برای سعدی افشار

سیامک صحافی ؛ رئیس انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج
سعدی افشار (سعدالله رحمت خواه) ساعت 12 ظهر جمعه 30 فروردین در سن 79 سالگی به دلیل کهولت سن و بیماری مزمن ریوی دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این هنرمند که تنها بازمانده دوران طلایی نمایشهای سیاه بازی و تخت حوضی بود، سال گذشته به دلیل شکستگی استخوان لگن و عوارض ناشی از آن در بستر بیماری قرار داشت و بارها در بیمارستان بستری شد.
سعدی افشار متولد سال 1313 خورشیدی بود و نخستین بار در 17 سالگی روی صحنه رفت و به مدت 62 سال در نمایشهای شادی آور ظاهر شد. مراسم تشییع این هنرمند روز یکشنبه (اول اردیبهشت ماه) از مقابل تالار وحدت برگزار خواهد شد و پیکر این هنرمند فقید در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده خواهد شد.
ما برای آنکه ایران ؛ ایران شود خون دلها خورده ایم ....
روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج 29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران به تمامی دلیر مردان ارتش شادباش می گوید .
مراسم خاكسپاري : ساعت 9:30 دقيقه روز جمعه مورخ 30 فروردين 1392 در آرامستان بهشت سكينه در اتوبان كرج - قزوين نرسيده به پل كردان
مراسم ترحيم : شنبه 31 فروردين 1392 ساعت 16 تا 17:30 در مسجد جامع شهرك غرب مقابل مجتمع ميلاد نور
رئیس اداره مخطوطات سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی گفت: دیوان خطی بی نظیر ˈهفت اورنگˈ جامی، در موزه آستان قدس رضوی، توجه بسیاری از علاقه مندان به آثار فرهنگی و هنری را به خود جلب کرده است.
به گزارش روز دوشنبه ایرنا، ˈسید محمد رضا فاضل هاشمیˈ افزود: این مجموعه شعری از دانشمند، شاعر و عارف سده نهم هجری قمری که با تذهیب و تصاویر مینیاتوری ظریف و زیبا در گنجینه نفایس خطی موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود، بین سالهای 886 تا 890 هجری قمری سروده شده است.
وی گفت: از امتیازات این نسخه خطی قدیمی، قدمت، تذهیب و تصاویر مینیاتوری رنگی ظریف و زیبایی بکار رفته در آن است.
او اظهار داشت: نسخه خطی هفت اورنگ به خط نستعلیق 19 سطری در 977 هجری قمری توسط ˈصفی الدین فخرالدین حاجی شمس جهرمیˈ کتابت شده که مزین به نقوش اسلیمی و ترنج های متداخل همراه با حاشیه هایی به طرح دالبری است و بین سطور آن طلا اندازی انجام گرفته است.
وی گفت: آغاز هر یک از مثنوی های هفت اورنگ مزین به سرلوح مرصّع و مذّهب مکتب صفوی از آثار ممتاز دوره صفویه است که از ویژگی های متمایز این نسخه خطی به شمار می رود.
او اظهار داشت: این نسخه دارای هشت مورد از تصاویر مینیاتوری با رنگ آمیزی بدیع و زیباست.
رئیس اداره مخطوطات کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی گفت: جداول اوراق نسخه خطی هفت اورنگ به زر تحریردار، کاغذ این نسخه حنایی و دارای 307 ورق در اندازه 28 در 5/18 سانتیمتر است که جلد مقوایی با روکش پارچه ترمه و عطف تیماج دارد.
گنجینه مخطوطات آستان قدس رضوی با بیش از 85 هزار نسخه نفیس خطی شامل مصاحف شریف منسوب به ائمه اطهار (ع)، قرآن های نوشته شده بر روی پوست آهو، کتب و رساله های علمی، فرهنگی و هنری با جلدهای نفیس روغنی و معرق و مرقعات هنری، به عنوان غنی ترین گنجینه نسخ خطی در منطقه و جهان اسلام به شمار می رود.
درفهرست منتشر شده ازسایتهای میراث جهانی که به دعوت یونسکو در برنامه ساعت زمین شرکت کردند، نامی ازهیچ اثر ایرانی نیست.
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ بینالملل ـ درجریان برگزاری مراسم ویژه "ساعت زمین" که هرساله روز 23 مارچ به مدت نیم ساعت از 8.30 تا 9 شب به وقت محلی، تمامی چراغها و لوازم برقی به طورداوطلبانه خاموش میشود، آثار ثبت شده درفهرست میراث جهانی نیز شرکت کردند اما در فهرست سایتهای شرکت کننده، نامی ازهیچ اثرثبت شده ایرانی نبود.
در فهرستی که یونسکو به همین مناسبت منتشر کرده آمده است: «یک بار دیگر یونسکو در همکاری با بنیاد جهانی حمایت از حیات وحش (WWF) مراسم ساعت زمین را به عنوان یکی از بزرگترین و فراگیرترین و شناخته شدهترین کمپینهای زیستمحیطی درجهان، از تمامی سایتهای ثبت شده درفهرست میراث جهانی خواست تا با خاموش کردن تمامی وسایل روشنایی در ساعت مقرر، در این اقدام جهانی مشارکت کنند.»
یونسکو همچنین فهرست کاملی از سایتهای جهانی که به این فراخوان یونسکو پاسخ مثبت داده و چراغها را درساعت مقرر خاموش کردند، ارائه کرده است اما دراین فهرست نسبتا بلند، نامی از آثار و محوطههای ایرانی که درفهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند، نیامده است.
طبق فهرست ارائه شده، بیشتر کشورها دست کم با یک اثر از آثار ثبت شده خوددرفهرست میراث جهانی یونسکو، دراین اقدام مهم زیست محیطی شرکت کردند. دراین فهرست نام آثاری چون "اکروپلیس" در آتن، شهر تاریخی "لوکزامبورگ"، غار" آلتامیرا" در اسپانیا ،کلیسای جامع "کلونگ" در آلمان، کاخ و میدان سرخ "کرملین" در مسکو، آثار تاریخی وکلیسای "نوتردام" در فرانسه ، برج "هرکول" ودره راین، دیده میشود.
ساعت زمین مراسمی است که از سال 2007 تاکنون تنها به منظور انجام یک حرکت نمادین برای آگاهی رسانی به عمومی نسبت به وضعیت زمین وکاهش عملکرد مخرب انسان بر آن ، هرساله به طور فراگیر و موثری درسراسر جهان برگزار میشود.
روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج سالروز شهادت بانوی مطهره ؛ صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا ( س ) را به عموم شیعیان جهان علی الخصوص جامعه شیهی ایران اسلامی تسلیت گفته ، آرزو می کند همگان بر طریق ایشان قدم بردارند .
پس از برپایی نمایشگاه عکس «سفیدبرفی» در گالری تازهتاسیس «بوم» که به دلیل استقبال مخاطبان تا پایان فروردین تمدید شده، حالا آثار عکاسی عباس کیارستمی هنرمند برجسته کشورمان میهمان موزه «ویس بادن» آلمان است.
او در نمایشگاه «سفید برفی» که تا 31 فروردین در تهران ادامه دارد، 52 عکس و یک ویدیوآرت با عنوان «جاده» را به نمایش گذاشته که کار روی آنها را از سالها قبل آغاز کرده است که تاکنون به معرض دید عموم نگذاشته بود.
کیارستمی سالهاست که در کنار ساخت فیلمهای کمنظیری چون طعم گیلاس که برنده مهمترین جایزه سینمایی جهان یعنی نخل زرین کن شده بود،به هنرهای دیگر از جمله عکاسی، ویدیو آرت و چیدمان نیز علاقه و تمایل فراوانی دارد. عکسهای وی همواره معطوف به طبیعت و چشماندازهای زیبای طبیعی است.
اصول سینمایی وی با نگاه عکاسانهاش در بسیاری از موارد شباهتهایی دارد. زبان و ساختار عکسهای کیارستمی ساده، بیآلایش و آرام است. او عکاسی مستندنگار و ثبتکننده کنشهای اجتماعی نیست و کمتر انسانها در کادرهایش جایی دارند.
عکاسی او هنری کاملا شاعرانه است. افقهای باز و سکوت درون عکسهایش بدون شک مخاطب را به تامل و بازنگری در زاویههای مخفی طبیعت دعوت میکند. در بیشتر عکسهای کیارستمی میتوان مکالمهای پویا را میان خطوط عمودی و افقی در چشماندازها مشاهده کرد.
خطوطی ظریف و متحرک که از سمتی به سمت دیگر رفتهاند یا خطی عمودی مانند نهال یک درخت که خطوط افقی را قطع میکنند. این مکالمه بین خطوط در برخی از آثار سینمایی او نیز به سهولت دیده میشود. فلسفه این هنرمند، نمایان ساختن تضادهاست. تضادهایی میان چیزهایی که متحرکند و چیزهایی که ایستا هستند. این دیدگاه زیباشناختی با بخشی از فلسفه ذن ژاپنی در زمینه نمایان ساختن تضادها شباهتهایی دارد.
در بسیاری از اشعار 17 هجایی ژاپنی که به هایکو معروف است نیز میتوان این به صحنه آوردن لطیف و شکننده پدیدههای متضاد را مشاهده کرد. این نوع نگرش در بخشی از نقاشیهای آیینی ژاپنی دیده میشود.
کیارستمی در عکاسیاش آنچنان محیط را آرام و بیآلایش میکند که در نهایت اثر عکاسانهاش تبدیل به نوعی نقاشی میشود. اثری که با نور و تاریکی، سایهها و روشناییها، نظم و بینظمی، سکوت و صدا در پیوندی عمیق قرار گرفته است. جالب اینکه کیارستمی از سالها پیش درگیر ادبیات منظوم بهویژه سبک هایکو است و چند سال پیش نیز کتابی از او تحت عنوان «همراه با باد» به زبان آلمانی ترجمه و راهی بازار نشر در این کشور شده بود. شاید به دلیل همین تمایلات زیباشناختی است که عکاسی و اشعار وی در یک راستا قرار میگیرند.
عناصر انضمامی و الحاقی در عکسهای او دیده نمیشوند تا موضوع اصلی یعنی نمایش تضادها در زمینه خلوت و در سکوت خود را به مخاطب بهتر نشان دهد. کیارستمی قبل از این در موزهها و مراکزی چون موزه ویکتوریا و آلبرت لندن (2007)، مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو (2008-2007) و موزه هنرهای مدرن نیویورک (2007) آثار متنوعی را به نمایش گذاشته است اما این نخستینباری است که آلمان و موزه معتبری در آلمان میزبان دستاوردهای بصری کیارستمی شده است.
نمایشگاه «تصاویر متحرک و ایستا» از روز پنجشنبه بیستودوم فروردین آغاز و تا بیستوششم خرداد در «ویس بادن» ادامه دارد.
در این یادداشت که پرستویی آنرا اختصاصا در اختیار ایسنا قرار داده آمده است:
«برای کوچ مادر دارینوش(معظمی) که در نوروز 1392 رفت. مینویسم. اگرچه سخت، اگرچه دیر، اگرچه دستم نمیرود.اگرچه دلم خوش نیست. اما... حرمت نان و نمک مرا واداشت که از عشق بنویسم و از خانهای بگویم که مریمیهای پرپرش عطر کسی را دارد، که اکنون نیست... که نامش از ازل تا ابد مادر بود. مادر به دنیا آمد و مادرانه نیز رفت. بنا دارم از مادر «دارینوش»... از مادر «بابایی» بگویم که در نوروز امسال بسیار آرام و دلپذیر رفت، از مادر بنویسم که به خواب ستاره رفت و به رویایی درآمد که رشک هر انسان وارسته بود.
هشتم فروردین ماه سال 1392 خورشیدی ساعت هفتونیم صبح مادر دارینوش رفت. بیهیاهو و هیابانگ! آرام چون حریر رویایی خواب... بیصدا چون فریادی نشسته در گلو...! آرامش مادر، رویای آسمانی زمین بود. رخسار چون ماهاش، با آن گونههای برآمده گویی خورشیدی بود که از پس ابر لبخند میزد. نگاه مهربان و سرشار از هستیاش مرا به شوق وامیداشت که همیشه و همواره چهارزانو روبرویش بنشینم و بگویم... سلام مادر! سلام بیتابی دریا!... سلام آبیتر از آسمان! سلام مادرشوق... اشک و لبخند! مادرچشم روشنی... مادر ستاره ستاره... دریا! مادر نان و عشق و سفره، سلام مادر بیقرار من و ما! یادم هست... آن روز صبح جمعه تابستانی، بیتاب رفتن خسرو(شکیبایی) بودی... مرا به نام کوچک خواندی که... آپرویز!... خسرو! جان عزیز عشق است. برادری کن و رفاقت!... خسرو آبروی بزرگماست. با جلال و ابهت به خاکش بسپار! گفتم: چشم مادر... خسرو خانزاد این دل است.
گفتی چشمت روشن!... توهم در دل ماخانه داری آپرویز!
قربان آن آ(آقا) پرویز گفتنت... مادر! انجام وظیفه کردیم همیشه کلام مادر را مهر دل و مهر حق میدانستم و میدانم... هنوز!... مادر! شما به ما آموختی که راه با رفیق خوش است. میگفتی رفیق راه هم باشید و همسایه دیوار به دیوار دل، دلی جانثار ستاره باشد، دلی که برای عشق میتپید...! مادر... اکنون و اینجا گستاخی من را ببخش! چرا که نیستی و من رو بروی هرچه دیوار... هرچه بیتاب... چشم در چشم آسمان خاکستری.... هرچیز بیصدا... هرچند خاموش... فریاد میزنم: خداحافظ مادر! خداحافظ... مادر!»
به گزارش ایسنا، آلبوم های «بیبی جان» (رسول نجفیان)، «عشق است» و «دوستت دارم» (ناصرعبدالهی)، «بابایی» (بیژن مفید) و سلام خداحافظ (حسین پناهی) از جمله فعالیت های پرویز پرستویی با «دارینوش» است که اجرای دکلمه اشعار آن را بر عهده داشته است.
استاد پوررضا در درجه اول حافظ موسیقی گیلان بود. اشراف کامل داشت بر موسیقی دستگاهی ایران، موسیقی مازندران را میشناخت، از صدای بسیار اصیلی برخوردار بود و دارای قریحه بسیار فعالی بود.چراکه او با موسیقیهای مختلفی آشنا بود مثل موسیقی گیلان، موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی مازندران و… . از وسعت ذهنی بالایی برخوردار بود و نسبت به موسیقی درک خوبی داشت. صدای بسیار خوبی داشت و من فکر نمیکنم دیگر صدایی هم سنگ صدای او در گیلان ظهور کند. من هرچه از فریدون پوررضا بگویم کم گفتهام. فریدون پوررضا دوست خوبی بود برای همه جامعه به ویژه آن بخشی از ما که جامعه موسیقی را تشکیل میدهیم. برای تحقیق درباره موسیقی و آوااهای گیلان هر جا، هر روستا و هر منطقهیی که رفتم، مخصوصا در کوههای دیلمان وقتی سخن از پوررضا به میان میآمد، آنها او را میشناختند و با محبت و احترام خاصی از او یاد میکردند.پوررضا در دل مردمان روستاهای گیلان هم جای داشت. پوررضا را متاسفانه آن طور که باید درک نکردند. او همیشه نگرانی خاصی نسبت به حفظ موسیقی اصیل داشت ولی امکانات و سرمایهیی در اختیار نداشت و هر وقت که با هم مینشستیم با تاسف میگفت که موسیقی روزگار خوبی را از سر نمیگذراند و جوانها و نسلهای بعد متاثر از رسانههای عمومی که در متن زندگی آنها قرار گرفته، به سمت و سوی دیگری میروند و موسیقی ما در حال منزوی شدن است. معتقد بود نباید دست روی دست گذاشت و در مجموع این نگرانیهای فرهنگی را داشت. فریدون پوررضا از معدود هنرمندانی است که مسیر درست خودش را طی کرد و از محیط خود جدا نشد. بهرغم اینکه در سطح بالایی از موسیقی تکیه زده بود و میتوانست به هر کجا که بخواهد برود اما در گیلان ماند و با همه نوازندگان و هنرمندان روستایی ارتباط داشت. موفقیت و محبوبیت او تنها به خاطر صدای خوبش نبود، به خاطر نحوه ارتباط او با هنرمندان پیرامون خودش هم بود. او به دیگر هنرمندان گیلان و دیگر جاها احترام میگذاشت و از دانستههای آنها هم بهره میبرد. این نکات مهمی در شخصیت یک هنرمند است و به همین خاطر، هم هنرش ماندگار بود و میماند و هم یاد و خاطره شخصیت او باقی میماند. پوررضا استاد خوبی برای من بود . جلسات متعدد خدمتش رسیدم و با روئی گشاده که خاص هنرمندان آسمانی است دانشش را در اختیارم گذاشت . باید بگویم صدای استاد به زلالی باران بود . این دو بیتی را در دیلمان به یادگار از او دارم :
دوواره آسمونه دیل پورابو
سیا ابرونه جی مهتاب کورابو
ستاره دانهدانه رو بگیته
عجب امشب بساط غم جورابو
( سیامک صحافی - موسیقی شناس و خواننده )
رمان «کلنل» محمود دولتآبادی نامزد جایزهی بهترین کتاب داستانی ترجمه در آمریکا شد. در فهرست نامزدهای این جایزه که از سوی دانشگاه راچستر منتشر شده، 10 نویسنده از 9 کشور حضور دارند. شناختهشدهترین نویسندهی این فهرست، هرتا مولر - نویسندهی برندهی جایزهی نوبل ادبیات - است. از دیگر رقیبهای سرشناس دولتآبادی نیز میخاییل شیشکین روسی است.
نامزدهای جایزهی بهترین کتاب داستانی ترجمه (BTBA) از کشورهای فرانسه (دو کتاب)، آرژانتین، برزیل، رومانی، روسیه، جیبوتی، سوییس، مجارستان و ایران هستند.
«کلنل» دولتآبادی که هنوز در ایران امکان انتشار پیدا نکرده، توسط تام پتردیل به انگلیسی ترجمه و از سوی انتشارات ملویل هاوس منتشر شده است.
برگزارکنندگان جایزهی بهترین کتاب داستانی ترجمه با همکاری سایت آمازون مبلغ 5000 دلار به کتاب برتر (نویسنده و مترجم) اهدا میکنند.
برگزیدهی نهایی جایزه سوم ماه می (13 اردیبهشتماه) در نیویورک معرفی میشود.
رمان محمود دولتآبادی در ایران با نام «زوال کلنل» از مهرماه سال 87 برای کسب مجوز نشر ارائه شده است؛ اما با عنوان «کلنل» به زبان آلمانی ترجمه و به عنوان یکی از نامزدهای جایزهی ادبی بوکر آسیا معرفی شد. بهمن دری در تیرماه سال 91 پیش از برکناری از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت، اگر ناشر کتاب «کلنل» تغییر کند، مجوز میگیرد؛ چرا که دولتآبادی اصلاحات را انجام داده است. رمان «کلنل» توسط نشر چشمه برای دریافت مجوز نشر ارائه شده بود که پروانهی فعالیتش لغو شد و به این ترتیب، از انتشار در ایران بازمانده است.
سی دی نخست این مجموعه شامل شش قطعه و سی دی دوم شامل هشت قطعه موسیقایی است که قطعات آن در دستگاه شور و دستگاه راست پنجگاه ارائه شده است.از جمله قطعات این مجموعه می توان به ˈآن چه شورهاˈ، ˈپیش درآمدˈ، ˈدر آمدˈ، ˈپروانهˈ، ˈروح افزاˈ، ˈنغمهˈ، ˈتحریر نی ریزˈ و ˈرنگ شهر آشوبˈ اشاره کرد که با بهره گیری از اشعار حافظ، سعدی و عارف قزوینی تدوین شده است .در این اثر موسیقایی امیر شریفی (تار)، بهناز بهنام نیا (عود)، لیلی آتش کار (سه تار)، محمد زالی (نی)، فرید خردمند (تنبک)، آرش محافظ (سنتور) ،و رضا پرویز زاده به عنوان نوازنده (کمانچه) ایفای نقش می کنند .پروفسور ˈژان دورینگˈ زاده 1947 میلادی، موسیقیدان و خاورشناس، مدیر بخش تحقیقات مرکز ملی در پاریس است ، وی سالیان متمادی از عمر خود را صرف تحقیق و شناخت فرهنگ و موسیقی ملل شرق، بخصوص ایران، آسیای میانه، افغانستان و آذربایجان کردهاست. تدوین و نت نویسی ردیف هفت دستگاه ˈمیرزاعبداللهˈ به روایت ˈنورعلی بورمندˈ از جمله تالیفات شاخص این هنرمند در عرصه موسیقی سنتی ایرانی به شمار می رود .
محمدعلی سپانلو روز چهارشنبه (21 فروردینماه) در شهر کتاب دربارهی بیهقی سخن اظهار کرد: ناشناخته ماندن «تاریخ بیهقی» در ادبیات ایران پدیدهی غریبی است. این اثر خیلی دیر شناخته و معرفی شد، اما با این حال بر نسل جدید نویسندگان و ادیبان تأثیر گذاشت. نسخهای از این کتاب را انگلیسیها در هند یافتند. گویا غزنویان که به هند رفته بودند، آن کتاب را با خود بردند و حفظ کردند. زمانی از ابوالحسن نجفی شنیدم هنگامی که کتابخانههای هند را سروسامان میداندند، در انبارهایی کتابهای پوسیدهای بود که به آب ریختند و من همیشه فکر میکنم نسخههای مفقودشده از «تاریخ بیهقی» در بین آنها بوده است.
این شاعر و پژوهشگر از «تاریخ بیهقی» به عنوان کتابی منحصر به فرد یاد کرد و گفت: این اثر از جنبهی تاریخنگاری، نثر و خبری باارزش است. به واقع بیهقی هم نویسنده است و هم مورخ و هم خبرنگار. ما در آن ادوار کتابی به این پایه نداریم. یکی دیگر از دلایل کممهری به بیهقی هم این است که بیشتر اهل فن به اثر او مراجعه میکنند؛ برخلاف حافظ که عموم مردم غزلیاتش را میخوانند. بیهقی تاریخنویسی جدی است، با این حال، طنز دیگران را در اثرش انعکاس میدهد.
سپانلو با اشاره به تصحیحهای موجود از «تاریخ بیهقی» گفت: یکی از نمونههای معروف و بهترینش، تصحیح علیاکبر فیاض است. البته کار جعفر مدرس صادقی برروی «تاریخ بیهقی» که یک ویرایش داستاننگرانه است، بسیار خوب است و به نفع جوانهاست که از این کتاب استفاده کنند. جعفر مدرس صادقی اثر را نقطهگذاری کرده است و با استفاده از نشانههای سجاوندی آن را خواناتر کرده که برای جوانها مؤثر است.
او در ادامه متذکر شد: قدرت بیهقی در دیالوگنویسی است. این دیالوگها نشان میدهد که در آن دوران فاصلهی زیادی بین زبان محاوره و کتابت نبوده است؛ برخلاف الآن که این فاصله بسیار است. همچنین از نظر شخصیتپردازی خوب عمل میکند و مخاطب به وضوح میتواند با سلطان مسعود غزنوی آشنا شود. به نوعی بیهقی از سلطان مسعود غزنوی شخصیتی میسازد که ترکیبی از مکبث و هملت است. به واقع سلطان مسعود غزنوی از طرفی اندیشهی نیکو را مورد توجه قرار میدهد و از سوی دیگر، شخصیتی جنگآور و پرخاشگر و بیرحم است که به حرف مشاورانش اعتنا نمیکند.
محمدعلی سپانلو در ادامه به شرح بخشی از داستان جانشینی مسعود غزنوی به جای پدرش محمود و درگیریاش با برادرش امیرمحمد پرداخت و داستانهایی از سه نبرد امیرمسعود غزنوی را برای مخاطبان خواند.