پترا میزبان 2 میلیون گردشگر

شهر تاریخی «پترا» که از آن به عنوان جواهر صنعت گردشگری اردن نام برده می‌شود، در پنج ماهه نخست امسال ‌میزبان بیش از دو میلیون گردشگر بود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یکی از مقامات صنعت گردشگری اردن از میزبانی شهر تاریخی «پترا» جواهر صنعت گردشگری این کشور از دو میلیون گردشگر در پنج ماهه نخست سال جاری میادی خبر داد.
به گزارش عرب نیوز، همواره مقصد بیشتر گردشگرانی که به اردن سفر می‌کنند، شهر تاریخی پترا است که از سال‌ها قبل و پس از انتخابش به عنوان یکی از عجایب هفت‌گانه‌ جهان از نگاه مردم دنیای مدرن گردشگرانش رشد چشمگیری یافت.
درآمدهای حاصل از صنعت گردشگری ‌14 درصد از تولید ناخالص داخلی اردن (GDP) را تشکیل داده و این کشور در سالهای اخیر یکی از کشورهای موفق جهان در جذب گردشگر نیز لقب گرفته، البته ناآرامی‌های سوریه در دو سال اخیر صدماتی را به صنعت گردشگری اردن وارد کرده است.
پترا که در سال 1812 میلادی توسط یک باستان‌شناس سوئیسی کشف شد، در سال‌های دور بخشی از شهر باستانی «ناباتایان» محسوب می‌شده است. این شهر صخره‌ای به‌ دلیل استفاده از نوع خاصی از معماری با تلفیق معماری سنتی شرقی و معماری یونانی، در سال 1985 میلادی در فهرست میراث جهانی سازمان «یونسکو» به ثبت رسید.
دولت اردن از مدت‌ها پیش پروژه‌های دیگری را نیز برای جذب گردشگر به پترا آغاز کرده که از آن جمله می‌توان به تبلیغ در شبکه‌های تلویزیونی جهانی، احداث شهرک گردشگری در مجاورت آن و احداث یک فرودگاه در نزدیکی این شهر تاریخی اشاره کرد.

پارک ستیرا ...

دمای آب این دریاچه در فصل بهار بین 4تا 8 درجه سانتیگراد است. در فصل بهار این دریاچه بیشتر مورد توجه غواص ها برای تماشای درختان وگل ها در زیر آب قرار دارد ، ولی با آمدن فصل زمستان و ظاهر شدن دوباره پارک این دریاچه با استقبال مردم روبرو خواهد شد
به گزارش باشگاه خبرنگاران، این پارک در داخل رودخانه گرونر سي درستیریا اتریش واقع شده. در فصل زمستان عمق این دریاچه به یک یا دو متر می رسد و پارک زمستانی " ستیرا" از آن ظاهر می شود و عاشقان بازی و ورزش به این پارک می آیند و به تفریح و پیاده روی می پردازند. اما در آغازفصل بهار وبالارفتن درجه حرارت هوا برفها در ارتفاعات به تدر یج آب می شود و به درون این رودخانه یا پارک می ریزد و این پارک زیبا را تا ارتفاع 12 متربه زیر آب می برد. این دریاچه رنگ سبز خود را از درخت ها و گیاهان سبز پارک می گیرد. دمای آب این دریاچه در فصل بهار بین 4تا 8 درجه سانتیگراد است. در فصل بهار این دریاچه بیشتر مورد توجه غواص ها برای تماشای درختان وگل ها در زیر آب قرار دارد ، ولی با آمدن فصل زمستان و ظاهر شدن دوباره پارک این دریاچه با استقبال مردم روبرو خواهد شد .

تسلیت .....

فرا رسیدن بیست و چهارمین سالروز رحلت پیر فرزانه ؛ زعیم عالیقدر جهان تشیع و رهبر کبیر انقلاب اسلامی بر عموم هم میهنان ارجمند تسلیت باد . 
روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج 

درگذشت پیر دفاع مقدس

صفرقلی رحمانیان، پیرترین رزمنده دوران دفاع مقدس صبح امروز در سن 107 سالگی به علت کهولت سن و تنگی نفس، در بیمارستان ولیعصر(عج) فسا دارفانی را وداع گفت
علیرضا رحمانیان، فرزند پیرترین رزمنده دوران دفاع مقدس با تأیید این خبر در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس گفت: پدرم چند روزی به دلیل شکستگی ناحیه لگن در بیمارستان بستری بود که صبح امروز به دلیل تنگی نفس و مشکلات تنفسی به رحمت خداپیوستند.
صفرقلی رحمانیان، متولد یک مهر 1285 و سابقه 66 ماه حضور در جبهه به پیرترین رزمنده دوران دفاع مقدس معروف است . وی در خط مقدم جبهه و در عملیات‌های مختلفی از جمله فاو، بیت‌المقدس وعملیات محرم حضور داشت و پا به پای رزمندگان درجبهه حق علیه باطل با دشمنان جنگید . روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج درگذشت سردار پیر جبهه ها را به خانواده وی و تمامی همرزمان پیر و جوانش تسلیت می گوید .  

خیابان هایی در دنیا با نام های ایرانی

خواهر خواندگی بین شهر‌ها و کشور‌ها یکی از قرارداد‌هایی است که از مدت‌ها قبل بین کشور‌هایی که با هم مشترکات فرهنگی، هنری، تاریخی و... دارند باب است. مثلا شما در دل آمریکا می‌توانید خیابانی به اسم تهران و محله‌ای به اسم پرشیا ببینید که خب در نوع خود بسیار جالب است. گزارشی که قرار است بخوانید درباره همین «خواهر‌ خواندگی» و «برادر خواندگی» بین ایران و کشور‌های مختلف دنیاست.
تهران در الجزایر
با یک نگاه به نقشه شهر ویلا یا در الجزایر متوجه می‌شوید که منطقه‌ای به اسم تهران در آن وجود دارد. این شهر که قسمت فرانسوی‌نشین الجزایر را تشکیل می‌دهد، دارای حدود 3 میلیون نفر جمعیت است.
اصفهان در آلمان
هر قدر شهر اصفهان خوش آب‌وهوا است، خیابانی که خارج از مرز‌های کشور به این نام است در دل صحرا و در آفریقای جنوبی واقع شده. البته بنا به موقعیتی که شهر اصفهان دارد این شهر با شهر‌های زیادی خواهر‌خواندگی دارد، یکی از این شهر‌ها فرایبورگ آلمان است. در اوایل سال 1390 نمایندگان فرایبورگ به شهر اصفهان سفر کردند تا در کانون فرهنگی ایران شرکت کنند. در این مراسم بود که استارت خواهر‌خواندگی بین دو شهر در آلمان و ایران زده شد.
اصفهان در مالزی
خیابان اصفهان در نزدیکی مرکز شهر کوالالامپور و در فاصله بسیار اندک از میدان تاریخی و معروف مردکا (Merdeka) و المان‌های معروف تاریخی این شهر مانند مسجد جامع قرار دارد.
این خیابان کوچک در محل تلاقی دو خط حمل و نقل شهری LRT( ایستگاه بانداریا) و KTM (ایستگاه بانک نگارا) قرار داشته و همچنین در مجاورت مرکز خرید مدرن SOGO واقع شده است. با تصویر نقشه گوگل، موقعیت خیابان اصفهان در کوالالامپور را مشاهده می‌کنید اصفهان خواهر‌خوانده 13 شهر گوناگون در جهان است که از این میان می‌توان از بارسلون، اسپانیا، فلورانس ایتالیا، سن‌پترزبورگ روسیه، یادش رومانی، کوالالامپور مالزی، فرایبورگ آلمان، ایروان ارمنستان، هاوانا کوبا، کویت، شیان چین، کیوتری ژاپن، لاهور پاکستان،‌داکار سنگال، بعلبک لبنان، بیروت لبنان و استانبول ترکیه اشاره کرد.
تبریز در ایالات متحده آمریکا
در شهر مشهور «رالی» در کارولینای شمالی ایالات متحده، منطقه‌ای به نام تبریز وجود دارد که به عنوان پایتخت رالی به حساب می‌اید. تبریز آمریکا به عنوان پایتختی به حساب می‌اید که حاکمان زیادی در آن زندگی کرده‌اند، تبریز آنجا مثل تبریز خودمان یک منطقه باشکوه به حساب می‌آید.
تهران، نیوهمپشایر، چارلستون ایالات متحده آمریکا
یکی از جاده‌‌های فرعی که در آمریکا وجود دارد به اسم تهران نامگذاری شده است. این جاده زیبا نزدیک شهرستان سالیوان است. در سر شماری سال 2010 جمعیت این شهر 5 هزار و 114 نفر اعلام شد. دور تا دور این جاده پر از درخت است و در را پر می‌کند. در شهرستان سالیوان که به موازات این جاده است، روستاییانی زندگی می‌کنند که هر روز برای رسیدن به شهر از این جاده عبور می‌کنند.
دریاچه نراقی در آمریکا
نراق یکی از شهر‌های استان اصفهان است که فامیل تعداد زیادی از مردم ایران شهر «نراقی» است.
جالب است بدانید سال 1980 خانواده‌ای به نام فامیل نراقی در این مکان زندگی می‌کردند که در کنار خانه بزرگشان دریاچه‌ای بود. این دریاچه به نام همین خانواده نامگذاری شد. اگر در نقشه نگاه کنید، می‌بینید که یک دریاچه کوچک به اسم «دریاچه نراقی» در دل «مودستو»ی کالیفرنیا وجود دارد و هنوز به همین نام خوانده می‌شود.
خیابان ایران در آمریکا
در شهر مینه سوتا در آمریکا خیابانی وجود دارد به اسم ایران. این خیابان در 37 کیلومتری شهر مینیاپولیس در ایالات مینه سوتا قرار دارد. کسانی که اولین بار در این مکان زندگی کردند روستاییان، مهاجران و کشاورزان بودند اما رفته رفته سبک زندگی شهری وارد این منطقه شد و گروهی از اسکاتلند، انگلیس، ایرلند و... وارد این مکان شدند. البته یک بزرگراه نیز در همین ایالت وجود دارد که به نام ایران Iran Path Northfield Minnesota, USA است.
خیابان تهران در کره‌‌جنوبی
یک خیابان در بخش گنگ‌نام شهر سئول کره‌جنوبی وجود دارد که نامش تهران است. شرکت‌های «سامسونگ» و هینیکس» دفاتری در این خیابان دارند. یکی از گرانترین سازه‌های کره نیز در همین خیابان تهران است. در این قسمت شرکت‌های ال‌جی و سامسونگ مشغول به کار هستند. پیشینه نامگذاری این خیابان به اسم «تهران» به پیش از انقلاب برمی‌گردد، زمانی که شهردار وقت تهران در سال 1354 به سئول کره سفر کرد، همان زمان بود که دو خیابان بزرگ در پایتخت دو کشور به اسامی «سئول» (در تهران) و تهران در کره نامگذاری شد. نام قبلی خیابان تهران در کره، سامنین گون Samneungno بود که در سال 1963 به تهران تغییر نام داد. این خیابان یکی از پررفت و آمد‌ترین خیابان‌های کشور کره است. همانطور که می‌دانید، خیابان سئول در تهران نیز در همان سال نامگذاری شد که در شمال شهر تهران و در زندگی منطقه اوین قرار گرفته است. در لوح یاد‌بود نامگذاری این خیابان نوشته‌اند: «جاویدان باد دوستی بی‌شائبه مردم دو شهر تهران و سئول که به پاس آن در شهر سئول خیابانی به نام تهران و در شهر تهران خیابانی به نام سئول نامگذاری گردید.»
خیابان خلیج فارس در الجزایر
در حالی که برخی کشور‌های عربی و اروپایی دنیا به دنبال این هستند که از نامی جعلی برای خلیج همیشه فارس استفاده کنند اما در دل الجزیره خیابانی به نام «خلیج فارس» وجود دارد.
تهران در پاریس
اگر به پاریس سفر کردید می‌توانید سری به چهار‌راه تهران بزنید. این خیابان یکی از پر‌رفت‌وآمد‌ترین خیابان‌های پاریس است که سال‌هاست به اسم پایتخت کشورمان نامگذاری شده است.
خیابان سعدی در آمریکا
در یکی از محله‌های لوییزیانا که در شهر هو‌آمای آمریکا واقع است، خیابانی وجود دارد به نام سعدی. این شاعر با اینکه در کشور‌های غربی به اندازه ایران شهرت ندارد، اما خیلی‌ها هنر او در سرائیدن اشعار اجتماعی و اخلاقی را جهانی و ستودنی می‌دانند.

هشدار برای تخریب شهر تاریخی «سوزا»

رییس اداره‌ی میراث فرهنگی سازمان منطقه‌ی آزاد قشم با توجه به سفر گردشگران به جزیره‌ی قشم در تعطیلی‌های پیش‌ رو، نسبت به امکان تخریب شهر تاریخی «سوزا» در این جزیره‌ هشدار داد.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شهر تاریخی «سوزا» در ساحل جنوبی جزیره‌ی قشم با ویژگی‌های تاریخی و طبیعی کاملا شاخصی قرار دارد. وجود گمرک تاریخی «سوزا» با مصالح سبک سنگ و ساروج که نمونه‌ای سنتی و محلی از منطقه و نشان حضور کوتاه‌مدت انگلیسی‌ها در شهر است، دلیلی بر این مدعاست، اما حضور زیاد گردشگران و ساخت‌وسازها در این منطقه،‌ این‌بار نگرانی‌ها را برای نابودی شهر تاریخی «سوزا» در قشم برانگیخته است.
عبدالرضا دشتی‌زاده درباره‌ی وضعیت این شهر تاریخی اظهار کرد: پیش‌روی غیرمجاز ساختمان‌های خصوصی و برخی سازمان‌های دولتی، تخریب کامل محوطه‌ی تاریخی «شهر سوزا» در قشم را به واقعیت نزدیک کرده است.
وی ساماندهی این محوطه‌ی تاریخی، تبدیل آن به موزه و مدیریت آن به‌وسیله افراد متخصص بومی، بالا رفتن ظرفیت گردشگری، تولید اشتغال و در نهایت آشنایی با میراث ملی را از مهمترین اقداماتی دانست که می‌توان در این شهر تاریخی انجام داد و افزود: محصور کردن، احیای فضای سبز، مرمت قسمت‌های مختلف سازه و نصب تابلوهای اطلاع‌رسانی از مهمترین اقدامات مورد نیاز برای ساماندهی و نجات این سازه‌ی تاریخی است که باید تا پایان سال به صورت اضطراری انجام شوند.
او تبدیل این محوطه پس از پایان عملیات ساماندهی به موزه‌هایی مانند «روستایی»، «دریانوردی» یا «مردم‌شناسی» با توجه به معماری بومی و فضای مناسب محوطه برای ایجاد موزه را از جمله اقداماتی دانست که می‌تواند این محوطه را نجات دهد و تاکید کرد: در این اقدام باید از تخصص و تجربه‌ی افراد تحصیل‌کرده‌ی بومی در مدیریت آن استفاده کرد.
وی ساماندهی فوری این سازه‌ی تاریخی و تغییر کاربری آن به موزه در بندر «سوزا» با داشتن مردمانی با دانش دریایی بالا را بسیار ضروری دانست و اظهار کرد: تخریب این اثر تاریخی و حذف شدن آن از صفحات تاریخ خلیج‌ فارس از یک سو و ساماندهی محوطه و تبدیل آن به موزه و مدیریت آن به وسیله‌ی افراد متخصص بومی و بالا رفتن ظرفیت گردشگری و تولید اشتغال و در نهایت آشنایی با میراث ملی دو اقدامی است که می‌تواند بر روی این بنای تاریخی انجام شود.
او تاکید کرد: امیدوارم پیش از تخریب این اثر تاریخی، قضاوت عادلانه‌ای برای نجات یا تخریب این اثر تاریخی صورت گیرد.
دشتی‌زاده در ادامه یکی از بزرگترین مشکلات میراث فرهنگی را تخریب آثار تاریخی دانست که ریشه‌ی آن باید در مشارکت نداشتن جامعه‌ی محلی و نبود آموزش تصمیم‌گیران جست‌وجو شود و افزود: این شهر متاسفانه تبدیل به مکانی برای گذر گردشگرانی شده است که با عجله به سمت بازارهایی با جنس‌های خارجی و بی‌کیفیت می‌روند.
رییس اداره‌ی میراث فرهنگی سازمان منطقه‌ی آزاد قشم، ساماندهی این سازه‌ی تاریخی و ساحل روبه‌روی آن را عاملی برای تبدیل شهر «سوزا» به یک منطقه‌ی گردشگری در جزیره‌ی قشم دانست و تاکید کرد: این اقدام فقط با مشارکت جامعه‌ی محلی و استفاده از دانش بومی امکان‌پذیر است.

آثار هنری « لئوناردو داوینچی » در ابوظبی

آثار برجسته متعلق به «لئوناردو داوینچی»، هنرمند بزرگ ایتالیایی در ابوظبی به نمایش گذاشته می‌شوند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سفارت ایتالیا در امارات با همکاری وزارت فرهنگ و جوانان امارات، 40 اثر هنری لئوناردو داوینچی را از روز پنجشنبه (6 ژوئن) تا 5 جولای به نمایش خواهد گذاشت. این نمایشگاه شامل 40 تابلوی نقاشی و مجسمه‌ اثر لئوناردو داوینچی خواهد بود.
این نمایشگاه علاوه‌بر تابلوهای نقاشی داوینچی از جمله تابلوی «مونالیزا»، تعدادی از طرح‌های ابتکاری وی در حوزه علم مکانیک و معماری را نیز نمایش خواهد داد.

افتتاح موزه‌ی صحرایی برای «آنتوان دو سنت اگزوپری»

موزه‌ای به نام «آنتوان دو سنت اگزوپری»، نویسنده‌ی داستان معروف «شازده کوچولو» در مراکش افتتاح شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «آنتوان دو سنت اگزوپری» در زمان جنگ جهانی اول به عنوان خلبان، در نیروی هوایی فرانسه خدمت می‌کرد و دو سال از عمر خود را در شهر صحرایی «طرفیه» مراکش سپری کرد.
مقامات این شهر اخیرا برای بزرگداشت خالق «شازده کوچولو» موزه‌ای را راه‌اندازی کرده‌اند. «طرفیه» 90 سال پیش میزبان خلبانی فرانسوی شد که بعدها کتاب قرن را با الهام از همین شهر به نگارش درآورد.
«سادات شیبت مرابیرابو»، یکی از مسئولین این موزه در جنوب مراکش در این‌باره گفت: اگزوپری به گونه‌ای متولد همین جاست. «طرفیه» مکانی است که او دو سال از عمر خود را در آن سپری کرد. اینجا جایی است که وی نگارش کتاب خود را زیر ستارگان آغاز کرد. ما در محل تولد نویسنده‌ی سرشناس جهانی هستیم.
اگزوپری فرزند سوم «کنت ژان دو سنت‌اگزوپری» بازرس بیمه در جنوب فرانسه و «ماری دو فونسکلومب»، یک اشرافزاده فرانسوی بود و در 29 ژوئن 1900 در شهر لیون به دنیا آمد. او در سال 1943 شاهکار خود با نام «شازده کوچولو» را منتشر کرد. این کتاب یکی از مهم‌ترین آثار اگزوپری به شمار می‌رود که در قرن اخیر سومین کتاب پرخواننده‌ی جهان است.
«شازده کوچولو» از حادثه‌ای واقعی مایه گرفته که در دل شن‌های صحرای موریتانی برای سنت اگزوپری روی داده ‌است. خرابی هواپیما، خلبان را به فرود اجباری در دل آفریقا وامی‌دارد و از میان هزاران ساکن منطقه، پسربچه‌ای با رفتار عجیب و غیرعادی خود جلب توجه می‌کند. پسربچه‌ای که اصلاً به مردم اطراف خود شباهت ندارد و پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که خود موضوع داستان قرار می‌گیرد.

نمایشگاه ملی صنایع دستی در تهران

نمایشگاه ملی صنایع دستی به‌مناسبت بزرگداشت روز جهانی صنایع دستی (20 خردادماه، 10 ژوئن) برگزار می‌شود.
به گزارش ایسنا، این نمایشگاه به‌منظور حمایت و معرفی صنایع دستی کشور از 16 تا 21 خردادماه در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار می‌شود.
در این نمایشگاه که در فضایی حدود 15هزار مترمربع و در قالب بیش از 600 غرفه برگزار می‌شود، هنرمندان و صنعتگران 31 استان آثار خود را به‌شکل تولید زنده و غرفه‌ی فروش به‌نمایش می‌گذارند.
عشایر از سراسر کشور با برپایی چادرهای عشایری، آداب و رسوم خود را در فضای باز این نمایشگاه معرفی خواهند کرد. در پایان نمایشگاه ملی صنایع دستی نیز از هنرمندان شاخص و پیشکسوت تجلیل و غرفه‌ی برتر معرفی می‌شود.

آثار خوشنویسان ایرانی در دبی

مرکز هنری خوش‌نویسان دبی از روز سه‌شنبه (4 ژوئن) به مدت سه ماه، 70 تابلوی خطاطی از 13 خطاط بزرگ منطقه خلیج‌فارس از جمله 2 خطاط ایرانی را در نمایشگاهی با عنوان «هنرهای اسلامی» به نمایش خواهد گذاشت .
به گزارش روزنامه «الاتحاد» عربستان، در این نمایشگاه که با نظارت «محمد بن راشد آل مکتوم»، حاکم دبی و با همکاری مرکز هنری خوش‌نویسی دبی برگزار خواهد شد، 13 خطاط از کشورهای ایران، امارات و لبنان، سودان، سوریه، عراق، عربستان و اردن حضور خواهند داشت.
«محمدرضا هنرور» و «مریم علان»، دو خوش‌نویس ایرانی حاضر در این نمایشگاه خواهند بود.
«فاطمه سعید»، مسوول مرکز هنری خوش‌نویسی دبی در گفت‌و‌گو با شبکه خبری «الاتحاد» گفت:‌ این نمایشگاه در تابستان امسال از روز سه‌شنبه - 4 ژوئن - به مدت سه ماه تا پایان ماه اوت میزبان علاقه‌مندان به هنر خوش‌نویسی اسلامی خواهد بود.
در کنار برگزاری نمایشگاه،‌ فعالیت‌های فرهنگی و نشست‌های تخصصی هنر خوش‌نویسی و کارگاه‌های آموزشی خوش‌نویسی برگزار خواهد شد.
علاوه‌بر این‌، یک مرکز تخصصی جمع‌آوری بهترین آثار هنری خوش‌نویسان معاصر راه‌اندازی خواهد شد. در این مرکز، بروشورها و کتاب‌هایی در این حوزه چاپ و منتشر خواهد شد. بخشی نیز به ترمیم تابلوهای قدیمی خوش‌نویسان می‌پردازد.
در این نمایشگاه 70 تابلوی خوش‌نویسی از 20 تن از بزرگان خوش‌نویسی جهان به نمایش گذاشته خواهد شد.

«شبی با علامه طباطبایی»

نخستین نشست از «شب‌های ایرانشهر» عصر جمعه (10 خرداد) با عنوان «شبی با علامه سید محمدحسین طباطبایی» با حضور مجید سرسنگی، رییس خانه هنرمندان ایران، حسن بلخاری و ان‌شاءالله رحمتی از اساتید دانشگاه و فرزند علامه طباطبایی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
بلخاری در این نشست درباره حسن و زیبایی در آراء و اندیشه‌های علامه طباطبایی سخنرانی کرد و گفت: مرحوم علامه در عین تسلط بر مباحث قرآنی و نگارش تفسیر المیزان، در اندیشه‌های فلسفی نیز ژرف‌نگری داشته است. بنابراین نقش او در احیای فلسفه اسلامی که در حوزه‌ها بر یک اخباری‌گری پنهان و مستتر شده،‌ واضح است.
وی با تاکید بر اینکه علامه طباطبایی برخلاف پیشینیان خود مباحث حکمی، برهانی و فلسفه را با یکدیگر درآمیخت، گفت: آنچه تا حدودی قابل شناسایی است اینکه در تفسیر علامه مرز تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر فلسفی و روایی مشخص شده است. در تفسیر المیزان یک جا تفسیر آیه به آیه بدون ورود روایات صورت گرفته و در جای دیگر تفاسیر فلسفی و روایی موجود است.
استاد دانشگاه هنر در ادامه درباره مفهوم هنر و تأثیر آن بر اندیشه علامه طباطبایی گفت: واژه‌ها و اصطلاحات در طول تاریخ یک تمدن گاهی گستره‌ای منقبض و گاهی منبسط پیدا می‌کنند بنابراین واژه‌ها در حاملیت معنا یا فراگیری آن گاهی بر یک عرصه تنگ و گاهی گسترده دلالت می‌کنند. آنچه که امروز از هنر ارایه می‌شود تعریف متأثر از اروپاست اما در فرهنگ سنتی ما، هنر آنچنان دامنه فراخی دارد که دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی دقیقاً در این قلمرو قابل تعریف است و نیازی نیست که از مصداق خاصی وارد بحثش شد.
وی با اشاره به اینکه علامه در برخی آثارش توجه خاصی به ایران باستان دارد، افزود: این ویژگی انسان‌های آزاده است. ایشان تنها فردی بود که کوروش را همان ذو القرنین قرآن کریم دانست. علامه ایران باستان را نفی نمی‌کرد و قصیده «کیش مهر» را نیز با برداشتی عامدانه با افتخار از ایران باستان به یادگار می‌دانست.
بلخاری در پایان خاطرنشان کرد: علامه صاحب هنر است و هنرمندیش در نگاه عمیق از هستی بر می‌خیزد نه استفاده از تکنیک‌های خاص.

برای فریدون توللی

9 خرداد ماه سالگرد درگذشت فریدون توللی بود ؛ شاعری که مدتی شیفته‌ی نیما بود. نخستین شعر نو خود را تحت تأثیر «افسانه»‌ی نیما گفت و حتا به خاطرعلاقه‌ی شدیدش به پدر شعر نو فارسی، نام دخترش را «نیما» گذاشت، اما در دوره‌ای دیگر رسما علیه نیما بیانیه صادر کرد و به شعر کهن روی آورد.
فریدون توللی سال 1298 در شیراز از یکی از طایفه‌های ایل قشقایی به دنیا آمد. او در کودکی مادرش را از دست داد و پس از پایان دوره‌ی دبستان و دبیرستان در زادگاهش، وارد رشته‌ی باستان‌شناسی دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران شد. شمس لنگرودی درباره‌ی آغاز تأثیرپذیری توللی از نیما، می‌نویسد: «توللی، نخستین شعر نو خود به نام «پشیمانی» را در پاییز سال 1319، هنگامی که دانشجوی ادبیات بود، تحت تأثیر «افسانه‌»ی نیما گفته بود، و از عشق مفرط به نیما، نام دخترش را نیز نیما گذاشته بود.»
فریدون توللی پس از فارغ‌التحصیلی به کار باستان‌شناسی پرداخت، بعد از شهریور 1320 وارد فعالیت‌های سیاسی شد و به نوشتن مقالات سیاسی در نشریات حزب توده پرداخت و حتا یک مجموعه‌ی سیاسی طنزآمیز با نام «التفاصیل» منتشر کرد. شمس لنگرودی معتقد است: «عمده‌ی نیروی توللی - برخلاف نیما که تمام خلاقیت و ذوق و استعدادش را در زمینه‌ی شعر و قصه و نقد شعر به کار می‌گرفت - مصروف همین‌گونه امور روزمره‌ی ادبی و نهایتا سیاسی بود؛ اموری که جوهره‌اش اساسا در تضاد با جوهر اشعارش بود.»
توللی در سال 1329 نخستین مجموعه‌ی شعر خود را با نام «رها» منتشر کرد. لنگرودی در جلد نخست کتاب «تاریخ تحلیلی شعر نو» درباره‌ی این مجموعه می‌نویسد: «در سال 1328 دوباره به شیراز بازگشت و در سال 1329 اولین مجموعه‌ی شعر خود را با نام «رها» منتشر کرد. «رها» نخستین و بهترین مجموعه‌ی شعر توللی است. او در مقدمه‌ی مفصل کتاب، ماحصل اصول هنری‌اش - که همانا اصول مدرنیست‌های محافظه‌کار و میانه‌رو، یا به قول آقای نادرپور کلاسیک‌های جدید است - را بیان می‌کند... «رها» مشتمل بر 24 قطعه‌ی غزل، قصیده، شعر نو و مقدمه‌ای مفصل در 204 صفحه، محصول 10 سال کار شاعر و یکی از بهترین ره‌آوردهای زیباشناسی سنت‌گرایان جدید است...
دیوان رها، به تعبیری دیوان حدیث مرگ است. از بیش‌تر اشعار این مجموعه، بوی نم دخمه‌های انباشته از جسد به مشام می‌رسد. توللی، از یک‌سو خواهان کلمات فرح‌بخش، لطیف و پاکیزه است و از دیگر سو از دهانش بخار مرگ برمی‌خیزد. چنین تعارض و تناقضی برای شاعر نابودکننده است.
روح توللی درخور و ویژه‌ی یأس و شکست پس از کودتای بیست‌وهشتم مرداد 32 بود: روحی، تلخ، غم‌زده، مأیوس، رمانتیک،... ولی افسوس که او بسیار پیش از این تاریخ، می‌شکند؛ و پس از کودتا، نیرو و انگیزه‌ای برای شعر و شاعری و مبارزه در راه آن ندارد.»
لنگرودی معتقد است: «بعد از «رها» توللی عملا کار مهمی نمی‌کند. در کودتای 28 مرداد سال 1332 خانه‌اش را در شیراز آتش می‌زنند و او پس از مدتی مخفی بودن به تهران می‌گریزد و در فضای سرد و غم‌آور و باورنکردنی آن سال‌ها (پس از آن همه آزادی و گرما) سرگردان می‌ماند؛ روز به روز نومیدتر و تنهاتر و درون‌گراتر می‌شود و در سال 1341، با انتشار گزیده‌ی اشعاری با نام «نافه»، نظرا و عملا از موضع ترقی‌خواهانه و مدرنیست شعر عقب نشسته، به سنت‌گرایان نزدیک می‌شود. و در سال‌های 1345 تا 1353 با انتشار دیوان‌های غزل و قصیده با نام‌های «پویه» و «شنگرف»، رسما به مرتجع‌ترین جناح‌های شعر زبان فارسی می‌پیوندد. و کتابش را به یکی از مرتجع‌ترین آدم‌های حکومتی به نام اسدالله علم، که زمانی نخست‌وزیر ایران بود و آن همه علیه هم‌ردیفانش «التفاصیل» نوشته بود، تقدیم می‌کند. در همین روزگار است که به نیما یوشیج نیز به شدت می‌تازد.»
توللی که پس از کودتای 28 مرداد از فعالیت‌های سیاسی دست می‌شوید، به شعر گفتن به شیوه‌ی نیمایی می‌پردازد و به یکی از پیش‌روان آن تبدیل می‌شود، هرچند بعدها خود به مخالفت با فرم آزاد نیمایی روی می‌آورد، در مقدمه‌ی یکی از مجموعه‌هایش رسما علیه نیما بیانیه صادر می‌کند و سپس مجموعه‌ای از غزل و قصیده به شیوه‌ی قدیم را با نام «پویه» منتشر می‌کند.
فریدون توللی سرانجام پس از سال‌ها بیماری قلبی در روز نهم خردادماه 1364 هجری شمسی در سن 66 سالگی درگذشت و پیکرش در محوطه‌ی آرامگاه حافظ در شیراز به خاک سپرده شد. روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران متاریخ و میراث فرهنگی کرج یاد این شاعر و ادیب فرزانه را گرامی می دارد .  

نقش باورها درنگاره‌هاى گليم

از قرن هشتم ميلادى، در سرزمين‌هايى که گليم بافته مى‌شدند، نوعى نگرش واحد در خلاقيت هنرى و فنى پديد آمد که از پذيرفتن دينى واحد در ميان مسلمانان نشأت مى‌گرفت. پيش از آن "شمن‌گرايي"، "جان‌دار‌گرايي"، يهوديت، مسيحيت، بوديسم و غيره متداول بوده است. اين دين نوين استفاده از برخى نگاره‌ها و شيوه‌هاى بازنمايى را که مربوط به باورهاى گذشته بود، منع يا تشويق مى‌کرده است. در کشورهاى بافنده گليم، دين اصلى اسلام، مسيحيت و بوديسم بود و نمادهاى مربوط به اين اديان عميقاً در افکار خلاقهٔ بافندگان نفوذ کرده است.
نخستين ترکيب اشکال در طرح، در تصويرهاى نمادين تاتوييسم "يين - يانگ" تجلى يافته است. بعدها فلسفهٔ تصوف، اعتقاد به تعادل را در همه چيز گسترش داد. بنيان‌گذارى مراکز تصوف در شمال غربى ايران از سده‌هاى چهارده و پانزده ميلادى به بعد بوده است. همزمان با آن در شمال غربى ايران تجديد حياتى در عرصه هنر و صنايع دستى ايجاد شده؛ و تفکرات صوفيانه نفوذ عميقى در طراحى آنها برجاى گذاشت.
اسلام در بازنمايى صورت و پيکر محدوديت‌هايى نشان داد و از طرف نسبت به تکرار انحناها، و زوايا و اعداد علاقه نشان داد. نقش و نگاره‌هاى اين دوران رابطه مستقيمى با دين دارد.
خرافات، نمادهاى تصويرى و اعتقادات مربوط به نگاره‌هاى گوناگون، نسل به نسل تغيير مى‌يابد و پيچيده‌تر مى‌شود و جزئى از افسانه‌ها و فرهنگ بومى مى‌گردد. معانى اصلى از ميان مى‌رود و نگاره‌ها باقى مى‌مانند.
مفهوم اين نگاره لابيجارى قرن هاست که از يادها رفته است.اما طبق افسانه ها نماد خوش اقبالى و باعث وفور نعمت در شکار و برداشت محصولات است.نقش چشم مانند در مرکز براى دفع چشم زخم و نقوش تير مانند در دو طرف آن به شکار اشاره مى کند.
اين نقش و نگاره‌ها سه نوع کارآيى دارند: يا باورهاى خانوادگى و قبيله‌اى هستند؛ يا طلسم‌هايى براى دفع چشم زخم و بخت‌گشايى و يا مربوط به آگاهى‌هاى زيباشناختى بافنده.
از رايج‌ترين نقش‌ها براى دفع چشم زخم، ترنج قرمز رنگ در مرکز دست‌بافت است، با خطوطى که به رنگ سرمه‌اي، که تمرکز نيرو را در طلسم نشان مى‌دهد. اين نوع نگاره در خرقه و يا عبا نيز بافته مى‌شود. در تمام مراحل بافندگي، آگاهى نسبت به دنياى ارواح حکفرماست و نقش‌هايى براى دفع شياطين بر ابزارآلاتى چون شانه‌ها و دوک‌هاى نخ‌ريسى حکاکى مى‌شود.
طاووس دو سر که متعلق به گليم هاى پيچ بافى شاهسون و بختيارى است و در مناطق ديگر نيز تقليد مى شود. اين گليم شاهسون خمسه نمايانگر افکار صوفيانه و نمادى از جهان دو جانبه و آينه وار است.
دارايى صحرانشينان در خيمه‌ها، حيوانات، وسايل آشپزي، لباس‌ها، دست‌بافت‌، آداب و رسوم، باورها و خرافاتشان خلاصه مى‌شود.
سکونت دائمى اين مردم در روستاها و تغيير شيوهٔ زندگى ناگزير سنت‌هاى قبيله‌اى را که رابطه‌اى تنگاتنگ با کوچ داشته، به فرهنگ بومى ثابت روستايى تبديل کرده است. طى نسل‌ها اعتقادات پر رمز و راز از مادران به دختران رسيده و بر روايت‌هاى برجا مانده از اجداد، داستان‌ها و خرافات جديدى نيز افزوده شده است.
آرزوها و خواست‌هاى روستائيان به مرور تغيير کرد و انباشت سرمايه از طريق مالکيت زمين و کالا بر نياز به خوشبختى و سعادت افزود و گليم به‌وسيله نگاره‌ها و نمادهاى طلسم‌گونه زمينه‌اى مناسب جهت ابراز آرزوها و اميال بافندگان گرديد. اين اشکال در نگاره‌هاى بى‌ارتباط گليم‌هاى قشقايى و در نقوش بهم پيوسته و مکرر دست‌بافت‌هاى شاهسون بلوچ ديده مى‌شود

درگذشت طاها کریمی

کارگردان جوان سینمای ایران «طاها کریمی» بر اثر سانحه تصادف در شهر سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق درگذشت. 
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،‌ «طاها کریمی» کارگردان فیلم سینمایی «کوهستان قندیل» (کویستانی قه‌ندیل) Kwystani Qandil با بازی «قطب‌الدین صادقی» و موسیقی «فردین خلعتبری»، چهارشنبه شب (هشتم خرداد) بر اثر سانحه تصادف رانندگی در خیابان ابراهیم پاشای شهر سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق از دنیا رفت.
 بنا بر همنین گزارش پیکر این فیلمساز جوان، قبل از ظهر امروز (جمعه، 10 خرداد) با تشییع از مسجد روستای بوئین سفلی شهر بانه و با حضور دکتر قطب‌الدین صادقی، کیوان یوسفی، فیلمبردار سینمای ایران، تعدادی از کارگردانان سینما و تئاتر، مردم فرهنگ‌دوست شهر بانه و دیگر شهرهای استان کردستان، در قطعه هنرمندان آرامگاه منطقه سلیمان بگ شهر بانه در جوار آرمگاه ابدی مترجم نامدار ایران دکتر «ابراهیم یونسی» به خاک سپرده شد. «طاها کریمی» متولد سال 1355 در شهر بانه استان کردستان و فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر دانشگاه پیام نور بود. 
 فیلم سینمایی «کوهستان قندیل» اولین ساخته این کارگردان جوان سینمای ایران بعد از فیلم‌های کوتاه «زریان»، «مرز زندگی»، «کوهستان سفید» (کویستانی سپی) و «نفت سرطان شهر ما» بود که در جشنواره‌های مختلفی در سطح جهان به نمایش درآمد، از جمله: چهل و یکهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «گوا» در هندوستان، نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «چشم سوم» در شهر بمبئی هندوستان، هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم «دبی» در امارات، نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «تیرانا» در آلبانی، دهمین جشنواره بین‌المللی فیلم استانبول در ترکیه، جشنواره بین¬المللی فیلمهای عربی در آمستردام هلند، هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کُردی لندن در انگلستان و ... . 
 کریمی با این فیلم توانست جایزه بهترین فیملنامه پانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم «اورنس» در شهر «اورنس» در کشور اسپانیا و همچنین جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی دیجیتال هندوستان را به‌دست آورد. 
 وی در سال‌های قبل، فیلم کوتاه داستانی «کوهستان سفید» و فیلم کوتاه مستند «نفت سرطان شهر من» را ساخته بود و با این دو فیلم در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی نیز حضور یافت، از جمله: جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، جشنواره فیلم کردی لندن، جشنواره فیلم «آلترناتیو» در رومانی، جشنواره فیلم «جیپور» در هندستان، جشنواره فیلم «اسجاردی» در ایتالیا، جشنواره فیلم «بلاک» در آلمان، جشنواره فیلم «یونسپار» در آرژانتین، جشنواره فیلم «خلیج فارس» در امارات و جشنواره فیلم «سین» در ایتالیا. 
 طاها کریمی با حضور در این جشنواره‌ها جوایز معتبری نیز کسب کرد، از جمله: جایزه اول بخش کارگردانی فیلم¬های داستانی در بیست و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در سال 1385، کاندید سیمرغ بلورین بخش «چشم واقعیت» در بیست و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال 1384، جایزه ویژه هیأت داوران در جشنواره فیلم «آلترناتیو» در رومانی در سال 2009 با فیلم مستند «نفت سرطان شهر من»، جایزه ویژه هیأت داوران در جشنواره فیلم «جیپور» در سال 2010 در هندستان با فیلم «کوهستان سفید» و جایزه دوم بخش بین‌الملل در جشنواره فیلم «یونسپار» در آرژانتین در سال 2010 با فیلم «نفت سرطان شهر من». 
 این فیلمساز جوان، بعد از فیلم سینمایی «کوهستان قندیل»، فیلم مستند «من یک مزدور سفید هستم» را با موضوع نسل‌کشی کردهای عراق با عنوان «انفال» توسط رژیم بعث و به تهیه‌کنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی کارگردانی کرد که به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش رقابتی جشنواره بین‌المللی فیلم «کوریتیبا» در کشور برزیل و همچنین در کنار دیگر آثار ایرانی در بخش رقابتی «پانوراما: بازتاب تصاویر» در بیست و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی مستند آمستردام «ایدفا» در کشور هلند به نمایش درآمد. 
 این فیلم مستند در اولین حضور بین‌المللی خود، در بخش رقابتی جشنواره بین‌المللی فیلم «گلف» به نمایش درآمد و توانست جایزه دوم بهترین فیلم مستند بلند بخش «خلیج» را از آن خود کند و همچنین در در دو بخش جنگ مسابقه ملی و بخش بین‌الملل ششمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت ایران به روی پرده رفت و توانست جایزه بهترین فیلم مستند بلند بخش بین‌الملل این جشنواره سینمای مستند کشورمان را به‌دست آورد. 
 فیلم مستند بلند «هزار و یک سیب» آخرین اثر طاها کریمی بود که ماه گذشته در اولین نمایش خود در اختتامیه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم ژینوساید کُرد در شهر سلیمانیه به روی پرده رفت و هفته گذشته نیز با حضور این کارگردان در سومین دوره جشنواره فیلم مستند آمد در شهر دیاربکر در کشور ترکیه به نمایش درآمد. 
 کریمی در سالهای گذشته عضو هیأت داوری نخستین جشنواره فیلم کودکان رانیه در شهر رانیه در اقلیم کردستان و همچنین عضو هیأت داوری هفتمین جشنواره فیلم و عکس «ژیار» استان کردستان بود. 
 کریمی در دو سال گذشته در شهر سلیمانیه سکونت داشت و در حال نگارش فیلمنامه دومین اثر سینمایی خود با عنوان «طلافروش بغداد» بود و قرار بود به همت دوستان هنرمندش، سینما تک سلیمانیه را تأسیس کند. 
روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج درگذشت این هنرمند جوان ایرانی را تسلیت می گوید . 

برای زادروز «فخری خوروش»

امروز جمعه (دهم خردادماه) مصادف با 84 سالگی «فخری خوروش» است؛ بازیگری که آخرین نقش سینمایی‌اش را در فیلم «یه بوس کوچولو»ی بهمن فرمان‌آرا در سال 1384 ایفا کرد، اما حالا چند سال است که هیچ خبری از او نیست و حتی بسیاری از همکارانش اصلا نمی‌دانند او کجاست. 
 فخری خوروش - بازیگر قدیمی سینما، تئاتر و تلویزیون - در سال 1308 در کرمانشاه متولد شد. وی پیش از آنکه وارد عرصه‌ی بازیگری شود، کارمند اداره‌ هنرهای زیبا در تلویزیون ملی ایران بود و تدریس هم می‌کرد تا اینکه در سال 1335 فعالیت خود را در تئاتر آغاز کرد. 
 البته او پیش از آن، در سینما شروع به کار کرده بود که از جمله اولین فیلم‌هایی که خوروش در آن‌ها بازی کرده به «برای تو» و «بهلول» به کارگردانی صادق بهرامی، و «مستشار جزیره» به کارگردانی جمشید شیبانی می‌توان اشاره کرد. 
 این بازیگر، فعالیت خود در عرصه سینما را با فیلم‌های دیگری ادامه داد که برخی از آن‌ها عبارتند از: «جنوب شهر» به کارگردانی فرخ غفاری، «آقای هالو» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «نفرین» به کارگردانی ناصر تقوایی، «شازده احتجاب» به کارگردانی بهمن فرمان‌آرا، «سوته‌دلان» به کارگردانی علی حاتمی، «پرواز در قفس» به کارگردانی حبیب‌الله کاوش، «بگذار زندگی کنم» به کارگردانی شاپور قریب، «مردی از جنس بلور» به کارگردانی سعید سهیلی. 
 اگرچه «یه بوس کوچولو» آخرین فیلم سینمایی است که فخری خوروش تا کنون در آن بازی کرده، اما حدود سه سال قبل فیلم «پنجمین سوار سرنوشت» او که سال 1359 ساخته شده بود پس از سال‌ها رفع توقیف شد و رنگ پرده‌ی سینما را به خود دید. 
 خوروش به جز بازیگری در سینما و تئاتر، در تلویزیون هم حضور داشت و سال 1363 برای اولین‌بار در سریال «امیرکبیر» ساخته‌ی سعید نیکپور ایفای نقش کرد.
 وی تا سال 1383 در سریال‌های مختلفی بازی کرد که «باغ گیلاس»، «پهلوانان نمی‌میرند»، «امام علی (ع)»، «کت جادویی»، «روشن‌تر از خاموشی» و «خانه‌ای در تاریکی» تعدادی از آن‌ها هستند. 
 با این حال با وجود کارنامه‌ی پرباری که فخری خوروش در زمینه بازیگری داشته چند سالی است که در این عرصه حضور ندارد و خبر موثقی هم از اینکه کجاست و چه می‌کند در دسترس نیست. بانو هر جا هست تندرست باشد . 
روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج 

«آثار استاد روح‌الله خالقی برای سنتور»

کتاب «آثار استاد روح‌الله خالقی برای سنتور» به اهتمام سامان ضرابی توسط انتشارات ماهور در بازار عرضه شد.
این کتاب شامل 20 قطعه‌ی منتخب از آثار روح‌الله خالقی است و تنظیم اصلی این آثار توسط زنده‌یاد خالقی صورت گرفته و درخور اجرای گروهی (ارکستر) است.
در این کتاب آمده است: «مجوعه حاضر شامل بیست قطعه‌ی منتخب از آثار استاد روح‌الله خالقی است. تنظیم اصلی این آثار که توسط خود استاد صورت گرفته٬ در خور و متناسب با اجرای گروهی (ارکستر) بوده و طبیعی است لطفِ نواختن و شنیدن دوباره‌ی این قطعات و تصانیف باز هم به صورت گروهی است تا اجرای آن‌ها با یک سازِ تنها. این که بسیاری از قطعات و تصانیف استاد خالقی سال‌هاست برای چندمین بار تجدید چاپ و منتشر می‌شوند (هم صوتی و هم مکتوب به‌صورت نت) و گاهی نیز در رادیو و تلویزیون شنیده می‌شوند بیانگر این نکته است که آثار وی مورد پسند و مقبول ذائقه‌ی اکثر ایرانیان می‌باشد. اگرچه اجرای این قطعات و تصانیف با یک ساز ممکن است از لطف و جذابیت آن‌ها بکاهد ولی از آنجا که این آثار دلنشین به گوش اکثر مردم آشناست دسترسی به نت این آهنگ‌ها و کسب تواناییِ اجرای آن‌ها انگیزه‌ی کافی برای همه‌ی هنرجویان موسیقی را جهت یادگیری و اجرای این آثار فراهم می‌کند. به همین منظور٬ در تنظیم این قطعات و تصانیف٬ سادگی و سهولت اجرا ملاک قرارگرفته و در حد توان سعی شده است نوای سنتور بیشترین مشابهت را به اصل آهنگ‌ها که با گروه اجرا شده‌اند داشت»

کشف قدیمی‌ترین و کامل‌ترین طومار تورات

قدیمی‌ترین و کامل‌ترین طومار تورات در آرشیو دانشگاه «بلوگنا»ی ایتالیا پیدا شد.
 به گزارش ایسنا، یک استاد دانشگاه در ایتالیایی مدعی شده که کامل‌ترین و قدیمی‌ترین طومار تورات را در آرشیو دانشگاه «بلوگنا» کشف کرده است. این طومار که اکنون مهم‌ترین اثر نوشتاری یهودیت محسوب می‌شود، حدود 120 فوت طول دارد و از پوست گوسفند ساخته شده است.
 کارشناسان سال نگارش توارت تازه کشف‌شده را حدود سال 1155 تا 1225 میلادی تشخیص داده‌اند و برای تأیید ادعاهای «پرانی» دو آزمایش کربن 14 در ایتالیا و آمریکا روی این دست‌نوشته انجام شده است.
 این دست‌نوشته از قرن هجدهم میلادی در کتابخانه‌ی این دانشگاه نگهداری می‌شود، اما قدمت آن به اشتباه ثبت شده و هیچ‌ کسی تا کنون از ارزش آن باخبر نبوده است. دانشگاه «بلوگنا» قدیمی‌ترین دانشگاه جهان غرب محسوب می‌شود.
 به گزارش ای‌بی‌سی نیوز، اعلام شده است که «ماثورو پرانی» که از سال 1977 میلادی به تدریس زبان عربی در دانشگاه «بلوگنا» مشغول است، طوماری را در کاتالوگ کتابخانه‌ی دانشگاه پیدا کرد که قدمت آن به قرن‌های 12 یا 13 میلادی می‌رسد.
 به گفته‌ی این استاد دانشگاه، قدیمی‌ترین تورات جهان یکی از سالم‌ترین‌ها آثار در نوع خود است، اما بخش‌های زینتی آن تا حدودی از بین رفته است.
پیش از این، قدمت این دست‌نوشته به اشتباه قرن 17 میلادی برچسب خورده بود؛ ‌اما «پرانی» با دیدن این طومار متوجه شد که خط آن به سبک بابلی شرقی است و نه خط فلسطینی که در قرن هفدهم میلادی مورد استفاده بوده است.