نقش تخریب بر چهره میراث دوران باستان آذربایجان غربی

ایرنا- تخریب در قالب یادگاری نویسی بر آثار و بناهای میراثی، باستانی و جاذبه های گردشگری در آذربایجان غربی موضوعی است که همواره دغدغه دست اندرکاران، کارشناسان و دوستداران آثار تاریخی و میراث فرهنگی بوده است.

به گزارش ایرنا، همراه کاروانی شاداب صبح جمعه کوله بار سفر بسته و راهی اطراف شهر سنگی و کوهستانی ماکو در شمال آذربایجان غربی شدیم؛ شهری که با کاخ موزه سردار، قلعه قپان و دخمه سنگی فرهاد، دره مارها، قلعه سیاه و دهها اثر باستانی از دوران اورارتو ها تا عصر قاجار مشهور است.

تیم طبیعت دوست ما را به "بام فرهاد" می برد دخمه ای با دو اتاق که در دامنه یک تپه نه چندان مرتفع در چهار یا پنج کیلومتری ماکو در شمال آذربایجان غربی در مجاورت روستای سنگر واقع شده است، می برد.

جاده هموار و آسفالت و باغهای سیب و زردالو، یونجه، ذرت و نیزارها در اطراف، بیانگر کشاورزی بودن شغل اغلب اهالی روستای سنگر است.

آویشن و اسپند و درختچه های کوتاه قانقال نیز در این محوطه ها و بر دامنه این تپه باستانی در شمال آذربایجان غربی خودنمایی می کنند.

در نگاه نخست زیبایی این منطقه خستگی راه را از تن می زداید اما کمی که نزدیک تر و دقیق تر می شویم چشم با نوشته ها و یادگاریهای گردشگران ناآگاه بر در و دیوار این اثر باستانی اورارتویی عجین می شود، نوشته هایی که مثل زخم تن این دخمه تاریخی را خراشیده اند.

به گمانم این افراد که این چنین تن تاریخی این آثار را شکافته اند اطلاع کافی از اهمیت حفظ آثار باستانی ندارند در حالی که آثار تاریخی و فرهنگی نمادی از هویت، تمدن و تاریخ بلند و پرافتخار سرزمین مادری است.

طیبعت گردان کوله بارها را برزمین می گذارند اما در این سفربه جای خوراکی و کنسرو و غذا، قوطی های رنگ و قلم مو و دستمال و مواد حلال و تعدادی وسایل و ادوات دیگر از کوله ها خالی می شود، تیم با تقسیم کار هرکدام به سمتی می روند و شروع به کار و پاک کردن یادگاری ها روی دیوارهای این دخمه باستانی می کنند.

فلسفه سفر به بام فرهاد یا همان دخمه فرهاد آشکار می‌شود و اینکه عده ای یک روز تعطیل را برای صیانت و حفاظت از اصالت و زیبایی یک اثر اختصاص داده اند اهمیت نگهداری از این اثار را بیش از پیش نمایان می کند.

نقشهایی از نامها و دست نوشته های بازدیدکنندگان و رهگذران که با میخ و زغال بر چهره مظلوم این آثار ماندگار شده است پس از هشت ساعت کار سخت توسط دستان این افراد علاقمند به میراث تاریخی پاک می شود اما آثار آن کمابیش باقی می ماند.

عدم آگاهی سبب تخریب آثار تاریخی

طبق گفته های کارشناسان باستانشناسی تخریب آثار تاریخی و فرهنگی اشکال مختلف اعم از حفاری های غیرمجاز، مرمتهای ناشیانه و نوشتن یادگاری روی آثار را شامل می شود که اغلب ناشی از نا آگاهی است و این موضوع امروزه جلوه های ناپسند و آزار دهنده ای در افکار عمومی به خود گرفته است.

علی بیننده عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی همدان و باستانشناس است که بارها در این پاکسازی آثار تاریخی از دیوار نوشته ها شرکت داوطلبانه داشته و معتقد است که علت آسیب زدن به آثار باستانی و یادگاری نویسی روی آنها نا آگاهی است.

وی نیز بر فرهنگ سازی از دوران کودکی برای محفاظت از این آثار تاکید دارد و براین باور است که باید جوامع محلی آستین بالا بزنند و از میراث منطقه اعم از باستانی و طبیعی صیانت کنند.

بیننده با انتقاد از اینکه آموزشهایی در این زمینه وجود ندارد، افزود: آموزشهای پایه از دوران کودکی در این زمینه وجود ندارد و این آسیبی جدی بر پیکر آثار باستانی است.

طبق اظهارات وی مشارکت شورای هر روستا و مناطق همجوار این آثار تاریخی در محافظت و مراقبت امری اجتناب ناپذیر است چرا که یگان حفاظت و میراث فرهنگی به تنهایی قادر به مدیریت موضوع تخریب آثار چه از نظر حفاریها و چه از نظر نوشتن روی دیوارها و حکاکی نخواهد بود.

وی می گوید: این موضوع منحصر به شهرستان ماکو و یا ایران نیست و در سراسر دنیا این افراد که "وندال" نامیده می شوند و این اقدام که به "وندالیسم" مشهور است، رخ می دهد.

به نظر این باستان شناس در نوشتن یادگاری بر آثار تاریخی مهمترین علت تمایل افراد به دیده شدن است و اینکه تابلویی در این مکان برای یادگاری نوشتن نصب شود تا فرهنگ تقویت نشود کاری موقتی و اقدامی بی ثمر است.

به گزارش ایرنا، تخریبگری یا "وندالیسم" نوعی تخریب ارادی اموال به صورتی تکرارشونده، مستمر و با انگیزه خاص تعریف می‌شود بگونه‌ای که وندالها از تخریب، شکستن و ایجاد بی‌نظمی ‌و اختلال در وسایل، ابزار و تاسیسات عمومی‌ ابراز مسرت می‌کنند.
به عقیده جامعه شناسان نظارت و کنترل نداشتن کافی از دلایل مهم بروز وندالیسم است، آموزش باکیفیت، ایجاد بستری برای تخلیه درست هیجانات روانی و مشارکت دادن افراد در مسائل اجتماعی به بهبود جامعه از نظر بروز پدیده وندالیسم کمک خواهد کرد.

تخریب آثار تاریخی نباید در رسانه ها نمایش داده شود

همه بخاطر داریم که از کودکی پای کارتونهای مختلفی از جزیره گنج گرفته تا سند باد می نشستیم و با دیدن کوزه های گنجی که از دل قلعه های تاریخی بیرون می امدند هیجان زده می شدیم و این خاطرات هرگز از ذهن ما بیرون نمی رود.

تبلیغات منفی در برنامه های تلویزیونی که کودکان می بینند دلیلی منفی است که آنان را در بزرگسالی به سوی یافتن گنج در محوطه های قدیمی و باستانی به سوی این مناطق سوق می دهد علاوه برصدمه های فراوان به این آثار ارزشمند گاهی افراد جان خود را هم در این مسیر از دست می دهند.

اینها صحبتهای یکی از اهالی روستای تاریخی سنگر ماکوست که در این پاکسازی مشارکت دارد و با دستمال مشغول سابیدن نوشته های روی دیوار است.

 رضا قنبری معتقد است که تخریب آثار تاریخی به شدت در ماکو و مجموعه تاریخی سنگر درحال انجام است حتی گاهی به شکل حفاری با دریل و سایر ابزارهای حکاکی که در داخل بام فرهاد مشهود است و گاهی به شکل یادگار نویسی و گاهی به اشکال دیگر می‌توان شاهد این حرکت ناشایست ضد فرهنگی بود.

قنبری با بیان اینکه نوشتن یادگاری روی دیوار آثار تاریخی و یا داخل این آثار جلوه نازیبایی به میراث باستانی می بخشد، گفت: پنج یا شش سال قبل در این محوطه تاریخی روستاییان اقدام به نگهداری گوسفند می کردند که جلوه بسیار نا زیبایی در این مکان ایجاد کرده بود.

وی با انتقاد از مدیران منطقه آزاد ماکو معتقد است که ناآشنایی مدیران اجرایی این شهرستان با صنعت گردشگری به اقتصاد محلی و کلان ضربه مهلکی وارد می کندچرا که در صورت آشنایی با کارکردهای صنعت گردشگری اهتمام بیشتری بر صیانت از آثار تاریخی با تعیین حریم و قرق انجام می دادند و اجازه نمی دادند حتی خطی بر روی دیوار دخمه فرهاد بیافتد.

تیشه افراد ناآگاه بر ریشه آثار تاریخی ماکو

عکاس گروه که تصاویر این همت فرهنگی و تکاپوی بی ادعا را ثبت می کند ناراحت از این همه زخم حکاکی بر پیکر بام فرهاد می‌گوید: ای کاش قانون در اینجا اعمال می شد و هر کسی این آسیبها را بر این آثار زده مجازات می شد.

اکبر رفاهی با بیان اینکه خلا بزرگی در زمینه فرهنگ سازی در صیانت و نگهداری از این آثار وجود دارد ادامه می دهد: سکوت مجریان  قانون درباره این افراد ازار دهنده است چرا که هرگونه تخریب و تعرض به آثار تاریخی جرم محسوب می شود و یادگاری نویسی نیز نوع بارز تخریب و جرم است.

وی درباره زیرساختهای گردشگری و کمبود آن در این محوطه تاریخی هم گلایه مند است، طبق گفته های این عکاس بام فرهاد دارای سرویس بهداشتی و حتی آبگرمکن خورشیدی بود که به علت عدم محافظت به سرقت رفته است.

علی حسینی عضو یکی از سمنهای میراث فرهنگی ماکو در این عملیات پاکسازی معتقد است دو گروه در این پدیده مذموم نقش دارند، یک گروه به صورت ناآگاهانه اقدام به این عمل می کنند یعنی در واقع از عواقب رفتار خود بی خبرند و اما گروه دوم آگاهانه و مغرضانه دست به چنین عملی می زنند و قصدشان آسیب رساندن است.

وی افزود: گروه نخست را می توان با آموزش و فرهنگ سازی هدایت کرد ولی آموزش گروه دوم تاثیر مطلوبی به دنبال ندارد لذا با توجه به اینکه این افراد دچار اختلالات شخصیتی هستند باید درمان شوند.

وی بر اینکه برخورد قهری با هیچکدام از این دو گروه تاثیر بلندمدت و مطلوبی ندارد تاکید و بیان کرد: معتقدم پیشگیری به برخورد قهری ارجحیت دارد اما در کنار آن  جلوگیری از تخریبگری مطابق قوانین باید مورد نظر مسوولان باشد.

نیازمند تقویت یگان حفاظت میراث فرهنگی و آموزشهای فرهنگی هستیم

کارشناسان و جوامع محلی معتقدند آموزش مستقیم یا غیرمستقیم به مردم برای درمان برخی از ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی راهکاری است که باید در دستور کار سازمانهای دوستدار میراث فرهنگی قرار گیرد اما در کنار آموزش همگانی، برای افرادی که به هر علتی از این آموزشها دور مانده اند یا تاثیر نگرفته اند باید راهکارهایی به منظور هدایت تمایلات درونی آنان در مسیر درست ارائه کرد.

مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان ماکو در این باره معتقد است مشکل اساسی در تخریب آثار تاریخی در عدم وجود آموزشهای زیربنایی در زمینه مراقبت و صیانت از آثار تاریخی است.

علی خورابلو معتقد است: در پاکسازی با حلالها هر چه قدر هم دقت به خرج داده شود باز آسیبهایی به آثار می رسد و با نصب تابلوهای بزرگ در کنار بناها و آثار باستانی می توان از یادگاری نویسی و کنده کاری جلوگیری کرد.

براساس گفته های وی، نوشتن یادگاری در فضاهای تاریخی پدیده مذمومی است که تاسف علاقه مندان به میراث فرهنگی را به دنبال دارد و  مقابله با تخریب آثار تاریخی یا همان اصطلاح "وندالیسم" چه با حفاری و چه با روشهای دیگر نیازمند تامین نیروی بیشتر است.

وی با بیان اینکه پراکندگی و تعداد بالای آثار و وسعت زیاد مناطق باستانی در شهرستان ماکو، چالدران و شوط در شمال آذربایجان غربی موجب شده تا نیروی انتظامی و هنگ مرزی هم وارد عرصه همکاری شوند، گفت: در غیر این صورت صدمات جبران ناپذیری براین آثار وارد می شود.

طبق گفته های وی، نباید آموزش درباره تاریخ نیاکان و مکان زندگی افراد و ارزشمندی آن در دروس دانشگاهی خلاصه شود و در این زمینه یک بازنگری در دروس ابتدایی و متوسطه می تواند کمک شایسته ای به انتقال  مفاهیم به کودکان و نوجوانان داشته باشد.

وی با بیان اینکه شهرستان ماکو حدود ۹۰ اثر تاریخی در دل خود جای داده است، گفت: اعتبارات این شهرستان برای حفاظت و مرمت بسیار اندک است و امسال به سه میلیارد ریال هم برای مرمت ۲۰ اثر تاریخی که به شدت نیازمند مرمت هستند نمی رسد.

به گزارش ایرنا در شمال آذربایجان غربی و هفت کیلومتری شمال غربی شهر ماکو در نزدیکی روستای سنگر، دخمه ای سنگی تعبیه شده که پیش‌بینی می‌شود مربوط به اقوام اورارتو بوده و متعلق به قرن هشتم پیش از میلاد است.

دخمه فرهاد، شامل دو اتاق تو در تو است که در دل کوه و درون صخره ای بزرگ تراشیده شده‌است و با راه پله ای سنگی به کوه متصل می‌شود و به زبان محلی (ترکی) به آن خانه فرهاد (فرهاد دامی) می‌گویند.

در ورودی آن تقریباً یک و نیم متر در دو متر و اتاق‌ها یکی بزرگ (تقریباً ۴*۳) و دیگری کوچکتر (تقریباً ۲*۲) است؛ که با دری۱ *۱٫۵ متری به هم متصلند.

بر روی دیواره‌ها طاقچه‌هایی تراشیده شده‌است و برای روشنایی گویا از مشعل استفاده می‌شده‌است.

اطلاعات زیادی از تاریخچه این اثر در دست نیست ولی مردم محلی آنرا به فرهاد مرد عاشق‌پیشه که بخاطر رسیدن به معشوقهٔ خود و بنا به خواست او این دخمه سنگی را در دل صخره تراشیده‌است.

فرونشست و بیم فروریختن اماکن تاریخی اصفهان

ایرنا- کسری آب در دشت اصفهان و برداشت‌ها، اصفهان را در آن‌سوی مرزهای فرونشست و در دل بحران قرار داده است؛ بحرانی که پایش را بیخ گلوی اصفهان با همه سابقه تاریخی و معماری گذاشته،که باید به‌زعم کارشناسان پیگیری شود.

اطلس فرونشست اصفهان در سال ۹۷منتشرشده از سوی سازمان نقشه‌برداری کشور، اولین رقم‌های نرخ فرونشست را در اطراف پل‌های تاریخی و میدان نقش‌جهان نشان داد؛ رقم‌هایی بین ۱۰ تا ۲۰ میلی‌متر فرونشست در سال که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای سنتینل۱ برداشت‌شده بود و گرچه به گفته کارشناسان زمین‌شناسی، چندان دقیق نبودند اما حکایت از خطری داشتند که بیخ گوش اصفهان کمین کرده و در اولین خیزش‌ها، پل‌ها و میدان نقش‌جهان را نشانه می‌گیرند.

هشدارها اما تنها مربوط به سال ۹۸ نبود و پیش‌تر از آن در سال ۹۳، مرکز زمین‌شناسی اصفهان  در قالب یک پیشنهاد به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی  نسبت به خطر فرونشست در محل‌ پل‌های تاریخی شهر اصفهان هشدار داده و درخواست کرده بود تا با همکاری هر دو نهاد با نصب دستگاه‌های ابزار دقیق« GPS  دو فرکانس» رفتارشناسی دقیق‌تری از پل‌ها انجام شود. این پیشنهاد اما جدی‌گرفته نشد و حالا بعد از گذشت ۷ سال و پیشروی فرونشست در دل شهر اصفهان، معاونت میراث فرهنگی اصفهان می‌گوید اداره متبوعش با طی شدن روند اداری و قانونی حاضر به همکاری است.

فرونشست برای بناهای تاریخی اصفهان به توان ۲

اکنون‌که هشدارها نسبت به فرونشست در اصفهان جدی‌تر شده و شواهد و عوارض این پدیده مخرب از شمال رو به‌سوی مرکز شهر مشهود شده ‌است، به تعبیر مرکز زمین‌شناسی اصفهان، بحران تنها گریبان شمال دشت اصفهان را نگرفته و با تغذیه نشدن آبخوانِ دشت اصفهان و برداشت‌هایی که فزاینده شده‌اند، به‌زودی دامنه این بحران در همه جای شهر گسترده می‌شود. بااین‌وجود باید گفت، سازه‌های تاریخی به دلیل قدمت و حساسیتی که دارند در صف اول آسیب‌های ناشی از فرونشست قرار می‌گیرند، خاصه اینکه میراث تاریخی و فرهنگی اصفهان ، از ویژگی‌های برجسته و به قولی "پرچم" این شهر محسوب می‌شوند.

از دیگر سو درحالی‌که سازمان زمین‌شناسی بر اساس وظیفه ذاتی‌ای که درباره بررسی رفتار زمین دارد و نسبت به فرونشست در اصفهان هشدار می‌دهد، برخی کارشناسان معتقدند که برای بررسی دقیق‌تر این موضوع به‌خصوص درباره ترک‌ها یا فرونشست‌های نامتقارن در بناهای تاریخی باید تیمی از کارشناسان زمین‌شناسی، میراث فرهنگی و متخصصان سازه به‌وسیله دستگاه‌های دقیق، فرونشست و آسیب‌ها را در یک بازه زمانی یک تا دو ساله بررسی دقیق‌تری کنند تا مشخص شود نوک پیکان آسیب‌ها رو به کدام سمت متمایل است.

در این میان باید گفت فرونشست، یک‌سوی خطری است که سازه‌های تاریخی به‌خصوص پل‌های شُهرهِ اصفهان را تهدید می‌کند، خطر اما برای پل‌ها به تعبیر کارشناسان مضاعف است؛ مضاعف ازاین‌جهت که عبور تونل مترو از زیر سی‌وسه‌پل و البته از زیر چهارباغ  می‌تواند با فرونشست، در آسیب هرچه بیشتر هم‌عنانی و شرایط را نگران‌کننده‌تر کند.

سوی دیگر ماجرا آن است که برخی معتقدند که ترک‌های  مشهود در سی‌وسه‌پل یا خواجو فرونشستی نیست و ناشی از حرکت مترو یا ضعف پی‌ها یا نشست‌های سالیانه است؛ اما آنچه از برآیند این اظهارنظرها حاصل می‌شود اینکه در اصفهان بدون شناخت از بافت زمین در چهارباغ و سی‌وسه‌پل و با همه مخالفت‌ها ،مترو از زیر گلوی آثار تاریخی عبور داده شد و حالا با تشدید فرونشست، چه بخواهیم و چه نخواهیم عوارض فرونشست را باید به توان ۲ گرفت!

اظهار نظر با کدام آنالیز و تحقیق؟!

از نگاه برخی از کارشناسان میراث فرهنگی ، آسیب‌ها و لرزه‌های ناشی از عبور مترو از زیر و جوارِ سی‌وسه‌پل بیشتر از فرونشست است و یا اینکه ضعف‌های سازه‌ای و نشست‌های سالیانه را نمی‌توان نادیده گرفت.

 دراین‌باره یکی از کارشناسان میراث فرهنگی که خواست نامش محفوظ بماند، به ایرنا گفت: باید مرتب به سازه‌های تاریخی رسیدگی شود؛ اما نه به دلیل کمبود بودجه بلکه به دلیل اینکه بودجه‌ای برای صرف این امور وجود ندارد، نمی‌توان کاری از پیش برد! اندک بودجه‌ای که می‌رسد تنها خرج تزیینات درودیوار و رنگ‌آمیزی  بدنه‌هایی مثل سقف چهل‌ستون یا سقف ایوان عالی‌قاپو می‌کنند؛ خرجِ جاهایی که دیده شود و  بتواند گردشگر بیشتری جذب کند.

از نگاه این کارشناس، تا زمانی که فناوری و بررسی‌های همه‌جانبه به کار گرفته نشود، باید بپرسید بر اساس کدام تحقیق و با چه  امکاناتی، متخصان درباره آسیب‌ها و ترک‌ها نظر می‌دهند؟!  چگونه این پایش را انجام داده‌اند، کدام آنالیز را روی خاک و پی سازه‌ها انجام دادند؟!

وی به ایرنا گفت: در دنیای امروز، باید مستندات علمی داشته باشید و نمی‌توان  با یکی، دو ماه کار، به یک دستاوردی در چنین موضوع حساسی رسید. این موضوع  احتیاج به یک مانیتورینگ یک‌ساله یا  دوساله با امکانات و فنّاوری پیشرفته دارد.

به باور این کارشناس، امکانات پیشرفته فنّاورانه می‌تواند در حل این مسئله کمک کند اما موانع هم کم نیستند: مانیتورینگ به ضرر عده‌ای می‌شود که دائم از قِبَل آسیب‌ بناها نان می‌خورند! اگر این مانیتورینگ اتفاق بیفتد، خیلی از مسائل حل می‌شود؛ درنتیجه افرادی که تعدادشان هم خیلی زیاد است و نگاه سنتی دارند با آن مخالفت می‌کنند.

این کارشناس افزود: در خصوص فرونشست آثار تاریخی، بحث، سفره‌های آب زیرزمینی مطرح است اما همه ماجرا این نیست، ما بحث مترو،  نشست سالیانه و ضعف سازه‌ای بناها را هم داریم و البته چیزی نیست که نتوانیم جلویش را بگیریم اما اول باید کار کارشناسانه انجام شود. این کار کارشناسانه نمی‌تواند کار کارشناسان میراث فرهنگی باشد، از همه مهم‌تر، متخصصان زمین‌شناسی و متخصصان سازه باید موضوع را بررسی کنند و هر سه گروه را در یک تیم داشته باشیم.

وی تأکید کرد: علاوه بر متخصصان زمین‌شناسی، سازه و کارشناسان میراث فرهنگی، باید افراد غیربومی بین‌المللی را در این تیم داشته باشیم تا خورد و بُرد  و حُب و بُغض در این قضیه به حداقل کاهش پیدا کند. زمین شناسان ما باید امکانات فناوری و فنّاورانه خودشان را نصب و حداقل یک پایش یک ساله انجام شود. متخصصان آب، میزان آب، متخصصان سازه، بحث نشست، زمین شناسان نوع خاک و سنگ منطقه را بررسی کنند و همه این‌ها در کنار هم می‌توانند یک تیم علمی را تشکیل و اظهارنظر دقیق‌تری داشته باشند.

رفتارسنجی پل‌ها و هفت سال تاخیر برای همکاری بین دستگاهی

در این پیوند اما رضا اسلامی مدیرکل زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی مرکز اصفهان درباره اظهارنظرهای متفاوتی که درباره ترک‌ها به‌خصوص در پل‌های تاریخی اصفهان می‌شود، گفت:  عده‌ای می‌گویند ترک‌ها در پل‌های چوبی، سی‌وسه‌پل و خواجو فرونشستی نیست ، اما بهترین راه اندازه‌گیری به‌وسیله ابزار دقیق یعنی« GPS  دو فرکانس» است که ببینیم آیا واقعاً این پل‌ها نشست می‌کنند؟! و چه عاملی باعث این ترک‌ها شده است؟! در این راستا،  سال ۹۳ نامه‌ای به میراث فرهنگی فرستادیم و پیشنهاد این بررسی و همکاری را دادیم اما از آن سال این کار بلاتکلیف ماند و سازمان زمین‌شناسی نمی‌داند دراین‌باره چه‌کاری باید انجام بدهد!

وی افزود: ما به میراث فرهنگی اصفهان اعلام کردیم که سازمان زمین‌شناسی دستگاه ابزار دقیق دارد و اگر کمک کنید، با مساعدت هم ــ همان پایشی که حالا در دشت برخوار انجام می‌دهیم ـ  پل‌های تاریخی را پایش می‌کنیم که میزان نشست پل‌ها چقدر و حرکت نشست‌ها به کدام سمت است.

 این مقام مرکز زمین‌شناسی در اصفهان معتقد است که اگر این پایش توسط ابزار دقیق انجام و اندازه‌گیری شود، دیگر کسی نمی‌تواند فرونشست و آثار آن بر پل‌های تاریخی را کتمان کند.

اسلامی در ادامه  یادآور شد: اطلس فرونشست سازمان نقشه‌برداری که در سال  ۹۸  منتشر شد، نرخ فرونشست را در سی‌وسه‌پل و پل خواجو  تا میدان بزرگمهر، نشان داد. این داده‌ها که به‌وسیله دستگاه رادار کسب‌شده، همه نسبی هستند اما اگر می‌خواهیم نرخ فرونشست را دقیق‌تر در این مناطق بدانیم، راهش استفاده از«GPS دو فرکانس» و چند دوره پایش است.

دغدغه مدیرکل زمین‌شناسی مرکز اصفهان اما این است که مادامی‌که زاینده‌رود به همین خشکی کنونی‌اش باشد ،فرونشستِ فزاینده پیشروی می‌کند و دودش تنها در چشم ساکنان شمال اصفهان نمی‌رود، بلکه این بحران دامن همه شهر را می‌گیرد: در بازدیدی که از میدان نقش‌جهان  و مسجد جامع عباسی داشتیم و ترک‌های فرونشستی‌ای که در این بناها دیدیم، تصور نمی‌کردم تا این اندازه ماجرا گسترده شده باشد! خطری که احتمال می‌دادیم  ۵ یا ۶ سال دیگر با آن مواجه باشیم، اکنون آمده و به‌صورت موریانه وار نزدیک می‌شود.

آنچه مدیرکل زمین‌شناسی مرکز اصفهان از آن به‌عنوان پیشنهاد به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اصفهان یاد می‌کند،" رفتار سنجی فرونشست پل‌های تاریخی اصفهان" بوده که از سوی متولیان میراث فرهنگی در سال ۹۳ با اقبال مواجه نشد. در این پیشنهاد بنا بود با تفسیر داده‌های حاصل از شبکه GPS  به تعیین میزان حرکات قائم  و افقی ۳ پل تاریخی شهر (سی‌وسه‌پل، خواجو و جوبی )پرداخته شود. این شبکه متشکل از ۳۸ ایستگاه جهت اندازه‌گیری  دوره‌ای نرخ حرکات پل پیشنهادشده بود که روی هر پل ۱۲ دستگاه GPS در دو ردیف ۶ ایستگاهی،  در دو پهلوی هر پل نصب می‌شد؛ آرایشی از قرارگیری جی‌پی‌اس‌ها  در دو ردیف موازی  که علاوه بر به دست آوردن هرگونه جابه‌جایی  و نشست در طول، مقدار جابه‌جایی و نشست در دو پهلوی پل نیز قابل‌اندازه‌گیری و مقایسه بود  و درنهایت الگوی سه‌بعدی از حرکات پل به دست می‌آمد.

به گفته اسلامی این دستگاه‌های جی‌پی‌اس به دلیل اینکه گیرنده بودند، هیچ آسیبی به بنای تاریخی وارد نمی‌کردند و شامل یک صفحه فلزی بودند که بر بالای پل‌ها چسب می‌شدند.

منکر آثار فرونشست در بناهای تاریخی نیستیم

در این میان اما ناصر طاهری، معاونت میراث فرهنگی اصفهان معتقد است ،هر فکری که برای کل دشت اصفهان باید کرد، بنای تاریخی هم شامل همان راهکار می‌شود.

وی به ایرنا گفت: فرض بر اینکه سازمان زمین‌شناسی ثابت کرد، ترک‌ها درنتیجه فرونشست است؛ ما که منکر این ماجرا نیستیم! فرونشست اتفاق می‌افتد و به خاطر مسئله آب است. آب زاینده‌رود بسته‌شده و فرونشست اتفاق می‌افتد؛ هیچ نیازی هم به اثباتش نیست. حرف ما این است که در بنای تاریخی ترک وجود دارد؛ مثل مناره‌های ما، اما اگر فرونشست اتفاق بیفتد مناره‌ای که هزار سال  قد برافراشته، یک‌باره فرومی‌ریزد. این‌گونه نیست که آرام، آرام ترکی ایجاد شود بلکه مناره‌ها به خاطر ارتفاعی که دارند، اگر فرونشست اتفاق بیفتد، هرلحظه امکان فروریزش آن‌ها وجود دارد.

وی درباره ترک‌هایی که در پل‌های تاریخی  و بناهای میدان نقش‌جهان مشهود است و مرکز زمین‌شناسی آن‌ها را ناشی از نشست نامتقارن دانسته است، گفت: ما خودمان پل‌ها را می‌شناسیم. یک مرکز پایش پل‌ها داریم. عکس‌هایی هم که مرکز زمین‌شناسی از ترک‌های مسجد جامع و شیخ لطف‌الله نشان دادند را هم دیده‌ایم. بله، این ترک‌ها وجود دارند  اما مگر می‌شود روی بنای تاریخی ترک نباشد. ترک بخشی از وجود بنای تاریخی ۴۰۰ ساله است. ما منکر فرونشست نیستیم و قطع یقین بنای تاریخی از فرونشست آسیب می‌بیند. اما راهکار چیست؟! مسئله اصلی فرونشست، نبود آب و تغییر در رژیم آب سفره‌های زیرزمینی و تنها راه‌حل هم این است که تلاش ما این باشد که آب در رودخانه جاری  و این آب از طریق مادی‌ها به‌کل شهر اصفهان تعمیم داده شود و دشت اصفهان از این آب بهره بگیرد.

وی افزود: اگر تشخیص سازمان زمین‌شناسی بر این است که فرونشست برای فرودگاه اتفاق می‌افتد، برای فرودگاه چه کردند؟! برای جاده‌ها چه می‌شود کرد؟! مگر می‌شود مانع فرونشست شد؟! فرونشست اتفاق می‌افتد و وظیفه سازمان زمین‌شناسی این است که وقوع این پدیده را هشدار بدهد که می‌دهد. هر کاری که برای دشت اصفهان کردند برای این بناهای تاریخی هم بکنند.

طاهری در پاسخ به این پرسش ایرنا که چرا برای رسیدن به راهکار دقیق‌تر در سال ۹۳ با مرکز زمین‌شناسی اصفهان همکاری نشد، تنها به این پاسخ بسنده کرد :در جریان این موضوع نیستم، چیزی یادم نمی‌آید. وقتی در زمان حاضر فرونشست به‌صورت جدی مطرح می‌شود، فقط موضوعِ بناهای تاریخی نیست، اما  شاید یکی از سخت‌ترین گزینه‌ها برای فرونشست باشد، چون ترک در بناهای تاریخی طبیعی است و شواهد و نمونه‌های روشن‌تری برای اثبات بحث فرونشست وجود دارد.

این مقام میراث فرهنگی اصفهان در ادامه گفت‌وگو با ایرنا از همکاری بین سازمانی با مرکز زمین‌شناسی  برای پایش پل‌ها استقبال کرد و گفت: حفظ آثار تاریخی مثل حفظ محیط‌زیست، یک مسئولیت اجتماعی است. ما مشکلی نمی‌بینیم و از این پیشنهاد استقبال می‌کنیم. در این رابطه البته باید مناسبات اداری و مسیر قانونی لازم انجام  و طی شود.

آنچه  معاونت میراث فرهنگی اصفهان به دلیل وجود تَرک در ذات بناهای تاریخی ،راه‌حل مناسبی برای اثبات فرونشست در اصفهان نمی‌داند اما از آن استقبال می‌کند، دغدغه کارشناسانی است که معتقدند برای رسیدن به راه‌حل مناسب باید اطلاعات دقیق‌تر جمع‌آوری کرد؛ اینکه از اساس عامل ترک‌ها چیست، نرخ فرونشست چقدر یا به کدام سمت‌وسو بیشتر است یا اینکه به‌واقع اگر به همین ترتیب زاینده‌رود خشک بماند، آبخوان تغذیه نشود و برداشت از آب‌های زیرزمینی ادامه داشته باشد، چه اتفاقی در انتظار بناهای تاریخی شهر است!

این فرمان که می‌رویم بن بستی در کار نیست، به پرتگاه نزدیک می‌شویم

دراین‌باره  بهرام نادی، متخصص عمران و ژئوتکنیک نیز در گفت‌وگو با ایرنا، فرونشست را بحثی پیچیده دانست که با افت آب زیرزمینی و همچنین نوع خاک و عمق سنگ‌بستر رابطه دارد: طی چند سال گذشته همه اطلاعاتی که از عملیات حفاری ژئوتکنیک، عملیات حفاری چاه‌های آب عمیق سازمان آب و تحقیقات ژئوفیزیک مثل مقاومت الکتریکی  جمع‌آوری شد؛ یک پهنه‌بندی و نقشه سه‌بعدی برای عمق سنگ‌بستر اصفهان تهیه شد.

وی با تشریح نتایج تحقیقات اخیرش که با همکاری سازمان زمین‌شناسی، مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی و همچنین مرکز مدیریت بحران اصفهان انجام داده است، گفت: عمق سنگ‌بستر اصفهان در قسمت جنوبی شهر، مثل ُصفه حدود صفر است و به‌صورت رخنمون می‌توانیم سنگ را ببینیم. در منطقه  حبیب‌آباد این عمق حدود  ۲۸۰ متر است و جریان آب  به سمت شمال و کاسه‌ای است که منطقه حبیب‌آباد در آن قرار دارد. وقتی عمق سنگ‌بستر مشخص شد، تأثیر افت سطح آب زیرزمینی را یک مدل عددی و با استفاده از یک برنامه PLAXIS برای تحلیل فرونشست مدل شد . مدل ریاضی به ما نشان داد، جایی که عمق سنگ‌بستر حدود ۵۰ متر است، اگر آب را به ته آبخوان و به سنگ‌بستر برسانیم،  حدود ۱۰ تا ۱۵ سانتی‌متر پتانسیل نشست داریم. این عمق را در سی‌وسه‌پل، پل مارنون و پل جویی می‌توانیم ببینیم.

این عضو هیات علمی دانشگاه نجف‌آباد با گریزی به مسئله فرونشست در میدان نقش‌جهان  و مدل‌سازی و تحقیقاتی که انجام داده است، گفت: در قسمت شمالی  و در مناطق مرکزی شهر مثل میدان نقش‌جهان و مسجد شیخ لطف‌الله، عمق سنگ‌بستر عددی حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ متر است، برآوردها اما این بود که اگر سطح آب زیرزمینی را با استفاده از چاه‌های حفرشده و منبع تأمین آب شرب پایین ببریم، عددی  حدود ۴۷سانتی‌متر فرونشست را در پایان آبخوان خواهیم داشت.

طبق هشدار نادی، میزان نشست برای مصالح بنایی عدد ۲ و نیم تا ۵ سانتی‌متر است و بنابراین میزان نشستی که برای سازه‌های  تاریخی  در اثر افت آب زیرزمینی تجربه خواهد شد، می‌تواند حدود ۸ تا ده برابر میزان نشستی باشد که برای این سازه‌ها تعریف‌شده است.  بنابراین از نگاه وی سازه‌های تاریخی اصفهان در معرض خطر هستند و به‌تدریج این تنش را تحمل می‌کنند.

اشاره دقیق‌تر وی این است که اگر آبخوان به انتهای خود برسد، فرونشست برای بناهای تاریخی میدان نقش‌جهان حدود  ۴۷ سانتی‌متر است و وقتی تاکنون طبق بررسی‌ها و تحقیقات وی چیزی حدود  ۶۰ درصد آبخوان دشت اصفهان مصرف‌شده و مانده است بر سر چهل درصد باقی‌مانده! تصور کنید آینده برای میدان نقش‌جهان، مسجد جامع عباسی،  مسجد شیخ لطف‌الله و یا آن‌سوتر برای پل‌های تاریخی با فرونشست حدود ۱۵ سانتی‌متر در پایان کار آبخوان، چه خواهد بود! پایان ماجرا اما از نگاه نادی رسیدن به بن‌بست نیست، نزدیک شدن به پرتگاه است!

ضرورت الگوبرداری از کشورهای موفق در صنعت گردشگری

ایرنا- یکی از مهم‌ترین ساز وکارها در تقویت اقتصاد کشور؛ بسترسازی برای توسعه گردشگری است. این امر زمانی محقق خواهد شد که دولت سیزدهم علاوه بر رفع موانع داخلی در رشد این صنعت به دلایل موفقیت گردشگری در کشورهای دیگر توجه ویژه‌ای داشته باشد .

یکی از مؤلفه‌هایی که صنعت گردشگری ایران برای تعامل جهانی به آن نیازمند است، بهره‌گیری از ظرفیت سفارتخانه‌های خارجی در تهران و سفیران ایران در خارج از کشور است. این ظرفیت هیچ‌گاه به‌درستی به کارگرفته نشده و اساسا دیپلماسی در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری تا کنون رویکردی فانتزی و رسانه‌ای داشته است. بر همین اساس وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در واقع بیش از تخصص به وزیری نیازمند است که در کابینه و مراکز تصمیم‌گیر حاکمیتی، جایگاه داشته باشد و بتواند حرفش را به کرسی بنشاند. خوشبختانه عزت‌الله ضرغامی به دلیل سال‌ها فعالیت در رسانه ملی در ارکان حاکمیتی به نظر می‌رسد دارای نفوذ بوده و نسبت به سایر وزاری کابینه فرد شناخته‌شده‌تری محسوب می‌شود. این ویژگی قدرت چانه‌زنی وزارت گردشگری را بالا خواهد برد. اینها بخشی از سخنان عباس مهدی فعال گردشگری در خصوص راهکاری مناسب برای تحول در صنعت گردشگری ایران است.

شعار روز جهانی گردشگری ۲۰۲۱

بدون شک شیوع ویروس کرونا در ایران سبب آسیب زدن به صنعت گردشگری ایران شد و نه تنها ایران بلکه به اقتصادهای توسعه‌یافته و در حال توسعه هم آسیب وارد کرده است اما با واکسیناسیون گسترده و احتمال از میان رفتن این ویروس، تا یک سال دیگر گردشگری رشد خواهد یافت و آغاز دوباره گردشگری به بهبود و رشد این صنعت کمک خواهد کرد. بنابراین سازمان جهانی گردشگری (UNWTO ) شعار «گردشگری برای رشد فراگیر» را به عنوان شعار روز جهانی گردشگری در ۲۰۲۱ میلادی انتخاب کرده است. روز جهانی جهانگردی هرساله در ۲۷ سپتامبر مصادف با پنجم مهر و با هدف افزایش آگاهی از ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این صنعت و سهم آن در دستیابی به اهداف توسعه پایدار، جشن گرفته می‌شود. 

در ایران  استان کرمان با هفت اثر ثبت جهانی بیشترین تعداد آثار ثبت جهانی را در میان استان های کشور دارد؛ ارگ بم ( بزرگترین سازه خشتی جهان)، روستای دست‌کند میمند با چندهزارسال قدمت، باغ شازده با ویژگی های منحصر به فرد معماری عمارت آن، دشت کویر لوت در منطقه شهداد کرمان که قدیمی ترین درفش جهان از آنجا به دست آمده و سه قنات «گوهرریز» جوپار در شهرستان کرمان، «اکبرآباد» و «قاسم آباد» در شهرستان بم به ثبت جهانی رسیده است.

نقش تحریم‌ها و دیگر موانع رشد گردشگری در ایران

در چند سال گذشته علاوه بر کرونا، تحریم های ظالمانه آمریکا دومین ضربه را به صنعت گردشگری ایران وارد آورد و این دلایل سبب شد که مانند سال‌های قبل دولت نتواند حجم بیشتری کمک به این بخش انجام دهد در حقیقت در این ایام گردشگری یکی از صنایعی بود، که صدر صد آسیب دید و بر اساس آمار جهانی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار به گردشگری در سراسر جهان آسیب وارد شده است. البته علاوه بر این اینها ایران علیرغم پتانسیل‌های فراوان از نظر جاذبه‌های جهانگردی و تنوع زیستی، تا کنون در جذب گردشگر از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده‌ است. این درحالی است که با توجه به اهمیت موضوع، دولت‌ها می کوشند با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های مناسب، از حداکثر پتانسیل‌های خود در راستای جذب گردشگر بهره‌مند شوند. چراکه، این اقدام علاوه بر کسب درآمد و بهبود چرخه اقتصادی کشورها، به معرفی آداب و رسوم و گسترش فرهنگ کشورها به دیگران نیز تاثیر بسزایی دارد. ضرورت دارد که مسوولان در راستای برنامه‌ریزی خاص، بومی ‌سازی و توسعه‌ این صنعت فعالیت‌هایی را در دستور کار خود قرار دهند که البته موفقیت‌ها و نتایج مطلوبی در دولت دوازدهم به دست آمد اما بدون شک این صنعت نیاز به توجه جدی‌تری دارد. لازم به ذکر است که مهمترین ویژگی اقتصادی فعالیت های مربوط به بخش گردشگری این است که آن‌ها به سه هدف برتر کشورهای توسعه یافته همچون تولید درآمد، اشتغال و درآمد ارزی کمک می کنند. از این نظر بخش گردشگری می تواند به عنوان نیروی محرک توسعه اقتصادی نقش مهمی را ایفا کند.

از دیگر موانع رشد صنعت گردشگری در ایران می‌توان به پروژه ایران‌هراسی دشمنان نظام جمهوری اسلامی، تبلیغات و بازاریابی شدید کشورهای رقیب برای جذب گردشگران هر چه بیش‌تر از جمله جذب بازار ایران، حجم پایین سرمایه‌گذاری‌های خارجی در صنعت گردشگری ایران، مهاجرت متخصصان و اصناف گردشگری به سایر صنایع و کسب و کارهای فعال، تخریب‌های گسترده میراث طبیعی و فرهنگی به واسطه رفتار گردشگران و مسافران، توجه صرف به سفر و فقدان فرهنگ مسافرت و تبعات اخلاقی و زیست محیطی آن و... اشاره کرد.

برخی راهکارها برای رشد گردشگری

در این راستا و برای بهبود رشد گردشگری در ایران باید به دلایل رشد این صنعت در برخی از کشورها از جمله ترکیه و تایلند توجه کرد و آنها را در ایران الگو قرار داد، برای نمونه بخش عمده گردشگری در ترکیه در مکان های مختلف تاریخی و اقامتگاه های ساحلی متمرکز شده است. از این رو این کشور طی سال های اخیر با تمرکز جدی بر این دو بخش و توسعه زیرساخت های آن توانسته به رشد صنعت گردشگری خود کمک شایانی کند. همچنین این کشور با توسعه مراقبت های بهداشتی و درمانی خود نیز توانسته گردشگران بی شماری را به سوی خود جذب کند و در جایگاه ویژه ای قرار گیرد. ایجاد بسترهای ایمن جهت گسترش هرچه بیشتر همکاری و مشارکت بخش خصوصی و دولتی در صنعت گردشگری از دیگر اهدافی است که کشور ترکیه دنبال می کند.

همچنین این کشور در تلاش است تا سرمایه گذاران خود را برای ایجاد پروژه های گردشگری و توریستی جدید در شهرهای مختلف ترکیه جذب کند تا این امر به جذب هر چه بیشتر تعداد گردشگران خارجی کمک نماید. تمامی این عوامل دست به دست هم داده تا کشور ترکیه با جذب ۱۸ میلیون گردشگر خارجی در نیمه نخست ۲۰۱۹ میلادی، به بیش از ۱۲.۶ میلیارد دلار درآمد دست پیدا کند.

در این خصوص شهاب طلایی استاد دانشگاه و مدیر گروه گردشگری مرکز پژوهش‌های مجلس بر این باور است که باید از مدل ترکیه در چالش سیاسی درس بگیریم. وی اظهار کرد: کشوری مثل ترکیه با بسیاری از کشورها اختلاف سیاسی دارد، ولی طوری مدیریت می‌کند که در گردشگری اختلاف نداشته باشد، اما اگر ما با کشوری چالشی داشته باشیم به سرعت به دیگر بخش‌ها تسری پیدا می‌کند... بنابراین اگر قرار است موضع‌گیری سیاسی داشته باشیم این دستور باید از طرف دولت باشد تا پیوند بین حوزه‌های دیگر عمیق‌تر شود و آسیب نبیند یا حداقل اثرات آن تصمیم را مدیریت کنند یا با رویکرد نظرخواهی از فعالان این بخش پیش بروند.

در دولت سیزدهم عزت‌الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در برنامه خود برای توسعه این صنعت بر  "توسعه گردشگری داخلی با محور خانواده در ایران اسلامی" تاکید دارد. درباره گردشگری داخلی نیز گفته شده است: این نوع سفرها  در ایران که عموما به واسطه گرایش به بازدید از اقوام یا زیارت شکل گرفته است، از نظر کیفیت تجربه در حال کاهش است و با وجود برخی ظرفیت‌های قانونی، جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته هیچ برنامه‌ریزی مشخص و هدفمندی برای توسعه گردشگری داخلی نداشته است.

همچنین وزیر گردشگری دولت سیزدهم نقاط قابل بهبود در گردشگری ایران را در برنامه دولت خود ذکر کرده است که از جمله مهم ترین آنها می‌توان به ایجاد گفتمان و تفاهم بین ذی نفعان و بازیگران اصلی گردشگری، تغییر دیدگاه سیاستگذاران نسبت به توسعه گردشگری داخلی با محوریت خانواده، ایجاد سازوکارهای لازم برای جداسازی اجرا و سیاستگذاری و تقویت بخش خصوصی و تعاونی، فراهم‌سازی سامانه مستند و به‌روز آمارهای بخش گردشگری، بودجه‌بندی گردشگری مبتنی بر وظایف و اختیارات دستگاهای مختلف، اصلاح قوانین سرمایه‌گذاری خارجی برای برقراری امکان سرمایه‌گذاری‌های خرد در صنعت گردشگری ایران توسط خارجی‌ها، استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور برای بازاریابی صنعت گردشگری و سرمایه‌گذاری، بهبود سازوکار تولید محتوای تبلیغی برای کشور با تدوین استراتژی تبلیغاتی منسجم با استفاده از رسانه‌های مجازی و همسو، ارتقای ظرفیت اداره دیپلماسی گردشگری وزارت امور خارجه برای نقش‌آفرینی بیشتر و...  اشاره کرد.

نقش، فلسفه و وجه تمایز «نمدمالی» در استان گلستان

مریم منصوری * 

نمدمالی قوم ترکمن که ازجمله رشته‌های بومی صنایع‌دستی استان گلستان بوده و فنون تولید آن به‌عنوان میراث ناملموس به نام استان به ثبت ملی رسیده، به لحاظ طرح و نقش، خاص همین منطقه بوده و مشابه دیگر رشته‌های صنایع‌دستی ترکمن مانند زیورآلات و سوزن‌دوزی قابل‌تشخیص و شناسایی از تولیدات سایر نقاط کشور است.

نمد در آسیای میانه به وجود آمد و در کشور چین از اواخر قرن چهارم ق. م شناسایی شد. در ایران، دامداران به‌خصوص ایلات و عشایر که معیشت آن‌ها مبتنی بر دامداری است، از پشم که یکی از فرآورده‌های مهم و اصلی دامی است در قالب نمد برای ساختن انواع کف‌پوش‌ها و تن‌پوش‌ها و حتی پوشش سقف بعضی از مساکن متحرک عشایری مثل آلاچیق ترکمنی و شاهسون استفاده می‌کنند. علی‌رغم اینکه تقریباً در تمام مناطق ایران به خاطر وجود دام نمد مرسوم است ولی در هر منطقه با ویژگی‌ها و مختصات خاص تولید می‌شوند؛ به‌عنوان‌مثال نمدهای تولیدی در مناطق ترکمن‌نشین استان گلستان بیشتر خاص همین منطقه خصوصاً ازنظر طرح و نقش است و مشابه دیگر رشته‌های صنایع‌دستی ترکمن از قبیل زیورآلات و سوزن‌دوزی ترکمن قابل‌تشخیص و شناسایی از تولیدات سایر نقاط کشور است. 

نمد ساده‌ترین نوع کف‌پوش است و تولید آن نیاز به ابزار خاصی ندارد و ازجمله مصنوعاتی است که در اثر درگیری و متراکم کردن پشم و کرک در شرایط فنی مناسب رطوبت و فشار از طریق ورز دادن تهیه می‌شود. مردم ترکمن نیز از این تکنیک بهره جسته و محصولات نمدی نظیر کلاه، کپنک، زیرانداز، پادری و… با نقوش خاص خود تولید می‌کنند که به این امر «کچه باسماق» گفته می‌شود. معمولاً نمدمالان فعالیتشان را از اوایل فروردین‌ماه آغاز کرده و در اواخر مهرماه خاتمه می‌دهند. 

نمد علاوه بر مصارفی چون زیرانداز، به‌عنوان جل اسب (زیر زین)، خورجین، پوشش آلاچیق، تن‌پوش چوپانان (کَپَنَک)، ساروق، ساک، سجاده و… کاربرد دارد. مصارف عمده نمد زیرانداز است و علاوه بر آن مزایای فراوانی برای نمد قائل شده‌اند ازجمله اینکه عایق گرما و سرما است و رطوبت را از خود عبور نمی‌‍دهد، از استحکام قابل‌توجهی برخوردار بوده و عمر آن زیاد است، انعطاف‌پذیر است، ابزار تولید آن ساده و ارزان است، مواد اولیه آن در دسترس است، از پشم به‌صورت خام استفاده می‌شود و نیاز به‌صرف نیرو و فعالیت اضافی جهت فرآوری ندارد. همه این مزایا سبب شده که نمد جای خاصی را در درجه اول در زندگی روزمره اقوام کوچ‌نشین و درجه دوم در زندگی مردم روستاها داشته باشد در این اواخر نمد با رنگ‌ها و نقوش و اشکال خاص در زندگی شهری نیز جابازکرده است. 

برای تولید نمد مراحلی باید انجام شود؛ ازجمله جور کردن پشم که نخستین مرحله شروع کار نمدمالی است. در این مرحله پس از چیدن پشم، آن را ازلحاظ رنگ و نوع طبقه‌بندی می‌کنند. ازآنجاکه قطع و اندازه فرآورده‌های نمدی بستگی به درخواست متقاضی دارد بنابراین برای طراحی و چیدمان پشم از قالب‌های حصیری (قامیش) متعددی استفاده می‌شود. در این مرحله نمدمال پشم جور شده را توسط شانه (یونگ داراق)، حلاجی کرده تا به‌طور کامل آماده تولید نمد شود. بعد از حلاجی نسبت به رنگ کردن برخی از قسمت‌ها اقدام کرده و پس از خشک شدن آن‌ها کار خود را آغاز می‌کنند. پشمی که مراحل شانه کردن را طی کرده است بین کف دست تابیده‌شده تا به‌صورت فتیله درآید. 

نمدمال در این مرحله قالب را بر روی زمین گسترده و به‌وسیله پشم‌های رنگین، نقش موردنظر را بر روی آن منتقل می‌کند. نقش زنی در مناطق ترکمن‌نشین ابتدا با رنگ سیاه، سپس با رنگ قرمز دور گیری می‌شود. هنگامی‌که نقش کامل شد زمینه را با رنگ روشن به‌طور کامل با پشم‌هایی که طولشان کوتاه‌تر است می‌پوشانند. درصورتی‌که نمدمال بخواهد نمد دو رو باشد، پس‌ازآن پشم‌های رنگین را متناسب با طرح، روی پشم‌های کوتاه کنار هم می‌چینند. نمدهای ترکمنی غالباً دو رو بوده و نقش پشت نمد ساده‌تر از نقوش روی آن است. در این مرحله هم‌زمان با نقش زنی، آب و محلول صابون را بر روی پشم‌ها می‌پاشند و عمل افزودن پشم را ادامه می‌دهند تا پشم‌ها روی قالب هم‌سطح شوند. 

پس از مرحله نقش زنی مراحل اصلی تهیه نمد آغاز می‌شود. در این مرحله نمد مالان پشم‌ها را با حصیر لوله‌کرده و دور آن را با سه قطعه طناب می‌بندند و سر هر قطعه به دست یک نفر داده و برخلاف جهت هم حصیر را به حرکت درمی‌آورند، در این وضعیت مدتی آن را با پا ورز می‌دهند. آنگاه حصیر را بازکرده و فقط نمد را لوله‌کرده و در طول و در عرض مالیده می‌شود. در طی نمدمالی مدام باید آب گرم ریخته و آب و صابون بر روی آن بپاشند. یک روز مالیدن نمد طول می‌کشد پس‌ازآن در آفتاب پهن کرده تا خشک و قابل‌استفاده شود. 

علی‌رغم مشابهت‌های زیاد مراحل ساخت نمد در مناطق مختلف ایران، محصولات نمدی هر منطقه ازنظر طرح و نقش متفاوت و منحصربه‌فرد بوده و استان گلستان نیز از این امر مستثنا نیست. بر این اساس یکی از شاخصه‌هایی که نمد قوم ترکمن را از نمد دیگر مناطق متمایز می‌کند نقوش آن است. هر نقش در بین مردم ترکمن داستان و فلسفه خاص خود را دارد ازجمله نقش «قوچق» که شاخص‌ترین آن و به معنای «شاخ قوچ» است و به‌عنوان سنبل و نماد قدرت و شجاعت در فرهنگ قوم ترکمن مطرح است و یا نقش «اِمزِک» در نمد ترکمن که بیانگر عشق مادر به فرزند بوده و به‌عنوان عنصر سنجش و اندازه‌گیری و ارتباط‌دهنده نقوش با همدیگر است. «ساری ایچیان» از دیگر نقوش مطرح و به معنای «عقرب زرد» است و در حواشی نمد که در کف آلاچیق پهن می‌کنند به کار می‌رود و مظهر دفع شر است. 

برخلاف سختی‌های تولید نمد این هنر دستی به دلیل سادگی تهیه و در دسترس بودن مواد اولیه و همچنین ابزار تولید آن جز رشته‌هایی است که در صورت حمایت و ارائه تسهیلات لازم به هنرمندان این رشته می‌تواند تأثیر بسزایی در اشتغال داشته باشد. 

*کارشناس ثبت میراث ناملموس اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی  استان گلستان

نگاهی اجمالی به محموطه های باستانی ایران - ۲۳ - تپه جعفر آباد

سیامک صحافی*

جعفرآباد در ۷ كیلومتری شوش و در كنار رود شائور و جاده اندیمشك اهواز قرار دارد. این تپه به سه دوره تاریخی تقسیم شده است.دوره اول معماری چینه ای وخشتی داشته است. چند خانه از دوره دوم نیز حفاری شده است كه دیوارهای خشتی داشته اند و كف آنها نیز با خشت چیده شده بود. سفالهای این تپه همگی از دوره سوزیانا هستند. در ضمن ادوات سنگی گوناگونی مانند هاون،سنگ ساب، تیغه،رنده و غیره از این تپه بدست آمده است
از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۸ هشت فصل كاوش توسط هیات باستان‌شناسی فرانسه در ایران به سرپرستی ژنوییودلفوس در تپه‌ها ی جوی، جعفر آباد و بندبال انجام شد. در طی این كاوش‌ها كهن‌ترین آثار و بقایای فرهنگی در تپه جعفرآباد به دست آمده است. این تپه به عنوان شاخص مراحل گوناگون فرهنگ‌های دوران مختلف ده نشینی در حوزه فرهنگی شوش است. برای نخستین بار در دوره روستا نشینی قدیم (۵۰۰۰ - ۴۸۰۰ پ . م ) در محوطه باستانی جعفر آباد شوش سفال‌های نخودی دشت شوشان تولید شدند. زیست‌گاه اولیه آن حدود ۲۰۰۰  متر مربع مساحت داشت و سه بار به طور عمده تجدید بنا شده بود.

معماری این فاز متشكل از اتاق‌های مسكونی بزرگ یا تالارهایی است كه با انبارهای كوچك‌تر در بافت زیست‌گاهی بسیار هسته‌ای قرار گرفته است. به همین دلیل فضای باز محوطه كم است. یك كارگاه سفال‌گری در جعفرآباد در یك مقطع زمانی كه این محوطه مسكونی نبود سفال تولید می‌كرده است. در این محوطه باستانی سفال‌های منقوش ظریف، پیكرك‌ها، حلقه‌های سفالی و گل میخ‌ها یا مخروطی سفالی سوراخ شده یافت شده است. این اشیا در بندبال نیز در لایه‌های هم دوران به دست آمده است و احتمالا به نجیب‌زادگان یا كنش‌های آیینی مربوط می شود. كوره سفال‌پزی و احتمالا كارگاه پیكره‌سازی تنها مدارك حاكی از وجود فعالیت‌های صنعتی است.

گورهای متعلق به دو نوزاد و یك كودك به دست آمده كه احتمالا در گوشه ساختمان‌های متروك جعفرآباد قرار داشته‌اند. آخرین بار در لایه چهارم، اندازه زیست‌گاه جعفرآباد به طور چشم‌گیری كاهش یافت. تقریبا هم‌زمان با متروك شدن جعفرآباد ساكنان این محوطه به احتمال در سه كیلومتری آن جوی را بنیان نهادند. زیست‌گاه جوی مساحتی نزدیك یك تا یك ونیم هكتار دارد و شامل بنا‌هایی مشابه جعفرآباد است .

* کارشناس گردشگری و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان

تبریک

روز جهانی گردشگری گرامی باد

<< گردشگری برای رشد فراگیر >>

=============

کمیسیونهای گردشگری داخلی و خارجی انجمن تاریخ و میراث ایرانیان 

ثبت جهانی اما رها شد

محمد ایران‌نژاد *

ایرنا- تا قبل از آنکه سیرجان و روستای دارستان این شهرستان - خاستگاه گلیم شیرکی‌پیچ- به‌عنوان دهکده جهانی گلیم در یونسکو ثبت جهانی شود، خیلی‌ها خودشان را به آب و آتش می‌زدند و از اهمیت این گلیم می‌گفتند، درست هم می‌گفتند اما وقتی به ثبت جهانی رسید هم صداها خاموش شد و هم حمایت‌ها.

حالا در حالی از وضعیت گلیم ثبت جهانی سیرجان سخن می گوییم که روز به روز بر تعداد بافندگان آن کاسته می شود و معلوم نیست در آینده، اگر این وضعیت ادامه داشته باشد، به چه سرنوشتی دچار خواهد شد. 

به گزارش ایرنا آنطور که دست اندرکاران تولید و عرضه این گلیم منحصربه فرد در سیرجان می گویند، تنها یکسال پس از ثبت جهانی این گلیم و خاستگاه تولید آن، رکود تولید آن شروع شد و اینک از ۱۲ هزار بافنده این گلیم، چهار هزار نفر بیشتر بیمه نیستند و وقتی هم دنبال موضوع را می گیریم، هرکدام از مسئولان و متولیان توپ را در زمین دیگری یا تحریم و کرونا می اندازد.

روزهای پایانی شهرویرماه ۱۳۹۶ بود که خبر ثبت جهانی دارستان سیرجان به عنوان دهکده جهانی گلیم بارقه های خوشحالی را در دل کرمانی ها و ایرانیان زنده کرد و امروز در چهارمین سالگرد این ثبت جهانی باید از علل و عوامل رکود حاکم بر تولید و عرضه این گلیم سخن بگوییم و گزارش تهیه کنیم.

چهار سال خبرهای خوبی از این گلیم شنیده می شد، هیچ گلیم تولیدی روی زمین نمی ماند و مشتریان فراوان از داخل و خارج داشت اما این وضعیت تاب نیاورد، شاید خیلی ها فکر کردند ثبت جهانی کافی بود یا کافیست تا این گلیم خودبه خود به بالندگی اش ادامه دهد و نیاز به برنامه ریزی و حمایت از این اثر، هنر و میراث ماندگار زنان روستایی و عشایر سیرجان که در جهان نامی برای خود دست و پا کرده، نیست.

تولیدکنندگان این گلیم انگشت اتهام را به سوی مسئولان و کم کاری آنان نشانه می گیرند و می گویند وعده هایشان محقق نشده؛ برخی هم شیوع کرونا، تورم و تحریم را بهانه می کنند؛ روی هم رفته هرکس دلیلی می آورد اما آنچه مهم است اینکه آتیه این گلیم منحصر به فرد ثبت جهانی چه خواهد شد؟

مختصات گلیم

این نوع گلیم با نام شیرکی پیچ که خاستگاه آن سیرجان و روستای دارستان است و البته براساس گزارش ها در برخی مناطق شهرستان های اطراف سیرجان مانند بافت هم بافته می شود، در نوع خود منحصربه‌فرد و متفاوت است. گلیم شیرکی پیچ در گذشته صرفاً به صورت گلیم بافته می‌شده‌ اما امروزه به شکل ترکیبی از گلیم و قالی نیز بافته می‌شود.

در این نوع گلیم برخلاف انواع دیگر گلیم ها که در آنها پود باعث شکل‌گیری محصول می‌شود، پود نقشی در بافت ندارد و فقط تارها را به یکدیگر متصل می‌کنند و باعث استحکام درگیری نخ خامه با تارها می‌شود.

به این نوع گلیم در برخی مناطق کرمان و سیرجان گلیم سوزنی هم می گویند؛ شیرکی پیچ ظاهری شبیه به قالی دارد و همانند قالی با گره بافته می‌شود و برخلاف دیگر انواع گلیم که پود باعث تکمیل و نماینده نقوش می‌شود، در این‌ گلیم، پود تنها نقش اتصال تارها را برعهده دارد و همیشه در پشت گوشت (پرز) گلیم مخفی است و قابل رویت نیست.

این گلیم خوش نقش و نگار که از آن برای تولید کیف، تابلو، رویه صندلی و دیگر محصولات استفاده می‌شود، از سالیان گذشته بخشی از صادرات غیرنفتی کشور را تشکیل می‌داده است.

پای درددل بافندگان

پروین اباذری بافنده نمونه گلیم که در روستای سلیمانیه سیرجان ساکن است در این زمینه گفت: ۱۰ سال بافنده بودم که درآمد هم داشتیم اما الان با وجود مواد اولیه گران و اینکه بعد از ۱۰ سال بیمه قالیبافی نشده ام و مشکلات خانوادگی دارم، فعلا دست از کار کشیدم تا ببینیم این مشکلات برطرف می شود یا خیر؛ اما من همان بافنده ریزنقش خواهم بود.

فاطمه شاهمرادی هم که در روستای دارستان با دو فرزند ناشنوایش مشغول بافت گلیم است نیز می گوید: شرایط موجود نمی تواند ما را به بافت گلیم دلگرم کند زیرا تاروپود خیلی گران است، ضمانتی هم برای فروش تولیدمان نیست؛ آنچه انسان را در کار هنری ترغیب می کند ایجاد شرایط لازم و فروش محصول تولیدی با نفع اقتصادی است، اگر قرار باشد وقتمان را بگذاریم و دست آخر هم زیان ببینیم، قابل ادامه دادن نیست.

علی ناظری پسری که در کنار مادر و خواهرانش در روستای دارستان کار بافت گلیم را انجام می دهد نیز گفت: گلیم‌بافی که مختص زن‌ها نیست؛ اگر پسران هم آموزش ببینند براحتی می‌توانند گلیم بافی را یاد بگیرند و کار کنند.

دلایل مشکل از نگاه نوجوان بافنده گلیم

وی مشکل بیمه، تغییر سبک زندگی مردم، تمایل جوانان به انتخاب شغل های دیگر و کاهش تعداد کارگاه ها را از جمله دلایل کاهش تولید گلیم شیرکی پیچ دانست و اظهارداشت: باید جذابیت های لازم برای جوانان ایجاد شود در غیر این صورت شاهد از دست دادن بازارها خواهیم بود چون هندی ها، چینی ها و افغان ها با کپی کردن طرح های ایران با هزینه بسیار کمتر، گلیم را تولید و بازارها را از دست ما خارج می کنند.

حمید کیانی مدیرعامل شرکت نظم آوران که معین اقتصادی بخش گلستان سیرجان یا به تعبیری مهد تولید گلیم است نیز می گوید : ما در این بخش ۳۶ نفر از بافندگان را زیرپوشش داریم که برای آنان ماده اولیه و دار گلیم تامین می کنیم و محصول تولیدی شان را نیز خودمان می خریم تا ضررو زیانی متوجه بافندگان نشود.

وی افزود: در سال ۲۵۰ گلیم بافته و خریداری شد که این روش فعالیت بافندگان را مضاعف می کرد اما با شروع کرونا برنامه ها تعطیل و همکاری در بافت نداشتیم.

حمایت ها همه جانبه نبود

نصرت امینی رئیس اتحادیه بافندگان فرش سیرجان نیز معتقد است: شهرت جهانی گلیم و ثبت این فرش بی مثل در جهان خیلی خوب بود اما متاسفانه حمایت ها همه جانبه نبود و بیمه های بافندگان قطع شد؛ تامین اجتماعی زیر بار بیمه قالی بافی نمی رود و گلیم باف باید خودش پول بیمه را بدهد که آن هم برایش میسر نیست.

وی افزود: از ۱۲ هزار بافنده در شهرستان فقط ۴ هزار نفر بیمه هستند و در شرایطی که همه مسئولان به دنبال حل مشکل بیمه این قشر بودند یک باره پا پس گذاشتند.

این بانوی بافنده، تولید سالیانه گلیم را در شهرستان سیرجان ۱۰۰ هزار مترمربع عنوان و بیان کرد: الان ما یک دهم این تولید را هم نداریم که البته گرانی مواد اولیه یکی دیگر از عوامل رکود تولید آن است؛ اگر بگوییم تحریم ها بستر رکود بوده اما کرونا نیز ضربه رکود تولید را زد، درست گفته ایم و خلاصه همه این عوامل موجب بی رغبتی بافندگان در تولید شده است.

وعده هایی که محقق نشد

حمیدمحمودی معاون شرکت تعاونی گلیم فیروزه هم عنوان کرد: ثبت جهانی گلیم یک افتخار برای ما و همه بافندگان و مردم استان و کشور است اما وعده ها و قول مسئولان همانند راه اندازی موزه گلیم، بازارچه گلیم، ایجاد کارگاههای ریسندگی و رنگرزی نیازمند حمایت و پیگیری آنان است.

وی اظهارداشت: اوایل روزهای ثبت جهانی گلیم جوش و خروش بافندگان همراه با عشق و علاقه فراوان شد بافنده ها بیشتر و سرعت تولید هم خوب شود اما مشکلاتی مثل کرونا و تحریم ها فضا را برای تولید تنگ کرد و از طرفی هم گرانی مواد اولیه و حتی مواد اولیه نا مرغوب رکود را بیشتر کرده است.

همیشه پای یک دلال در میان است

محمودی افزود: الآن هم تک بافی در خیلی از خانه ها هست و کار می کنند ولی مجتمع های بافندگی تعطیل شده؛ همین بافت کم هم روی دست دلالان می چرخد و بافنده متضرر می شود؛ بافندگان رغبتی برای ادامه کار ندارند که بازهم بدون حمایت و دلسوزی مسئولان این وضعیت ادامه دار است.

معاون شرکت تعاونی گلیم فیروزه نرخ گذاری دلالان سودجو را موجب ضرر و زیان بافنده عنوان و بیان کرد: آن زن روستایی بدون اطلاع از نرخ گلیم، تولیدش را به فروش می رساند و بعد متوجه می شود که ضرر و زیان دیده لذا ما پیشنهاد نرخ را براساس گره های به کار رفته داده ایم و نمی توانیم با این اوضاع کنونی توقع تولید گلیم داشته باشیم.

فکر کردند با ثبت جهانی کار تمام است

ابوذر خواجویی دبیر سابق شهر جهانی گلیم و فعال این حوزه نیز گفت: همه دست اندرکاران این حوزه تا ثبت جهانی گلیم فعال بودند و همین که سال ۹۶ این افتخار را پیدا کردیم، همه فکر کردند کار تمام شد؛ حتی براساس دستورالعمل هایی که شورای جهانی تعیین کرده بود هم حرکت نکردیم و هیچ نقشه راهی نیز تنظیم نشد.

وی افزود: وزارت میراث فرهنگی بیشتر ارتباطش با مرکز استان بود که حتی دبیرخانه شهرجهانی گلیم هم در سیرجان راه اندازی نشد؛ اتفاق بدتر اینکه همه مسئولان نیز با ثبت جهانی گلیم کار را تمام شده می پندارند در صورتی که پس از کسب این افتخار کار اصلی و مسیر شروع می شود و نیاز به تلاش و برنامه ریزی بیشتر است.

خواجویی نبود برنامه ریزی و نظارت بر کار بافندگان، بی توجهی و عمل نکردن به موارد شورای جهانی گلیم همانند ایجاد بازارچه صنایع دستی ، ایجاد موزه گلیم، توجه به حقوق اجتماعی بافندگان ، رفع مشکلات بیمه و قیمت فروش تولیدات و صادرات با توجه به اینکه گلیم شیرکی پیچ سیرجان از قدیم شهرت جهانی داشته را از دیگر مشکلات فراروی این هنر و صنعت عنوان کرد.

برندی که همچنان جهانی است

مهدی روح الامینی از فعالان تجارت گلیم و مدیر یک شرکت تعاونی فرش نیز گفت: جهانی شدن گلیم ما موجب افتخار همگان و بافندگان که غالبا روستایی و عشایر هستند شد و به آنان ذوق و رغبت داد، مدتی هم تولیدات خوب بود که حتی سفارش از خارج از استان و کشور داشتیم اما با شیوع ویروس کرونا و گرانی ماده اولیه، رغبت تولید را گرفت که برای بافنده سودی نداشت لذا تولید کاهش یافت و بافنده صحنه بافت گلیم را ترک کرد و تولید و صادرات ریزش داشته است.

وی عنوان کرد: برند گلیم سیرجان اما همچنان جهانی است به گونه ای که حتی تولیدات گلیم و گلیم فرش کشورهای همسایه ما یعنی پاکستان و افغانستان در خارج از کشور به نام گلیم سیرجان فروخته می شود؛با این حال اگر وزارت میراث فرهنگی و مسئولان استان و شهرستان مشکلات را بر طرف و بافندگان را تشویق کنند به طور قطع بافت این هنر نفیس رونق مضاعف می گیرد.

محمد سالاری از دیگر فعالان این حوزه نیز گفت: بعد از این رویداد جهانی به گلیم و بافنده ارزش دیگری قائل شدند و دلگرمی برای بافنده بیشتر شد و انتظار می رفت رقابت کمی و کیفی در بافت گلیم اتفاق افتد اما غیر از کرونا که خیلی از بافندگان را خانه نشین کرد، مشکل تحریم هم بود زیرا در بازار تحریم ها هم، فروش نیست.

وی افزود: بعد از ثبت جهانی گلیم طی مدت کوتاهی خیلی از واجدان شرایط بیمه شدند؛ در بانک اطلاعاتی، مشخصات بافندگان ثبت شد اما انتظار ما حمایت در هر شرایطی است که در برخی بخش ها معین های اقتصادی حامی بافندگان شدند و بهترین و موثرترین اقدام برای ما بود.

 

میراث: بازارچه را محقق نکردند

نبی الله جعفری رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان سیرجان نیز گفت: بسیاری از گلیم بافان بعد از ثبت جهانی گلیم طرح ها و نقوشی را بافتند که مورد تایید میراث فرهنگی نبود و حتی این بافت، با کیفیت هم کار نشده بود.

وی افزود: از طرفی بازارچه صنایع دستی که می بایست اداره صنعت، معدن و تجارت ایجاد کند، محقق نشد و حتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سیرجان، آموزش رشته گلیم را مصوب کرد اما طی این ۴ سال گذشته پذیرش دانشجو در این رشته نداشت که همه این مسائل به اضافه شیوع کرونا در رکود تولید و دلسردی بافندگان دخیل بوده است.

فرماندار کاهش تولید را قبول ندارد

سهراب بهاءالدینی فرماندار سیرجان اما ابتدا کاهش تولید را به این شدت قبول ندارد و می گوید دارهای قالی در خانه ها فعال هستند اما مشتری گلیم نیست.

وی سپس افزود: می پذیرم بیش از ۳۰ درصد کاهش تولید در سه سال گذشته داشته ایم که آن هم به علت گرانی مواد اولیه و نبود صادرات بوده است.

فرماندار سیرجان در خصوص بیمه گلیم بافان هم به این جمله بسنده می کند: از تامین اجتماعی بپرسید.

تامین اجتماعی: دولت منبع مالی و سهمیه نداد

مشتاق  پورحاجبی رئیس بیمه تامین اجتماعی سیرجان نیز در خصوص این بیمه و شکوایه گلیم بافان اینطور پاسخ داد: مدتی کوتاه این بیمه برقرار شد و تعدادی از گلیم بافان هم بیمه شدند اما دولت پس از آن نه منابع مالی برای این بیمه گذاشت و نه هیچ سهمیه ای را تخصیص داد لذا درمدت یک سال گذشته این بیمه قطع شد، این موضوع دست ما هم نیست و حق با مردم است.

به گزارش ایرنا هرقدر هم مشکل پیش پای گلیم شیرکی پیچ سیرجان وجود داشته باشد، این گلیم ثبت جهانی رسیده و برند خود را دارد؛ این یعنی می توان مشکلات را از سر راه برداشت و با رونق بخشی به آن، هم زمینه اعتلای بیشتر نام ایران و ایرانیان را در جهان فراهم آورد و هم در نتیجه آن اشتغال عده زیادی را فراهم کرد که رونق اقتصادی شهرستان، استان و کشور را نیز به دنبال داشته با شد.

طرح های شیرکی پیچ که امروزه بیشتر بافته می شوند عبارتند از: راه راه، انواع گلدانی، موسی خانی، طرح ترنج دار، گل سه کله، گل شول، محرمات، گل حشمتی، گل بادامی، گل خشتی بندی و طرح های تلفیقی.

هر کدام از این زیراندازها با نقوش متعددی به شرح زیر بافته می شوند: نقش حیوانات و پرندگان، نقوش گیاهی، انواع نقش های ترنج و هندسی که در حاشیه و متن به صورت آزاد به کار می روند.

در گذشته بافت این گلیم ها به صورت ذهنی بود ولی امروزه طرح و نقش ها را با هدف خاص تجاری در اختیار بافنده قرار می دهند.

واقعیت اینکه با وجود تمامی مشکلات، هنوز صدای آوازخوانی گلیم بافان که نقش های گلیم را زمزمه می کنند از سیرجان به گوش می رسد و روستاییان و عشایر امیدوارند که مشکلات شان رفع شود و دوباره همچنان هنر گلیم شان، دسترنج پربرکت و سرمایه زندگی شان شود.

آغاز عملیات اجرایی طرح گمانه‌زنی محوطه مناره فیروزآباد بردسکن

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان‌رضوی گفت: امسال برای نخستین بار از محل اعتبارات ملی ۶۴۰ میلیون ریال برای کاوش و مطالعه گمانه‌زنی محوطه مناره فیروزآباد شهرستان بردسکن اختصاص یافت و عملیات اجرایی طرح گمانه زنی این محوطه آغاز شد.

سیدجوادموسوی روز شنبه در مراسم آغاز عملیات اجرایی طرح گمانه زنی محوطه مناره فیروزآباد با گرامیداشت هفته دفاع مقدس و فرارسیدن پنجم مهرماه روز جهانی جهانگردی گفت: به دنبال این هستیم که با اجرای عملیات گمانه‌زنی در محوطه باستانی فیروزآباد این مکان تاریخی را به یک سایت - موزه گردشگری تبدیل کنیم.

وی ابراز امیدواری کرد که با همت نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی این اعتبار همه ساله در ردیف پروژه های کددار کشور قرار بگیرد.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان‌رضوی با اشاره به ظرفیت بردسکن در بخش کشاورزی و معادن گفت: با اشاره به سفر سالانه ۳۰ میلیون زائر به مشهد و قرار گرفتن بردسکن در مسیر چندین استان کشور باید ظرفیت بخش کشاورزی آن را در حوزه گردشگری نیز فعال کنیم تا جذب گردشگر در این بخش توسعه پیدا کند.

موسوی با تاکید بر لزوم توسعه گردشگری در روستاها افزود: امسال با هدف رونق تولید، بحث توسعه گردشگری در روستاها  مورد توجه قرار گرفته است تا روستاییان، محصولات کشاورزی و صنایع دستی خود را از تولید به مصرف بدون واسطه با حضور گردشگران به فروش برسانند.

وی همچنین از افزایش ۵۰ درصدی اعتبارات عمرانی  امسال این اداره کل نسبت به پارسال خبرداد و گفت: با هدف طرح توسعه گردشگری باید شهرستان‌ها یک سند راهبردی و طرح جامع گردشگری هر منطقه را تهیه کنند.

نماینده مردم  کاشمر، بردسکن، خلیل‌آباد و کوهسرخ هم در این مراسم با اشاره به ظرفیت‌های بالقوه گردشگری در کشور و خراسان رضوی شناسایی بیشتر آن در راستای جذب گردشگران داخلی و خارجی خواستار شد.

 حجت‌الاسلام جواد نیک‌بین افزود: خوشبختانه شهرستان بردسکن در حوزه بناهای تاریخی و جاذبه های گردشگری از ظرفیت‌های خوبی برخوردار است و یکی از مطالبات ما از وزرات میراث فرهنگی، توسعه اقتصاد گردشگری است که می‌طلبد در این حوزه اهتمام جدی داشته باشد.

وی ضمن قدردانی از اداره کل میراث فرهنگی در اجرای طرح گمانه‌زنی محوطه باستانی فیروزآباد گفت: با توجه به این که برای نخستین بار از محل اعتبارات ملی بیش از ۶۰۰ میلیون ریال برای اجرای این طرح تخصیص داده شده است پیگیری خواهیم‌کرد که همه ساله این طرح در ردیف اعتبارات ملی قرار بگیرد.

فرماندار بردسکن نیز دراین مراسم با اشاره به وجود ۲۲۰ اثر تاریخی، فرهنگی، مذهبی و گردشگری دراین شهرستان گفت: از این تعداد بیش از ۳۰ اثر در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده‌ است که می ‌طلبد اداره کل میراث فرهنگی با توجه قدمت این بناها نسبت به تکمیل و تایید پرونده برخی از آنها و ثبت در فهرست آثار ملی اهتمام ویژه‌ای داشته باشد.

مجتبی شاکری افزود: با توجه به این که اقتصاد مردم منطقه برپایه کشاورزی است فرصت بسیار خوبی است که بتوانیم گردشگری کشاورزی را نیز در شهرستان توسعه دهیم تا شاهد حضور گردشگردان داخلی و خارجی در منطقه باشیم.

وی آمادگی مجموعه اداری شهرستان بردسکن را برای هر گونه همکاری در اجرای عملیات گمانه زنی در محوطه باستانی فیروزآباد اعلام کرد.

عملیات گمانه‌زنی و مطالعه این پروژه ظرف یک ماه آینده انجام و عملیات کاوش پس از تایید نهایی در سطح ۵۰ هکتار اجرا می‌شود.

میل یا برج یا مناره فیروزآباد مربوط به دوره سلجوقی است و در شهرستان بردسکن، بخش شهرآباد، روستای فیروزآباد واقع شده و در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۹۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است.

میل مزبور با ظاهری استوانه‌ای شکل و با ارتفاع فعلی ۱۸ متر با وجود عناصر تزئینی و نحوه آجرچینی نشان دهنده معماری به سبک و شیوه رازی است. این میل دارای ۲ کتیبه در بالا و پایین به خط کوفی است همچنین در داخل میل نیز پلکانی به‌طور مارپیچ تعبیه شده‌است که روی هم رفته شواهد معماری، انتساب این اثر را به عصر سلجوقی نشان می‌دهد.

نگاهی اجمالی به محموطه های باستانی ایران - ۲۲ - ارجان

سیامک صحافی*

اَرگان یا اَرجان  با شماره ثبت ملی  ۱۹۲۸۸ ، نام باستانی شهرستان بهبهان در استان خوزستان است. این شهر باستانی متعلق به دوره ایلامی، دوران میانی در ایران بود که در مرز خوزستان و فارس واقع شده‌بود. خرابه‌های شهر در ۱۲ کیلومتری شمال شرقی بهبهان در دو طرف حاشیه رود مارون اطراف قدمگاه امام رضا بهبهان واقع شده‌است. وسعت این محوطه باستانی حدود ۵۰۰ هکتار است. در اولین مطالعات پیرامون شهر قدیم ارجان، قدمت این شهر به دوره ساسانیان (۲۲۴–۶۵۲ میلادی) نسبت داده شده ولی در سال ۱۳۶۱خورشیدی در نزدیکی این محوطه باستانی، آثار یک آرامگاه متعلق به حدود هزاره دوم قبل از میلاد و به دوره ایلامی کشف شد که باب جدیدی در باستانشناسی این محوطه تاریخی گشود. این آرامگاه حاوی تابوتی بزرگ از جنس برنز بود. به همراه این تابوت یک حلقه طلایی، نود و هشت دکمه زرین، ده ظرف استوانه‌ای، یک خنجر، یک میله نقره‌ای، تنگ و ساغر و سینی برنزی با تصاویر تاریخی پیدا شدند که به ۸۰۰ سال پیش از میلاد برمی‌گردند.

نقش‌های سینی ارجان شامل یک گل رز شانزده‌پر در مرکز سینی، سپس یک ردیف شیر، و پنج ردیف نقوش متنوع مربوط به مراسم مختلف در بقیه فضا کنده شده و فاصله بین این نقوش را چند ردیف گیس بافت پر کرده‌است. بر اساس نقوش این سینی، ظاهراً یکی از فرمانروایان ایلامی برای مدتی به یکی از مناطق کوهستانی برای شکار عزیمت کرده، و در غیاب وی در محل حکومت شورش به وجود آمده‌است. شاه به محل حکومت برمیگردد و شورش را سرکوب می‌کند. سردسته شکارچیان نیز در یکی از نگاره‌ها، حیوانات شکار شده را به پیش شاه می‌برد و شاه طی مراسمی جشن می‌گیرد. همچنین، قدیمی‌ترین تصویر از یک چنگ‌نواز یا به قولی لیرنواز ایرانی در میان گروه نوازندگان در این سینی به چشم می‌خورد. در لبهٔ پشت جام نیز کتیبه ای میخی به خط ایلامی نقش بسته‌است . 

کشفیات

جام اَرجان یا جام ارگان یا جام کیدین هوتران، نام یک سینی است که از تابوت کیدین هوتران یکم به همراه تعدادی ار اشیا دیگر در محوطه باستانی ارجان متعلق به تمدن دوره ایلامی، دوران میانیدر سال ۱۳۶۱ کشف شده‌است. جام ارجان پس از اینکه در سال ۱۳۹۹ به عنوان نماد کاروان المپیک ایران برگزیده شد مورد توجه قرار گرفت و این جام که بخشی از اشیای داخل تابوت بود از سایر اقلام این تابوت مشهورتر گردید. وسعت این محوطه باستانی حدود ۵۰۰ هکتار است. در اولین مطالعات پیرامون شهر قدیم ارجان، قدمت این شهر به دوره ساسانیان (۲۲۴–۶۵۲ میلادی) نسبت داده شده ولی در سال ۱۳۶۱ خورشیدی در نزدیکی این محوطه باستانی، آثار یک آرامگاه متعلق به حدود هزاره دوم قبل از میلاد و به دوره ایلامی کشف شد که باب جدیدی در باستانشناسی این محوطه تاریخی گشود. این آرامگاه حاوی تابوتی بزرگ از جنس برنز بود.

یکی ذیگر از کشفیات مهم این محوطه تاریخی، حلقه قدرت زرینی است که در دست چپ متوفی قرار داده شده‌است. این حلقه دارای دسته استوانه ای هلالی شکل تو خالی است که دو انتهای آن به دو صفحه بیضی شکل ختم می‌شود. قسمت داخلی این صفحه‌ها به‌طور قرینه با نقش دو شیر بالدار که در دو طرف درخت مقدس ایستاده‌اند تزیین شده‌است. دور تا دور نقوش نقش گیس باف دیده می‌شود. در زیر پای شیرها سه ردیف نقش به صورت طاق هلالی شکل کنده شده و بر روی دسته، شیارهایی ایجاد شده که انتهای آنها به یک گل دوازده پر در قسمت بیرونیِ دو صفحه، ختم می‌شود. این حلقه دارای کتیبه ای به خط میخی عیلامی در قسمت دسته است که ترجمه آن کیدین هوتران پسر کورولوش است . 

ویژگی این آرامگاه استفاده از ملاط قیر و اندود گچ به لحاظ جلوگیری از نفوذ رطوبت همجواری با رودخانه مارون بوده‌است. یکی از کشفیات مهم این محوطه تاریخی حلقه قدرت طلایی ارجان است. شکل حلقه طلائی (قدرت) ارجان تجسمی از یک لوتوس (نیلوفر آبی) است که حامل پیامهای ذهنی و اساطیری است. این حلقه طلائی ۲۳۷ گرم وزن دارد و متصل به یک دسته مجوف است. قدمت این حلقه قرن هشتم قبل از میلاد است. تا کنون نظیر این حلقه طلائی در هیچ‌یک از حفاریهای علمی بدست نیامده است.

به نظر برخی مورخان از جمله آرتور کریستنسن (۱۹۲۵، ص۷)، بعدها قباد یکم پادشاه ساسانی در یورش به امیدا در شمال بین‌النهرین (منطقه کُردنشین دیاربکر در کشور ترکیه کنونی)، هشتاد هزار تن از اهالی آن را به اسارت گرفته و به ارگان آورده، و این منطقه به مرکز تولید پارچه کتان که مردم امیدا در ساخت آن ماهر بودند، مبدل شده‌است. منابع تاریخی از نام‌های دیگری چون رامقباد، بِرامقباد، اَبَرقباد و به از آمِدِ کَواد برای ارجان استفاده کرده‌اند، که بخش دوم مشترک در همهٔ آن‌ها به نام پادشاه قباد یکم ساسانی اشاره دارد . 

پیشینه ارجان

ارجان از ایالات مهم دوره ساسانی در منطقه جنوب غربی ایران بود. رشد و شکوفایی این منطقه در دوران اسلامی بیشتر شد؛ و سلسله‌هایی همچون صفاریان، آل بویه، سلجوقیان و اتابکان در این ناحیه حکومت کردند. تا پیش از ورود اسلام ساکنان این منطقه پیرو آئین‌هایی همچون زرتشتی، مسیحیت و صابئی بودند، پس از اسلام گروه‌های مختلف اسلامی در این ناحیه حضور داشتند که از جمله آنان می‌توان به اسماعیلیان، خوارج، فرقه‌های مختلف اهل سنت و شیعهٔ اثنی عشری اشاره کرد. سرانجام ارجان پس از سال‌ها رونق بین قرون، شش و هفت هجری متروک گشت . در روند متروک شدن و نابودی ارجان دو عامل عمده تأثیر داشت که به دو دستهٔ طبیعی و انسانی تقسیم می‌شود. از عوامل طبیعی می‌توان:زلزله‌های متعدد، قحطی و بیماری را نام برد؛ و عوامل انسانی که بسیار مهم‌تر هستند عبارت اند از: جنگ‌های متعدد بین مدعیان حکومت، وجود قلعه‌های اسماعیلی و مشکلات وابسته به آن که از جملهٔ آنان می‌توان غارت، دزدی و ناامنی را نام برد. مهاجرت‌های متعدد خارج از منطقه و تغیرات اساسی در سیستم جغرافیای سیاسی-اداری ایالت‌های فارس و خوزستان که باعث حذف نام ارجان شد اشاره کرد .

* کارشناس گردشگری و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان