برای سعدی افشار

شرمسارم از نوشتن برای هنرمندی که سالها برای نسل پیشین ما و ما و نسل امروزی و کودکان ... طنازی ها نمود و امروز در کنجی در تهران هنر سیاه بازی را بی وارث گذاشت . سعدی افشار با نام کامل سعدالله رحمت خواه در نمایش‌های موسوم به سیاه بازی و یا تخته حوضی به ایفای نقش می‌پرداخت . یادش به خیر روزی که در خانه هنرمندان خواستم دستش را ببوسم اجازه نداد و در آغوشم کشید و گفت من سیاهی بیش نیستم . بدا به ما و بدا به مدیران و متولیان هنری که هنرمندان و همکارانمان را در شرایط سخت تنها می گذاریم . این اواخر آقا داوود فتحعلی بیگی و بهروز خان غریب پور بیشتر با او بودند و چندی پیش هم یادم است محمود دولت آبادی سری به او زد و .... افسوس بر هنر و هنرمند . یادش گرامی و نامش مانا در تاریخ هنرهای نمایشی ایران .
سیامک صحافی ؛ رئیس انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج 
سی ام فروردین 1392 خورشیدی 

پلنگ ایرانی در خطر انقراض

پلنگ ایرانی از جانوران حیات وحش گچساران در معرض انقراض است.
به گزارش واحد مرکزی خبر ،‌ ریـیـس اداره حفاظت محیط زیست گچساران با بیان اینکه این پلـنگ یکی از گونه های نادر جانوری حیات وحش این شهرستان است گفت : جمعیت مشاهده شده این جانور در مناطق حفاظت شده کـوه خامی و کوه دیل را تنها هشت قلاده است.
عبدال دیانت نسب افزود : یکی از راهکارهای افزایش جمعیت این جانوار کمیاب برقراری امنـیت در مناطق حفاظت شده و جلوگیری از شکار و آسیب رساندن به این گونه جانوری است.
وی گفـت: کـمک به تولید مثل نسل این گونه جانور از دغدغه های مسوولان محیط زیست استان و شهرستان است.
دیانت نسب افزود:اطلاع رسانی به مردم برای شناخت بیشتر این گونه ی کمیاب جانوری و حفاظت از آن همواره مردم توجه این اداره متولی بوده است.
رییس حفاظت محیط زیست گچساران گفت: هم اکنون کوه خامی با مساحتی بیش از 26 هزار هکتار، کوه سرخ با 32 هزار هکتار و کوه دیل با 10 هزار هکتار مساحت جزء مناطق حفاظت شده شهرستان گچساران و باشت محسوب می شود.

سعدی افشار درگذشت

سعدی افشار (سعدالله رحمت خواه) ساعت 12 ظهر جمعه 30 فروردین در سن 79 سالگی به دلیل کهولت سن و بیماری مزمن ریوی دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این هنرمند که تنها بازمانده دوران طلایی نمایش‌های سیاه بازی و تخت حوضی بود، سال گذشته به دلیل شکستگی استخوان لگن و عوارض ناشی از آن در بستر بیماری قرار داشت و بار‌ها در بیمارستان بستری شد.
سعدی افشار متولد سال 1313 خورشیدی بود و نخستین بار در 17 سالگی روی صحنه رفت و به مدت 62 سال در نمایش‌های شادی آور ظاهر شد. مراسم تشییع این هنرمند روز یکشنبه (اول اردیبهشت ماه) از مقابل تالار وحدت برگزار خواهد شد و پیکر این هنرمند فقید در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده خواهد شد.


گل افشانی و شعرخوانی بر مزار "سهراب"

مراسم سی و سومین سالگرد سهراب سپهری بر مزار این شاعر برگزار می شود.
به همت انجمن شاعران جوان شهر کاشان در سال‌مرگ سهراب سپهری روز یکشنبه یکم اردیبهشت ماه 1392 مراسم گل افشانی و شعر خوانی با عنوان «پشت هیچستان» در مزار این (مشهد اردهال)شاعر بر پا می شود.
به گفته‌ عضو هیات مدیره‌ی انجمن شاعران جوان کاشان این مراسم ساعت 15 در مزار سهراب سپهری و با حضور شاعران جوان و اساتید شهر کاشان برگزار می شود و شاعران ضمن غبار روبی و گل افشانی مزار سهراب به شعر خوانی می پردازند.

بی‌اطلاعی خانواده کیومرث صابری از اکران مستند «راز گل آقا»

روابط عمومی نشریه «گل آقا» از ساخت و اکران مستند «راز گل آقا» اظهار بی‌اطلاعی کرد.
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در پی نخستین اکران مستند «راز گل آقا» که قرار است روز شنبه 31 فروردین در تالار وحدت تهران به نمایش گذاشته شود؛ روابط عمومی این نشریه اعلام کرد: نشریه گل آقا و خانواده مرحوم کیومرث صابری از چگونگی ساخت و اکران چنین مستندی اطلاعی ندارند و به مراسم اکران این مستند نیز دعوت نشده‌اند. پیش از این خانواده صابری برای ساخت این مستند برای کارگردان آن شرایطی را گذاشته بودند که قرار بوده در صورت قبول شرایط به آنها اطلاع داده شود؛ که تاکنون هیچ مذاکره‌ای در اینباره صورت نگرفته است.
مستند «راز گل آقا» به کارگردانی عاطفه تلقانی با موضوع تدوین تاریخ شفاهی مطبوعات، نگاهی به زندگی شخصی و حرفه‌ای کیومرث صابری فومنی، مؤسس نشریه گل آقا با عنوان پیشکسوت طنز مطبوعاتی فاخر بعد از انقلاب توسط معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهیه و تولید شده است.
این مستند در حالی روز شنبه با حضور اهالی فرهنگ و رسانه رونمایی می‌شود که خانواده مرحوم کیومرث صابری و موسسه گل آقا غایبان بزرگ آن خواهند بود.

يادداشت حسين عليزاده درباره استاد داريوش صفوت

آن زمان که ما تازه دانشجو شده بودیم در گروه‌های وزارت فرهنگ و هنر، رادیو و کانون پرورش فکری کودکان فعالیت می‌کردیم، دکتر صفوت تعدادی از ما را از دوره‌های مختلف انتخاب کرد (بزرگ‌ترین ما زنده‌یاد جلال ذوالفنون بود). داریوش صفوت پیشنهاد داد؛ شما بیایید در جایی- که مرکز حفظ و اشاعه نام گرفت – زیر نظر اساتید موسیقی دوره?هایی ببینید و فعالیت‌هایتان را تنها در مرکز ادامه بدهید و جای دیگر کار نکنید. در آغاز تعداد ما کم بود؛ چیزی حدود 10، 12 نفر. دکتر صفوت سال‌ها تحقیق و بررسی کرده بود تا بتواند با بودجه تلویزیون، مرکزی برای موسیقی ایرانی تاسیس کند و هدف این مرکز ایجاد تحولی در موسیقی ایرانی بود. در آن دوران این تصمیم بسیار تصمیم درستی بود. موسیقی ایرانی از جنبه آکادمیک در انزوا به سر می‌برد. فقط در هنرستان و دانشگاه اساتید موسیقی تدریس می‌کردند. به استثنای تعدادی از اساتید نسل قبل موسیقی که به طور محدود در رادیو فعال بودند، در جامعه به موسیقی کلاسیک ایرانی یا موسیقی ردیف به طور عمیق پرداخته نمی‌شد. نسل جوان از طریق دکتر صفوت جذب مرکز حفظ و اشاعه شدند. ما در آنجا ملزم بودیم هر روز حضور پیدا کنیم و از حضور اساتیدی که به اعتبار مرکز و استاد برومند و استاد صفوت دعوت می‌شدند، بهره ببریم. همه اساتید از این کار استقبال می‌کردند. اینکه تمام اساتید بزرگ موسیقی ایران جذب مرکز شدند به علت برنامه‌ریزی دقیق استاد صفوت برای این مرکز بود. جنبه معنوی موسیقی در مرکز بسیار اهمیت داشت. در مراکز دیگر موسیقی برخورد کارمندگونه‌یی با هنرمندان موسیقی می‌شد. نگاه این بود که موسیقیدانی در جایی فعال باشد و به ازای فلان میزان فعالیت سر ماه حقوق بگیرد. در مرکز حفظ و اشاعه موضوع این گونه نبود. در واقع به واسطه هوشمندی دکتر صفوت بودجه از تلویزیون تامین شده بود که ما ملزم نبودیم در فعالیت‌های تولیدی رادیو و تلویزیون مشارکت کنیم.

پیام تسلیت رییس فرهنگستان علوم

دکتر داریوش صفوت 


دکتر رضا داوری اردکانی 

رییس فرهنگستان علوم طی پیامی درگذشت استاد دکتر داریوش صفوت، موسیقدان شهیر و عضو فرهنگستان علوم را تسلیت گفت.
در پیام تسلیت دکتر رضا داوری اردکانی آمده است: «استاد دکتر داریوش صفوت پس از سالها تحمل رنج پیری و بیماری از این جهان رخت بربست و به سرای باقی شتافت. دکتر صفوت که نامش با صفتش تناسب داشت، عضو پیوسته فرهنگستان علوم و استاد نامدار هنر و مظهر صفا و معنویت و اسوه اخلاق و ملکات پسندیده بودند.
ضایعه درگذشت این بزرگوار را به خانواده محترم ایشان و همکاران فرهنگستان و به همه دانشگاهیان و مخصوصاً به جامعه هنرمندان کشور تسلیت می گویم. خداوند ایشان را در جوار رحمت خود قرار دهد.»

تبریک روز ارتش

ما برای آنکه ایران ؛ ایران شود خون دلها خورده ایم .... 

روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج 29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران به تمامی دلیر مردان ارتش شادباش می گوید . 


پیام تسلیت انجمن

هنر اقیانوسی است بس بی انتها که در آن اگر خوب بجوئی ، گوهر های دردانه ای را خواهی یافت که ارزشی فراتر از کلام دارند و نوشتار دارند . هر ملتی و هر تمدنی را در این اقیانوس سرشار از گنجینه سهمی است و در این میان ایران سرفراز دارای سهمی به بلندای تاریخ بشر است . هنر در این مرز پرگهر هماره باذ اخلاق و شرافت عجین بوده و هنرمندئان راستین آن میراث داران میراث کهن مانده از روزگاران دور به شمار  آمده و می آیند و بی شک خواهند بود که هنر موسیقی ایران نیز ازین قائه مستثنی نیست . موسیقی ایران روز گذشته یکی از بهترین و درستکارترین استادان خود را از دست داد . استاد عالیرتبه دکتر داریوش صفوت که باید گفت از بهترین نمادهای همخوانی اخلاق در منش و صنف و هنر بود . ایشان حقوقدانی برجسته ، هنرمندی به غایت متخصص و هنرآموخته مکتب بزرگان موسیقی ایران همانند : حبیب سماعی - ابوالحسن خان صبا و حاج آقا محمد مجرد ایرانی ، فیلسوفی اشراقی و  محققی امین به شمار می آمدند که نسل کنونی مانند زنده یاد مشکاتیان ؛ حسین علیزاده ؛ محمدرضا لطفی ؛ زنده یاد جلال ذوالفنون ؛  مجید کیانی ؛ مهدی آذرسینا و .... از دانش ارزشمندشان بهره ها برده اند . و اگر بخواهم از نشانها و افتخارات این استاد بزرگ در این مختصر بگویم کلام به اطاله خواهد رفت . باید گفت جامعه هنری و علمی کشور انسانی را از از دست داد در یک کلام بزرگ . من درگذشت وی را به جامعه هنری - حقوقی ، شاگردان ، همکاران و خانواده ایشان به خصوص ستاره خانم دختر فرهیخته شان تسلیت عرض می نمایم . نامش مانا در تاریخ مفاخر ایران زمین .   
سیامک صحافی - موسیقی شناس ؛ خواننده و رئیس انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج 

مراسمهای مرتبط با درگذشت استاد دکتر داریوش صفوت

مراسم خاكسپاري : ساعت 9:30 دقيقه روز جمعه مورخ 30 فروردين 1392 در آرامستان بهشت سكينه در اتوبان كرج - قزوين نرسيده به پل كردان
مراسم ترحيم : شنبه 31 فروردين 1392 ساعت 16 تا 17:30 در مسجد جامع شهرك غرب مقابل مجتمع ميلاد نور

سوگنامه ای برای استاد ؛ از سیامک صحافی

نقل قولی از صبا درباره صفوت بیان شده که از او به عنوان یکی از دقیق‌ترین و بهترین شاگردان خود یاد کرده است.
کار بزرگ استاد داریوش صفوت همانا شکل‌دهی به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بود. اگر چه نباید از این نکته غافل شد که حضور مدیری با کیاست چون قطبی در تلویزیون، و فهمش از هنر و موسیقی و البته شناخت عمیقش از افراد سبب شد تا صفوتی که با یک پیشنهاد در جیب به سراغ مدیر تلویزیون رفت، با دست پر از آن دیدار برگشت و مرکزی را سامان داد که نضج و ریشه گرفتن و برآمدن یکی از مهم‌ترین جریانهای هنری موسیقی در تاریخ هنر ایران را سبب شد، اما از این نکته هم نباید غفلت کرد که صفوت به دلیل درک مناسب از تحولات زمان خود و نگاه تجربی و علمی به موسیقی کلاسیک و سنتی ایران، به همراه مدیریت در دو مرکز موسیقی (دانشگاه تهران و مرکز حفظ و اشاعه) توانست در دوره‌ای 12 ساله ظرفیت‌هایی را فعال کند که بعد‌ها دیگر تکرار نشد. بعد از او مرکز حفظ و اشاعه مدیران بسیاری را دید که جز نام و پوسته‌ای از این مرکز چیزی از خود بر جای ننهادند تا سال 88 که آن هم باقی نماند و تعطیل شد، اگر چه میوه‌هایی که درختش را صفوت کاشته و آبیاری کرده بود، پرثر و برکت خیز همچنان سایه خود را بر سر جامعه موسیقی گسترده است.
درک صفوت از هنر سننتی و فضایی که برای آموزش و رشد آن فراهم آورده بود و نیز دعوت از برخی از چهرههای نامی عرصه موسیقی و نوازندگی برای تدریس در این مرکز (همانند استاد نورعلی خان برومند و دیگر بزرگان) به همراه شکار استعدادهای جوان و روبه رشدی چون علیزاده، مشکاتیان، لطفی، شجریان، کیانی‌نژاد، رضوی سروستانی و ذوالفنون… نهضتی را در موسیقی سبب شد که هنوز هنرمندان موسیقی از شکوه و خیرگی آن دوره با حسرت یاد می‌کنند. این مجموعه وقتی در کنار استاد کاملی چون نورعلی‌خان برومند قرار گرفتند، در ‌‌نهایت سبک و شیوه‌ای خاص را در موسیقی رواج و رونق دادند که بعد‌ها به سبک و شیوه مرکز حفظ و اشاعه معروف شد. سماجت و پیگیری و البته انضباط آهنینی که صفوت در این مرکز ایجاد کرده بود، مجموعه افراد را به این سمت سوق داد که بتوانند استعدادهای خود را به خوبی شکوفا کنند و هر یک راهی نو را در موسیقی ایرانی رقم زنند.
اینکه برخی از بزرگان موسیقی همانند استاد زنده‌یاد پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی و علیزاده، کیانی و مرحوم ذوالفنون از صفوت و کار و تاثیر او به نیکی یاد می‌کنند دلیلش در همین ماجراست. وگرنه هستند استادانی که مسن‌‌تر از صفوت بودند و هنوز هم در قید حیاتند، اما کمتر کسی شاگرد آن‌ها بودن را برای خود افتخاری می‌داند.
از مجموعه مقالات و کتاب‌هایی که استاد صفوت نوشته و سخنرانی‌هایی که در چند محفل از خود به یادگار گذاشته است، می‌توان نگاه نسبتا غیرمنعطف او به ردیف و موسیقی سنتی را استخراج کرد. او را باید مرد سنت‌ها نام نهاد که با هر گونه تغییری از در مخالفت در می‌آمد، اما در‌‌ همان محدوده‌ای که شناگری می‌کرد، فهم و درکی عمیق از خود بروز داد. شاید این نقل قول استاد شهرام ناظری از ایشان درباره صدایشان معروف‌تر از سایر نقل قول‌ها باشد که آقای ناظری در گفت‌و‌گویی بانگارنده گفتند که استاد صفوت می‌گفتند «آقای ناظری یک دندانه‌هاو جنسی در صدا و حنجره توست که در هیچ خواننده دیگری نیست و گویی از اعماق تاریخ ایران باستان برخواسته و جنس صدایت را اساطیری کرده است و مبادا این صدا را خراب کنی؟»
اگر چه درباره دکتر صفوت و دیدگاه‌های او درباره موسیقی، حداقل در یک دهه، گذشته اختلاف نظر و انتقاداتی وجود دارد، اما بر این نکته همگان اتفاق نظر دارند و به خصوص شاگردان او که صفوت به دنبال راهی برای آشتی میان هنر موسیقی واخلاق بود و به گمان نگارنده می‌خواست با مددگیری از عرفان ایرانی و مطالعاتی که در فلسفه اسلامی و عرفان داشت، چنین چسب و پیوندی را میان این دو مقوله ایجاد کند. رساله او درباره عرفان و موسیقی ایرانی و کتاب‌ها و مقالات دیگری که نوشت، و نیز سلوک فکری و منش شخصی‌اش، همه گواهی است بر تلاشش در رسیدن به این هدف.
در سال‌های پایان عمر او متاسفانه مدیران هنری و فرهنگی او را به گوشه‌ای راندند و حتی در برخی مواقع جلوی سخنرانی ساده او در تالار وحدت را گرفتند، البته خود مرحوم صفوت هم به نوعی اشراق و گوشه‌نشینی خو گرفته بود و در این سال‌ها کمتر از لاک خودخواسته بیرون می‌آمد. جز برخی کتاب‌های قدیمی او که با ویرایش‌هایی تازه بازانتشار شد، تقریبا دیدگاه تازه‌ای از او منتشر نشده است، اما قطعا مردی با چنین نظم و انضباطی نمی‌تواند در گنجینه خاطرات و داشته‌هایش از موسیقی گوهرهای نابی نداشته باشد. به قطع و یقین آنچه از او برجای مانده و می‌ماند، و البته رسیدگی به میراث معنوی که او از خود بر جای گذاشته از جمله دست‌نوشته‌ها و دیدگاه‌های منتشر نشده‌اش، می‌تواند بر بخشی از تاریخ مهم موسیقی ایران نوری تازه بتاباند. استاد بزرگ موسیقی ایران در سال 1371 به عضویت پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران درآمد و در همان سال به عنوان استاد نمونه آموزش عالی کشور معرفی شد. صفوت در سال 1384 مدال شوالیه ادب و هنر را از وزارت فرهنگ کشور فرانسه دریافت کرد و در سال 1387 نیز به عنوان بازنشسته نمونه کشور معرفی شد. ایشان روز گذشته دارفانی را وداع گفتند و شاگردان و علاقمندان خود را در سوگ نشاندند . یادش گرامی و نامش مانا در تاریخ موسیقی ایران .
سیامک صحافی - موسیقی شناس و خواننده  

با خروج اثر ایرانی از کریستی، بازار فروش لطمه می‌بیند


آیدین آغداشلو در زمینه مسائل مطرح شده درباره تابلوی فرامرز پیل‌آرام که اخیرا در حراج کریستی ارائه و از آن خارج شد،‌ اظهار داشت: مطمئنا نمی‌توان از روی عکس به اصالت یک تابلو پی برد اما به هر حال نه‌تنها بازار آثار این هنرمند فقید، بلکه بازار آثار هنری ایران قطعا آسیب خواهد دید.
این هنرمند و کارشناس آثار نقاشی و گرافیک در گفت‌وگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با تاکید بر اینکه مطمئنا با طرح چنین ادعاهایی بازار فروش آثار پیل‌آرام لطمه می‌خورد خاطر نشان کرد: مساله‌ای که در کنار جنجال‌های مطرح شده در چند روز اخیر مهم است، بیان خود حقیقت از روی مدارک و کارشناسان است.
او ادامه داد: رسیدن به حقیقت، کار پیچیده‌ای نیست و با حضور کارشناسان و امکانات فنی و انجام برخی از آزمایش‌ها، اصالت یک اثر را می‌توان تایید کرد.
به گزارش ایسنا، چند روز پیش پس از طرح ادعاهایی مبنی بر جعلی بودن یک اثر نقاشی از فرامرز پیل‌آرام که قرار بود با حداقل قیمت 100 هزار دلار در حراج کریستی دوبی چکش بخورد، این اثر در لحظات پایانی از لیست حراج خارج شد.
آغداشلو با اشاره به اینکه طرح مسائل این چنینی در سال‌های گذشته نیز رخ داده است‌، گفت: بازار هنر معاصر ایران بخصوص بازار فروش آثار پیل‌آرام مورد لطمه واقع می‌شود و خریداران بعدی خیلی با احتیاط عمل خواهند کرد؛ اتفاقی که در مورد بسیاری از هنرمندان درگذشته می‌افتد و کارهای آنها را با کندی خریداری می‌کنند‌.
این کارشناس هنری افزود: موسسه‌ای مانند کریستی وقتی اثری را در کاتولوگ خود می‌گذارد، از جانب خودش باید به امضای چندین کارشناس برساند. البته این ضریب اطمینان می‌تواند در مورد هنرمندانی که در قید حیات نیستند، بیشتر شود.
وی با بیان اینکه هر ادعایی را با لحن بهتر و استحکامی قابل قبول‌تر می‌توان مطرح کرد، اظهار داشت: در حراجی‌های بزرگ که خریداران پول‌های زیادی را برای خرید آثار می‌دهند، باید حتما آثار به تایید کارشناسان مهم و معتبر رسیده باشد.
آغداشلو تاکید کرد: دلایلی را که مطرح شده است‌، می‌توان در یک مجمع کارشناسی عرضه کرد و درباره تک تک آنها بحث و تحقیق صورت پذیرند و دلایل مطرح شده صرف ادعا نباید باشد.
این هنرمند گفت: این قبیل اتفاق‌ها نه تنها در زمینه هنر ایران، بلکه در مورد هنر معاصر جهان هم رخ می‌دهد و اثری را که مورد تردید قرار می‌گیرد، از حراج خارج می‌کنند و یا با تاکید بر مورد شک بودن اثر آن را به فروش می‌رسانند و این مساله نباید خیلی اسباب جنجال قرار گیرد.

بهره‌برداری از خانه هنرمندان سالمند دو تا سه ماه آینده

استاد عزت‌الله انتظامی از راه‌اندازی خانه هنرمندان سالمند در دو، سه ماه آینده خبر داد.
این هنرمند باسابقه تئاتر و سینما که مدت‌ها تاسیس خانه‌ی ‌هنرمندان سالمند را پیگیری کرده است به خبرنگار بخش تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، گفت: روز 26 فروردین ماه به اتفاق آقای ایرج راد مدیر عامل خانه تئاتر و دکتر نحوی نژاد به نمایندگی از سازمان بهزیستی از محلی در خیابان «تبریزی» بازدید کردیم و قرار شد، این محل به زودی به عنوان خانه هنرمندان سالمند راه‌اندازی شود.
آقای بازیگر ادامه داد: این مکان که توسط سازمان بهزیستی پیشنهاد شده یک ساختمان بسیار خوب و نوساز است و فضایی بسیار مناسب و پر درخت دارد و آن‌گونه که دکتر همایون هاشمی مدیر سازمان بهزیستی می‌گوید، این ساختمان تا دو ماه دیگر به بهره‌برداری می‌رسد.
انتظامی با اظهار خرسندی از این اتفاق ادامه داد: این ساختمان یک آمفی‌تئاتر خوب هم دارد که می‌تواند به عنوان سالن تئاتر مورد بهره‌برداری برسد و با داشتن آسانسور و هشت اتاق، امکان خوبی برای هنرمندان سالمند است.
این هنرمند پیشکسوت که از مدت‌ها قبل راه‌اندازی خانه هنرمندان سالمند را پیگیری می‌کرد در پایان صحبتش به ایسنا گفت: خوشحالم تلاش‌هایم به نتیجه رسیده است، البته دکتر هاشمی گفت که این موضوع برای سازمان بهزیستی اهمیت زیادی داشته و دارد اما گویا آن‌ها منتظر بودند تا مکان مناسبی را برای راه‌اندازی این خانه پیدا کنند.

دیوان خطی هفت اورنگ جامی

رئیس اداره مخطوطات سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی گفت: دیوان خطی بی نظیر ˈهفت اورنگˈ جامی، در موزه آستان قدس رضوی، توجه بسیاری از علاقه مندان به آثار فرهنگی و هنری را به خود جلب کرده است.
به گزارش روز دوشنبه ایرنا، ˈسید محمد رضا فاضل هاشمیˈ افزود: این مجموعه شعری از دانشمند، شاعر و عارف سده نهم هجری قمری که با تذهیب و تصاویر مینیاتوری ظریف و زیبا در گنجینه نفایس خطی موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود، بین سالهای 886 تا 890 هجری قمری سروده شده است.
وی گفت: از امتیازات این نسخه خطی قدیمی، قدمت، تذهیب و تصاویر مینیاتوری رنگی ظریف و زیبایی بکار رفته در آن است.
او اظهار داشت: نسخه خطی هفت اورنگ به خط نستعلیق 19 سطری در 977 هجری قمری توسط ˈصفی الدین فخرالدین حاجی شمس جهرمیˈ کتابت شده که مزین به نقوش اسلیمی و ترنج های متداخل همراه با حاشیه هایی به طرح دالبری است و بین سطور آن طلا اندازی انجام گرفته است.
وی گفت: آغاز هر یک از مثنوی های هفت اورنگ مزین به سرلوح مرصّع و مذّهب مکتب صفوی از آثار ممتاز دوره صفویه است که از ویژگی های متمایز این نسخه خطی به شمار می رود.
او اظهار داشت: این نسخه دارای هشت مورد از تصاویر مینیاتوری با رنگ آمیزی بدیع و زیباست.
رئیس اداره مخطوطات کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی گفت: جداول اوراق نسخه خطی هفت اورنگ به زر تحریردار، کاغذ این نسخه حنایی و دارای 307 ورق در اندازه 28 در 5/18 سانتیمتر است که جلد مقوایی با روکش پارچه ترمه و عطف تیماج دارد.
گنجینه مخطوطات آستان قدس رضوی با بیش از 85 هزار نسخه نفیس خطی شامل مصاحف شریف منسوب به ائمه اطهار (ع)، قرآن های نوشته شده بر روی پوست آهو، کتب و رساله های علمی، فرهنگی و هنری با جلدهای نفیس روغنی و معرق و مرقعات هنری، به عنوان غنی ‏ترین گنجینه نسخ خطی در منطقه و جهان اسلام به شمار می رود.

هیچ اثرجهانی ایران در مراسم ساعت زمین یونسکوشرکت نداشت


درفهرست منتشر شده ازسایت‎های میراث جهانی که به دعوت یونسکو در برنامه ساعت زمین شرکت کردند، نامی ازهیچ اثر ایرانی نیست.
 خبرگزاری میراث فرهنگی ـ بین‎الملل ـ درجریان برگزاری مراسم ویژه "ساعت زمین" که هرساله روز 23 مارچ به مدت نیم ساعت از 8.30 تا 9 شب به وقت محلی، تمامی چراغ‏ها و لوازم برقی به طورداوطلبانه خاموش می‎شود، آثار ثبت شده درفهرست میراث جهانی نیز شرکت کردند اما در فهرست سایت‎های شرکت کننده، نامی ازهیچ اثرثبت شده ایرانی نبود.
 در فهرستی که یونسکو به همین مناسبت منتشر کرده آمده است: «یک بار دیگر یونسکو در همکاری با بنیاد جهانی حمایت از حیات وحش (WWF) مراسم ساعت زمین را به عنوان یکی از بزرگترین و فراگیر‎ترین و شناخته شده‎ترین کمپین‎های زیست‎محیطی درجهان، از تمامی سایت‎های ثبت شده درفهرست میراث جهانی خواست تا با خاموش کردن تمامی وسایل روشنایی در ساعت مقرر، در این اقدام جهانی مشارکت کنند.»
 یونسکو همچنین فهرست کاملی از سایت‎های جهانی که به این فراخوان یونسکو پاسخ مثبت داده و چراغ‎ها را درساعت مقرر خاموش کردند، ارائه کرده است اما دراین فهرست نسبتا بلند، نامی از آثار و محوطه‎های ایرانی که درفهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‎اند، نیامده است.
 طبق فهرست ارائه شده، بیشتر کشورها دست کم با یک اثر از آثار ثبت شده خوددرفهرست میراث جهانی یونسکو، دراین اقدام مهم زیست محیطی شرکت کردند. دراین فهرست نام آثاری چون "اکروپلیس" در آتن، شهر تاریخی "لوکزامبورگ"، غار" آلتامیرا" در اسپانیا ،کلیسای جامع "کلونگ" در آلمان، کاخ و میدان سرخ "کرملین" در مسکو، آثار تاریخی وکلیسای "نوتردام" در فرانسه ، برج "هرکول" ودره راین، دیده می‎شود.
ساعت زمین مراسمی است که از سال 2007 تاکنون تنها به منظور انجام یک حرکت نمادین برای آگاهی رسانی به عمومی نسبت به وضعیت زمین وکاهش عملکرد مخرب انسان بر آن ، هرساله به طور فراگیر و موثری درسراسر جهان برگزار می‎شود.

تسلیت ....

روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج سالروز شهادت بانوی مطهره ؛ صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا ( س ) را به عموم شیعیان جهان علی الخصوص جامعه شیهی ایران اسلامی تسلیت گفته ، آرزو می کند همگان بر طریق ایشان قدم بردارند . 

برای 25 فروردین ؛ روز ملی عطار نیشابوری

شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری از شعرای بزرگ و مشهور ادبیات فارسی است که دارای اشعار نغز و فصیح می باشد.
این شاعر بزرگ پارسی گوی، در سال 540 هجری قمری در قریه کدکن از توابع نیشابور متولد شد و در سال 618 هجری قمری در قتل عام مردم نیشابور در فتنه مغول دار فانی را وداع گفت.
وی که در طول حدود هشت دهه عمر با برکت خویش اشعار بسیاری سروده است داروخانه ای داشته که در آن به کار طبابت می پرداخته و گفته می شود که تالیف دو کتاب معروف ˈمصیبت نامهˈ و ˈالهی نامهˈ را در همان داروخانه آغاز کرده است.
برخی مورخان بیش از یکصد جلد کتاب را به عطار نسبت داده اند، لیکن در میان کتب متعدد منسوب به وی آثاری است که خود شیخ عطار در خسرو نامه از آنها نام برده است.
از جمله این آثار می توان به مصیبت نامه، الهی نامه، مختار نامه، اسرار نامه، منطق الطیر، خسرو نامه، دیوان غزلیات و قصاید و تذکره الاولیا اشاره کرد.
سه رکن اصلی در آثار عطار شامل زیبایی، عشق و درد است که از این سه رکن درد را رکن عمده و مایه ابتکار او باید دانست.
آرامگاه شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری در شهر نیشابور کعبه اهل دل و قبله عاشقانی است که از سراسر ایران و جهان برای عرض ادب و ارادت به این شهر سفر می کنند.
مقبره و باغ عطار نیشابوری در دو کیلومتری باغ و آرامگاه حکیم عمر خیام نیشابوری قرار گرفته است.
این مقبره توسط شخصی به نام ˈیحیی بن صاعدˈ ساخته شده و بنای اصلی آن هشت ضلعی است و سنگ مقبره از نوع سنگ سیاه و عمودی می باشد که اشعاری بر روی آن حک شده است.
در 25 فروردین ماه هر سال که در تقویم ملی کشور به نام روز ملی شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری نامگذاری شده است همایش بزرگداشت وی در نیشابور و دیگر نقاط ایران و جهان برگزار می گردد.

آلمان میزبان «کیارستمی»

پس از برپایی نمایشگاه عکس «سفیدبرفی» در گالری تازه‌تاسیس «بوم» که به دلیل استقبال مخاطبان تا پایان فروردین تمدید شده، حالا آثار عکاسی عباس کیارستمی هنرمند برجسته کشورمان میهمان موزه «ویس بادن» آلمان است.
او در نمایشگاه «سفید برفی» که تا 31 فروردین در تهران ادامه دارد، 52 عکس و یک ویدیوآرت با عنوان «جاده» را به نمایش گذاشته که کار روی آنها را از سال‌ها قبل آغاز کرده است که تاکنون به معرض دید عموم نگذاشته بود.
کیارستمی سال‌هاست که در کنار ساخت فیلم‌های کم‌نظیری چون طعم گیلاس که برنده مهم‌ترین جایزه سینمایی جهان یعنی نخل زرین کن شده بود،به هنرهای دیگر از جمله عکاسی، ویدیو آرت و چیدمان نیز علاقه و تمایل فراوانی دارد. عکس‌های وی همواره معطوف به طبیعت و چشم‌اندازهای زیبای طبیعی است.
اصول سینمایی وی با نگاه عکاسانه‌اش در بسیاری از موارد شباهت‌هایی دارد. زبان و ساختار عکس‌های کیارستمی ساده، بی‌آلایش و آرام است. او عکاسی مستندنگار و ثبت‌کننده کنش‌های اجتماعی نیست و کمتر انسان‌ها در کادرهایش جایی دارند.
عکاسی او هنری کاملا شاعرانه است. افق‌های باز و سکوت درون عکس‌هایش بدون شک مخاطب را به تامل و بازنگری در زاویه‌های مخفی طبیعت دعوت می‌کند. در بیشتر عکس‌های کیارستمی می‌توان مکالمه‌ای پویا را میان خطوط عمودی و افقی در چشم‌اندازها مشاهده کرد.
خطوطی ظریف و متحرک که از سمتی به سمت دیگر رفته‌اند یا خطی عمودی مانند نهال یک درخت که خطوط افقی را قطع می‌کنند. این مکالمه بین خطوط در برخی از آثار سینمایی او نیز به سهولت دیده می‌شود. فلسفه این هنرمند، نمایان ساختن تضاد‌هاست. تضادهایی میان چیزهایی که متحرکند و چیزهایی که ایستا هستند. این دیدگاه زیباشناختی با بخشی از فلسفه ذن ژاپنی در زمینه نمایان ساختن تضادها شباهت‌هایی دارد.
در بسیاری از اشعار 17 هجایی ژاپنی که به هایکو معروف است نیز می‌توان این به صحنه آوردن لطیف و شکننده پدیده‌های متضاد را مشاهده کرد. این نوع نگرش در بخشی از نقاشی‌های آیینی ژاپنی دیده می‌شود.
کیارستمی در عکاسی‌اش آنچنان محیط را آرام و بی‌آلایش می‌کند که در نهایت اثر عکاسانه‌اش تبدیل به نوعی نقاشی می‌شود. اثری که با نور و تاریکی، سایه‌ها و روشنایی‌ها، نظم و بی‌نظمی، سکوت و صدا در پیوندی عمیق قرار گرفته است. جالب اینکه کیارستمی از سال‌ها پیش درگیر ادبیات منظوم به‌ویژه سبک هایکو است و چند سال پیش نیز کتابی از او تحت عنوان «همراه با باد» به زبان آلمانی ترجمه و راهی بازار نشر در این کشور شده بود. شاید به دلیل همین تمایلات زیباشناختی است که عکاسی و اشعار وی در یک راستا قرار می‌گیرند.
عناصر انضمامی و الحاقی در عکس‌های او دیده نمی‌شوند تا موضوع اصلی یعنی نمایش تضادها در زمینه خلوت و در سکوت خود را به مخاطب بهتر نشان دهد. کیارستمی قبل از این در موزه‌ها و مراکزی چون موزه ویکتوریا و آلبرت لندن (2007)، مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو (2008-2007) و موزه هنرهای مدرن نیویورک (2007) آثار متنوعی را به نمایش گذاشته است اما این نخستین‌باری است که آلمان و موزه معتبری در آلمان میزبان دستاوردهای بصری کیارستمی شده است.
نمایشگاه «تصاویر متحرک و ایستا» از روز پنجشنبه بیست‌ودوم فروردین آغاز و تا بیست‌وششم خرداد در «ویس بادن» ادامه دارد.

باقر عاقلی نویسنده و مورخ درگذشت.........

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر باقر عاقلی نویسنده و مورخ تاریخ معاصر ایران پنجشنبه 22 فروردین بر اثر ایست تنفسی و قلبی درگذشت. او سهمی زیاد در در معرفی تاریخ ایران و گوشه‌های پنهان و نهان آن داشت. از عاقلی آثار زیادی به یادگار مانده است. قریب به 30 عنوان کتاب و تعداد زیادی مقاله خاصه برای دایره‌المعارف‌های بزرگ حاصل عمر پُربار فرهنگی این مورخ بزرگ بوده است.
عاقلی که در سال 1308 متولد شد و در بهار 1392 دار فانی را وداع گفت، فعالیت‌های علمی و فرهنگی خود را از سال 1328 شروع کرد. او علاوه بر سمت‌های اجرایی مهم، از پنجاه سالگی تقریباً بیشتر فعالیت خود را صرف امور پژوهشی و نویسندگی کرد و تا حدود شش، هفت سال پیش که بیماری آلزایمر به سراغ وی آمد و چند سال آخر عمر که در بستر بیماری به سر می‌برد، بسیار کوشا و پر کار بود.
از دیگر تخصص‌های دکتر عاقلی عکس شناسی و سندشناسی بود.
ازجمله آثار وی می‌توان به شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (در سه مجلد )، روزشمار تاریخ ایران (در دو مجلد )، ذکاء‌الملک فروغی و شهریور 1320، داور و عدلیه، نخست وزیران ایران، تیمور تاش، خاندان‌های حکومتگر ایران (که دو مجلد آن به چاپ رسیده است)، رضاشاه و قشون متحدالشکل، نصرت‌الدوله فیروز: از رویای پادشاهی تا زندان رضا شاهی، احمد خان قوام السلطنه در دوران قاجاریه و پهلوی و خاطرات یک نخست وزیر: دکتر احمد متین دفتری، یاد کرد.
 پیکر دکتر باقر عاقلی امروز جمعه جمعه 23 فروردین 1392 در قطعه نامداران بهشت زهرا به خاک سپرده شد. روابط عمومی و امور بین الملل انجمن دوستداران تاریخ و میراث فرهنگی کرج فقدان ایشان را به جامعه علمی کشور و همجنین شاگردان و خانواده اش تسلیت عرض می کند . 

یادداشتی از پرویز پرستویی

در این یادداشت که پرستویی آنرا اختصاصا در اختیار ایسنا قرار داده آمده است:
«برای کوچ مادر دارینوش(معظمی) که در نوروز 1392 رفت. می‌نویسم. اگرچه سخت،‌ اگرچه دیر، اگرچه دستم نمی‌رود.اگرچه دلم خوش نیست. اما... حرمت نان و نمک مرا واداشت که از عشق بنویسم و از خانه‌ای بگویم که مریمی‌های پرپرش عطر کسی را دارد،‌ که اکنون نیست... که نامش از ازل تا ابد مادر بود. مادر به دنیا آمد و مادرانه نیز رفت. بنا دارم از مادر «دارینوش»... از مادر «بابایی» بگویم که در نوروز امسال بسیار آرام و دلپذیر رفت،‌ از مادر بنویسم که به خواب ستاره رفت و به رویایی درآمد که رشک هر انسان وارسته بود.
هشتم فروردین ماه سال 1392 خورشیدی ساعت هفت‌ونیم صبح مادر دارینوش رفت. بی‌هیاهو و هیابانگ! آرام چون حریر رویایی خواب... بی‌صدا چون فریادی نشسته در گلو...! آرامش مادر، رویای آسمانی زمین بود. رخسار چون ماه‌اش‌، با آن گونه‌های برآمده گویی خورشیدی بود که از پس ابر لبخند می‌زد. نگاه مهربان و سرشار از هستی‌اش مرا به شوق وامی‌داشت که همیشه و همواره چهارزانو روبرویش بنشینم و بگویم... سلام مادر! سلام بی‌تابی‌ دریا!... سلام آبی‌تر از آسمان! سلام مادرشوق... اشک و لبخند! مادرچشم روشنی... مادر ستاره ستاره... دریا! مادر نان و عشق و سفره، سلام مادر بی‌قرار من و ما!‌ یادم هست... آن روز صبح جمعه تابستانی‌، بی‌تاب رفتن خسرو(شکیبایی) بودی... مرا به نام کوچک خواندی که... آپرویز!... خسرو! جان عزیز عشق است. برادری کن و رفاقت!... خسرو آبروی بزرگ‌ماست. با جلال و ابهت به خاکش بسپار! گفتم: چشم مادر... خسرو خانزاد این دل است.
گفتی چشمت روشن!... توهم در دل ماخانه داری آپرویز!
قربان آن آ(آقا) پرویز گفتنت... مادر! انجام وظیفه کردیم همیشه کلام مادر را مهر دل و مهر حق می‌دانستم و می‌دانم... هنوز!... مادر! شما به ما آموختی که راه با رفیق خوش است. می‌گفتی رفیق راه هم باشید و همسایه دیوار به دیوار دل،‌ دلی جانثار ستاره باشد،‌ دلی که برای عشق می‌تپید...! مادر... اکنون و اینجا گستاخی من را ببخش! چرا که نیستی و من رو بروی هرچه دیوار... هرچه بی‌تاب... چشم در چشم آسمان خاکستری.... هرچیز بی‌صدا... هرچند خاموش... فریاد می‌زنم: خداحافظ مادر! خداحافظ... مادر!»
به گزارش ایسنا، آلبوم های «بی‌بی جان» (رسول نجفیان)، «عشق است» و «دوستت دارم» (ناصرعبدالهی)، «بابایی» (بیژن مفید) و سلام خداحافظ (حسین پناهی) از جمله فعالیت های پرویز پرستویی با «دارینوش» است که اجرای دکلمه اشعار آن را بر عهده داشته است.

برای اولین سالروز فقدان استاد فریدون پوررضا ؛ آوای گیلان

استاد پوررضا در درجه اول حافظ موسیقی گیلان بود. اشراف کامل داشت بر موسیقی دستگاهی ایران، موسیقی مازندران را می‌شناخت، از صدای بسیار اصیلی برخوردار بود و دارای قریحه بسیار فعالی بود.چراکه او با موسیقی‌های مختلفی آشنا بود مثل موسیقی گیلان، موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی مازندران و… . از وسعت ذهنی بالایی برخوردار بود و نسبت به موسیقی درک خوبی داشت. صدای بسیار خوبی داشت و من فکر نمی‌کنم دیگر صدایی هم سنگ صدای او در گیلان ظهور کند. من هرچه از فریدون پوررضا بگویم کم گفته‌ام. فریدون پوررضا دوست خوبی بود برای همه جامعه به ویژه آن بخشی از ما که جامعه موسیقی را تشکیل می‌دهیم. برای تحقیق درباره موسیقی و آوااهای گیلان هر جا، هر روستا و هر منطقه‌یی که رفتم، مخصوصا در کوه‌های دیلمان وقتی سخن از پوررضا به میان می‌آمد، آنها او را می‌شناختند و با محبت و احترام خاصی از او یاد می‌کردند.پوررضا در دل مردمان روستاهای گیلان هم جای داشت. پوررضا را متاسفانه آن طور که باید درک نکردند. او همیشه نگرانی خاصی نسبت به حفظ موسیقی اصیل داشت ولی امکانات و سرمایه‌یی در اختیار نداشت و هر وقت که با هم می‌نشستیم با تاسف می‌گفت که موسیقی روزگار خوبی را از سر نمی‌گذراند و جوان‌ها و نسل‌های بعد متاثر از رسانه‌های عمومی که در متن زندگی آنها قرار گرفته، به سمت و سوی دیگری می‌روند و موسیقی ما در حال منزوی شدن است. معتقد بود نباید دست روی دست گذاشت و در مجموع این نگرانی‌های فرهنگی را داشت. فریدون پوررضا از معدود هنرمندانی است که مسیر درست خودش را طی کرد و از محیط خود جدا نشد. به‌‌رغم اینکه در سطح بالایی از موسیقی تکیه زده بود و می‌توانست به هر کجا که بخواهد برود اما در گیلان ماند و با همه نوازندگان و هنرمندان روستایی ارتباط داشت. موفقیت و محبوبیت او تنها به خاطر صدای خوبش نبود، به خاطر نحوه ارتباط او با هنرمندان پیرامون خودش هم بود. او به دیگر هنرمندان گیلان و دیگر جاها احترام می‌گذاشت و از دانسته‌های آنها هم بهره می‌برد. این نکات مهمی در شخصیت یک هنرمند است و به همین خاطر، هم هنرش ماندگار بود و می‌ماند و هم یاد و خاطره شخصیت او باقی می‌ماند. پوررضا استاد خوبی برای من بود . جلسات متعدد خدمتش رسیدم و با روئی گشاده که خاص هنرمندان آسمانی است دانشش را در اختیارم گذاشت . باید بگویم صدای استاد به زلالی باران بود . این دو بیتی را در دیلمان به یادگار از او دارم :

دوواره آسمونه دیل پورابو

سیا ابرونه جی مهتاب کورابو

ستاره دانه‌دانه رو بگیته

عجب امشب بساط غم جورابو

( سیامک صحافی - موسیقی شناس و خواننده ) 

رمان کلنل .....

رمان «کلنل» محمود دولت‌آبادی نامزد جایزه‌ی بهترین کتاب داستانی ترجمه در آمریکا شد. در فهرست نامزدهای این جایزه که از سوی دانشگاه راچستر منتشر شده، 10 نویسنده از 9 کشور حضور دارند. شناخته‌شده‌ترین نویسنده‌ی این فهرست، هرتا مولر - نویسنده‌ی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات - است. از دیگر رقیب‌های سرشناس دولت‌آبادی نیز میخاییل شیشکین روسی است.
نامزدهای جایزه‌ی بهترین کتاب داستانی ترجمه (BTBA) از کشورهای فرانسه (دو کتاب)، آرژانتین، برزیل، رومانی، روسیه، جیبوتی، سوییس، مجارستان و ایران هستند.
«کلنل» دولت‌آبادی که هنوز در ایران امکان انتشار پیدا نکرده، توسط تام پتردیل به انگلیسی ترجمه و از سوی انتشارات ملویل هاوس منتشر شده است.
برگزارکنندگان جایزه‌ی بهترین کتاب داستانی ترجمه با همکاری سایت آمازون مبلغ 5000 دلار به کتاب برتر (نویسنده و مترجم) اهدا می‌کنند.
برگزیده‌ی نهایی جایزه سوم ماه می (13 اردیبهشت‌ماه) در نیویورک معرفی می‌شود.
رمان محمود دولت‌آبادی در ایران با نام «زوال کلنل» از مهرماه سال 87 برای کسب مجوز نشر ارائه شده است؛ اما با عنوان «کلنل» به زبان آلمانی ترجمه و به عنوان یکی از نامزدهای جایزه‌ی ادبی بوکر آسیا معرفی شد. بهمن دری در تیرماه سال 91 پیش از برکناری از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت، اگر ناشر کتاب «کلنل» تغییر کند، مجوز می‌گیرد؛ چرا که دولت‌آبادی اصلاحات را انجام داده است. رمان «کلنل» توسط نشر چشمه برای دریافت مجوز نشر ارائه شده بود که پروانه‌ی فعالیتش لغو شد و به این ترتیب، از انتشار در ایران بازمانده است.

آلبوم موسیقی ˈراستˈ به سرپرستی ˈژان دورینگˈ و با صدای ˈمظفر شفیعیˈ منتشر شد

سی دی نخست این مجموعه شامل شش قطعه و سی دی دوم شامل هشت قطعه موسیقایی است که قطعات آن در دستگاه شور و دستگاه راست‌ پنجگاه ارائه شده است.از جمله قطعات این مجموعه می توان به ˈآن چه شورهاˈ، ˈپیش درآمدˈ، ˈدر آمدˈ، ˈپروانهˈ، ˈروح افزاˈ، ˈنغمهˈ، ˈتحریر نی ریزˈ و ˈرنگ شهر آشوبˈ اشاره کرد که با بهره گیری از اشعار حافظ، سعدی و عارف قزوینی تدوین شده است .در این اثر موسیقایی امیر شریفی (تار)، بهناز بهنام نیا (عود)، لیلی آتش کار (سه تار)، محمد زالی (نی)، فرید خردمند (تنبک)، آرش محافظ (سنتور) ،و رضا پرویز زاده به عنوان نوازنده (کمانچه) ایفای نقش می کنند .پروفسور ˈژان دورینگˈ‏ زاده 1947 میلادی، موسیقی‌دان و خاورشناس، مدیر بخش تحقیقات مرکز ملی در پاریس است ، وی سالیان متمادی از عمر خود را صرف تحقیق و شناخت فرهنگ و موسیقی ملل شرق، بخصوص ایران، آسیای میانه، افغانستان و آذربایجان کرده‌است. تدوین و نت نویسی ردیف هفت دستگاه ˈمیرزاعبداللهˈ به روایت ˈنورعلی بورمندˈ از جمله تالیفات شاخص این هنرمند در عرصه موسیقی سنتی ایرانی به شمار می رود .

از همه‌ی «تاریخ بیهقی» فقط داستان «حسنک وزیر» معروف شده است !!!!!

محمدعلی سپانلو روز چهارشنبه (21 فروردین‌ماه) در شهر کتاب درباره‌ی بیهقی سخن اظهار کرد: ناشناخته ماندن «تاریخ بیهقی» در ادبیات ایران پدیده‌ی غریبی است. این اثر خیلی دیر شناخته و معرفی شد، اما با این حال بر نسل جدید نویسندگان و ادیبان تأثیر گذاشت. نسخه‌ای از این کتاب را انگلیسی‌ها در هند یافتند. گویا غزنویان که به هند رفته‌ بودند، آن کتاب را با خود بردند و حفظ کردند. زمانی از ابوالحسن نجفی شنیدم هنگامی که کتابخانه‌های هند را سروسامان می‌داندند، در انبارهایی کتاب‌های پوسیده‌ای بود که به آب ریختند و من همیشه فکر می‌کنم نسخه‌های مفقودشده از «تاریخ بیهقی» در بین آن‌ها بوده است.
این شاعر و پژوهشگر از «تاریخ بیهقی» به عنوان کتابی منحصر به فرد یاد کرد و گفت: این اثر از جنبه‌ی تاریخ‌نگاری، نثر و خبری باارزش است. به واقع بیهقی هم نویسنده است و هم مورخ و هم خبرنگار. ما در آن ادوار کتابی به این پایه نداریم. یکی دیگر از دلایل کم‌مهری به بیهقی هم این است که بیش‌تر اهل فن به اثر او مراجعه می‌کنند؛ برخلاف حافظ که عموم مردم غزلیاتش را می‌خوانند. بیهقی تاریخ‌نویسی جدی است، با این حال، طنز دیگران را در اثرش انعکاس می‌دهد.
سپانلو با اشاره به تصحیح‌های موجود از «تاریخ بیهقی» گفت: یکی از نمونه‌های معروف و بهترینش، تصحیح علی‌اکبر فیاض است. البته کار جعفر مدرس صادقی برروی «تاریخ بیهقی» که یک ویرایش داستان‌نگرانه است، بسیار خوب است و به نفع جوان‌هاست که از این کتاب استفاده کنند. جعفر مدرس صادقی اثر را نقطه‌گذاری کرده است و با استفاده از نشانه‌های سجاوندی آن را خواناتر کرده که برای جوان‌ها مؤثر است.
او در ادامه متذکر شد: قدرت بیهقی در دیالوگ‌نویسی است. این دیالوگ‌ها نشان می‌دهد که در آن دوران فاصله‌ی زیادی بین زبان محاوره و کتابت نبوده است؛ برخلاف الآن که این فاصله بسیار است. همچنین از نظر شخصیت‌پردازی خوب عمل می‌کند و مخاطب به وضوح می‌تواند با سلطان مسعود غزنوی آشنا شود. به نوعی بیهقی از سلطان مسعود غزنوی شخصیتی می‌سازد که ترکیبی از مکبث و هملت است. به واقع سلطان مسعود غزنوی از طرفی اندیشه‌ی نیکو را مورد توجه قرار می‌دهد و از سوی دیگر، شخصیتی جنگ‌آور و پرخاشگر و بی‌رحم است که به حرف مشاورانش اعتنا نمی‌کند.
محمدعلی سپانلو در ادامه به شرح بخشی از داستان جانشینی مسعود غزنوی به جای پدرش محمود و درگیر‌ی‌اش با برادرش امیرمحمد پرداخت و داستان‌هایی از سه نبرد امیرمسعود غزنوی را برای مخاطبان خواند.