ورثه این خیّر فرهنگی به‌نام منوچهر سعیدی با اهدای بیش از ۱۶۰ قلم اشیای تاریخی ارزشمند از دوره‌های اسلامی تا دوران معاصر به موزه بزرگ خراسان اهدا کرده است.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگی و صنایع‌دستی خراسان رضوی هدف از این کار را فرهنگ‌سازی در راستای گسترش سنت حسنه اهدای آثار فرهنگی به موزه‌ها و الگویی برای نسل‌های آینده عنوان کرد و افزود: «این آثار بیشتر شامل ظروف آب‌خوری سفالی ساده، طرح‌دار و کتیبه‌دار هم‌چنین ظروف زرین‌فام و نقاشی زیرلعاب و انواع پیه سوزهای سفالی است.»

موسوی با اشاره به ظرفیت‌های موزه بزرگ خراسان اظهار کرد: «این موزه به‌عنوان دومین موزه استاندارد و منطقه‌ای ایران در بوستان کوهسنگی مشهد با زیربنای ۱۸هزار مترمربع تنها موزه تخصصی تاریخ، تمدن و فرهنگ خراسان در ایران، آماده دریافت آثار اهدایی دوستداران میراث‌فرهنگی است.»

او با با بیان این‌که نگهداری اشیای تاریخی در منازل در بلند مدت منجر به آسیب دیدن اثر می‌شود، اظهار کرد: «موزه‌ها بهترین مكان برای نمایش و نگهداری از آثار تاریخی هستند.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگی و صنایع‌دستی خراسان رضوی از آمادگی این اداره كل و به‌ویژه موزه بزرگ خراسان برای نگهداری و نمایش اشیا و آثار اهدایی مردم با نام اهداكنندگان در موزه های استان و شهرستان ها خبر داد و گفت: «مشاركت مردم در اهدای اشیای فرهنگی و تاریخی باعث رشد و گسترش این سنت حسنه و استمرار ایجاد و توسعه موزه‌های استان خواهد شد.»

موسوی افزود: «نمایش آثار تاریخی و فرهنگی در موزه‌ها علاوه بر آشنا كردن مردم با آثار و یادگاران فرهنگی گذشتگان و نشان دادن پیشینه فرهنگی و تاریخی استان، در جذب گردشگر داخلی و خارجی نیز موثر است.»

بازدید اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس از آثار تاریخی ری

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ری گفت: «اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس از مراکز فرهنگی، کارگاه‌های صنایع‌دستی و جاذبه‌های تاریخی بازدید کردند.»

به‌گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان تهران، نوروز تقی‌پور روز سه‌شنبه ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۰ با اعلام این خبر افزود: «اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس از مجموعه تاریخی چشمه‌علی، دژ رشکان، کارخانه شیشه‌گری بختیاری، شیخ صدوق و بی‌بی شهربانو بازدید کردند.»

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ری عنوان کرد: «نمایندگان در بازدید از آثار تاریخی و فرهنگی از نزدیک در جریان اقدامات انجام‌‌شده و نیازهای قانونی و حمایتی مجلس از آثار تاریخی ری قرار گرفتند.»

او افزود: «مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان تهران و فرماندار ویژه ری و نماینده مردم ری، تهران و شمیرانات در این بازدید اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس را همراهی کردند.»

مستندنگاری و آسیب‌شناسی اسناد و کتاب‌های خطی بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی

اسناد و کتاب‌های خطی دوره صفویه و قاجار بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی، توسط کارشناسان پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی‌فرهنگی مورد بررسی، مستندنگاری و آسیب‌شناسی اولیه قرار گرفت.

به گزارش روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، پیرو درخواست اداره‌کل موزه‌ها و اموال منقول تاریخی‌فرهنگی و اعلام نیاز پژوهشی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان اردبیل به‌منظور بررسی انجام پژوهش‌های بنیادی و کاربردی بر روی اسناد و کتاب‌های خطی دوره صفویه و قاجار بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی، شهرزاد امین‌شیرازی مدیر گروه پژوهشی حفاظت و مرمت و فضه رحیمی مسئول بخش حفاظت و مرمت آثار کاغذی پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی‌فرهنگی از این آثار بازدید کردند.

آثار کاغذی مورد بررسی متعلق به مجموعه بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی،شامل یک نسخه قرآن به خط کوفی، تعدادی سند تک‌برگ با موضوع فرمان، مصالحه‌نامه و مبایعه‌نامه، صفحات تک‌برگ قرآن با تزئینات و... است.

در بازدید انجام شده، این آثار مورد بررسی قرار گرفته، مستندنگاری و آسیب‌شناسی اولیه بر روی آنها انجام شد که نتیجه آن به صورت ارائه پیشنهادات در مورد تعیین اولویت حفاظتی و مرمتی و چگونگی انجام اقدامات حفاظت پیشگیرانه و مرمت آثار ارائه خواهد شد.

مرمت و باز‌ساز‌ی خانه آیت‌الله طالقانی نیاز‌مند رفع موانع است

مدیر‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگر‌ی و صنایع‌دستی البرز گفت: «با توجه به شرایط موجود و بر‌ر‌سی‌ها‌ی کار‌شناسی، خانه آیت‌الله طالقانی در روستا‌ی گلیرد نیاز‌مند مرمت و باز‌ساز‌ی است.»

به‌گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگر‌ی و صنایع‌دستی استان البرز فریدون محمد‌ی روز یک‌شنبه ۲۱ شهریور ماه ۱۴۰۰ با اعلام این خبر، عنو‌ان کرد: «به‌رغم تخصیص اعتبار مورد نیاز ‌برای آغاز عملیا‌ت مرمت، تا زمانی که خانواده و فرزند‌ان آیت‌الله طالقانی اجازه این کار را ندهند ما نمی‌‌توانیم اقدامی کنیم چون درست است که این خانه به ثبت ملی رسیده اما در هر حال ملک شخصی محسوب می‌شود.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی البرز در ادامه با اشاره به اخبار منتشر شده در خصوص وضعیت نا‌مناسب این خانه تصریح کرد: «در روز‌ها‌ی اولیه حضور‌م در البرز باز‌دید‌ی از خانه آیت الله طالقانی داشتم. در واقع این خانه که جزئی از تاریخ و میراث ارزشمند این مرز و بوم است به مرمت و بازسازی نیاز دارد ولی این کار با موانعی مواجه شده است.»

او بیان کرد: «در این راستا مذاکرا‌تی با فرزند‌ان آیت‌الله طالقانی در‌باره مرمت مشارکتی این خانه انجام شد ولی با آن موافقت نشد.»

او اضافه کرد: «در مکاتبه با وزارت‌خانه متبوع ۱۵۰میلیون تومان اعتبار برای مرمت این خانه تاریخی اختصاص پیدا کرد که با هزینه‌کرد آن می‌‌شد خانه را به طور کامل باز‌ساز‌ی کرد و نجات داد، اما خانواده آیت‌الله طالقانی باز هم مانع این کار شد‌ند و گفتند به هیچ وجه اجازه نمی‌‌دهند، برای مرمت خانه پدر‌ی آن‌ها کار‌ی انجام شود.»

محمد‌ی اظهار کرد: «خانواده آیت‌الله طالقانی از اداره‌کل خواسته تا اعتبار تخصیص یافته را به طور کامل در اختیار آن‌ها قرار دهد تا خودشان کار مرمت را انجام دهند اما طبیعتاً قانون به ما اجازه چنین کار‌ی را نمی‌‌دهد.»

او بیان کرد: «چه زمانی چنین اتفاقی افتاده که دولت اعتبار‌ی را به حساب شخصی برای مرمت بنا‌یی واریز کند؟ برای این کار دولت اعتبار را به حساب ادار‌ات تابعه خود می‌‌ریزد و آن‌ها هم پس از مزایده و مناقصه، پیمانکار واجد شرایط را انتخاب می‌‌کنند. در غیر این صورت کار غیر‌قانونی بوده و بازرسی و دیوان محاسبا‌ت به موضوع ورود خواهند کرد.»

مدیر‌کل میراث‌فرهنگی البرز گفت: «حتی اداره‌کل حاضر به همکاری با کارشناسان مرمتی است که خانواده آیت‌الله طالقانی معرفی می‌‌کنند اما خانواده ایشان به این روش هم رضایت نمی‌‌دهند. با این اوصاف نه خانواده ایشان اقدامی برای مرمت خانه پدر‌ی انجام می‌‌دهند و نه اجازه می‌‌دهند اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگر‌ی و صنایع‌دستی البرز وارد عمل شود.»